ذبیح نیکفر لیالستانی
را قاطبه مردم شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل از جهت حضور مداوم در ادوار
مختلف انتخابات مجلس شورای اسلامی میشناسند. اما نیکفر را باید حالا و
درحالی که املاء نانوشتهاش در ادوار پیشین، به سیاه مشق مناسبی برای
قضاوت در مورد رفتار، شخصیت، عملکرد و صداقت او تبدیل شده است، در مقام
قضاوت قرار داد.
نیکفرِ پیش از انتخابات سال ۱۳۹۴
نیکفر
در طی این سالهایی که بهعنوان پزشک عمومی در مطب خود در خیابان انقلاب
لاهیجان مشغول به خدمت بود با ویزیتهای رایگان و ...، توانسته بود از خود
اثری برجای بگذارد، اما پس از شکستهای پی در پی در مقابله با رقیب خود و
شناسایی نقاط قوت و ضعف راهبردی در انتخاباتهایی که مانع از رسیدن به
اهداف درنظر پنداشتهاش میشد، با تشکیل ستادی متشکل از جوانان و تغییر در
حال و هوای ستاد مرکزی، فضا را به سمت و سویی برد که همگان بتوانند تغییرات
ملموسی که وی را در آپدیت و ورژن جدیدتری در معرض افکار عمومی قرار
میداد، مشاهده کنند، تا جایی که عضو سابق ستادیاش میگفت ما در انتخابات
سال ۱۳۹۰ برای پیروزی دکتر هر روز در ستادمان زیارت عاشورا میخواندیم.
نیکفرِ
سال ۱۳۹۴ علاوه بر همه آنچه تغییرات ظاهری در او بهشمار میآمد، بسیار
مشورت پذیرتر و قابل انعطاف در برابر حمایت جریانات سیاسی غیرهمسو با
تفکرات و حزب و جناح همسو با او ظاهر شده بود، تا جایی که نشست او با جمعی
از چهرههای اصلاح طلب (و حتی جریان ملی ـ مذهبی) در منزلی در یکی از
کوچههای اندیشه و جلب رضایت آنان، حیرت بسیاری از حامیان او را درپی داشت!
نیکفر
این حقیقت را دریافته بود که برای پیروزی در انتخابات باید با تغییر
تاکتیک و پنهان نمودن مواضع سیاسیاش در قالب عنوان "مستقل"، جلب رضایت همه
طیفها و احزاب سیاسی را درنظر بگیرد.
او
در جلساتی که با افراد اصلاح طلب و حامی دولت داشت، با وعده عدم مخالفت با
دولت، همراهی با جریانات تندرو را مخالف خط مشی خود دانسته و پیمان
برادری میبندد تا در صورتی که با حمایت این جریانات راهی مجلس شد، بر عهد
خود با آنان استوار بماند.
و اما نیکفرِ بعد از انتخابات سال ۱۳۹۴
از آغازین ایام ورود نیکفر به دهمین دوره مجلس
شورای اسلامی، نشستهای روزانه و شبانه او با افراد و جریاناتی که تا پیش
از انتخابات بهعنوان "حامیِ در سایه" کنار او مانده بودند، شائبه پیمان
شکنی نیکفر را بیش از پیش تقویت میکرد.
با تغییر در ترکیب هیأت رئیسه مجلس و انتخاب اعضاء و رؤسای کمیسیونها و فراکسیونهای
مجلس شورای اسلامی، تحرکات نیکفر بهصورت علنی حکایت از پیوستن به اردوی
یاران اقلیت مجلس نشینش داشت که موجب نارضایتی جمع کثیری از حامیان دیروز
او میشد.
اما
اینکه چرا حامیانش در قبال پیمان شکنیهای او سکوت کردند؟ علت آن صرفاً
میتواند حفظ آبرویی باشد که پس از همه تلاشها و حمایتهایشان با اعمالی
که توسط نیکفر صورت میپذیرفت، در معرض خطر واقع شده بود.
نیکفرِ
بعد از انتخابات، تا جایی پیش رفته بود که حامیانش برای متقاعد کردن در
تغییر رفتارهای شتاب زده و غیر اصولی او به برادرش متوسل میشوند، اما
نمیدانستند که باید برای جلب رضایت نیکفر، ابتدا باید برادر او را اقناع
کنند!
شاید
حالا و با توجه به اندک زمان باقی مانده تا روز انتخابات یازدهمین دوره
مجلس شورای اسلامی و اتمام دوران حضور چهار ساله نیکفر در خانه ملت، لازم
باشد برای روشن شدن علل جداییها بیشتر گفت و نوشت تا مبادا با اتهام زنی و
بهتان به کسانی که از مال و جان و آبرو و اعتبار خود در حمایت از وی هزینه
دادند، در اذهان عمومی بهعنوان منفعت طلبان و دلالان انتخاباتی معرفی
شوند.
اما
به نظر شما اگر علل جدایی جمع کثیری از حامیان دیروز نیکفر با آغاز رسمی
تبلیغات انتخاباتی بهصورت علنی بیان شود، نتیجه انتخابات در نهایت چه
خواهد شد؟! و مردم به نفع چه کسانی قضاوت خواهند کرد؟! حامیانی که کاسب و
دلال معرفی شدند یا نمایندهای که در قبال وعدههای سیاسی خود پیمان شکنی
کرد؟!