وعده دادن خوب است و شعار دادن راحتتر از آن! اما زمان که بگذرد، گوشها پر میشود از حرفهای بیپشتوانه و فاقد اعتبار! اینکه فکر شود هوش و ذکاوت مردم در گذر زمان تحلیل میرود، سخت در ورطه اشتباه محاسباتی گرفتار آمدن است.
"پل غیرهمسطح میدان گیل لاهیجان" در شمار یک از هزار وعدهای است که مردم چند سالی است تکمیل و بهرهمندی از منافع و مزایای آن را روز از پی روز به انتظار نشستهاند. روزشمار این طرح عمرانی و در عین حال مصائب تحمیل شده به مردم میگوید كه چیزی به اتمام پروژه نمانده است؛ اسپند، قرآن، قیچی و روبان آماده یک ضیافت باشکوه افتتاحیه است! اما واقعیتها چیز دیگری را نشان میدهد، چنان که برآیند وضعیت این پروژه نشان میدهد كه حال این پروژه خوب نیست!؟
چه کسی فکر میکرد یک پروژه با برخورداری از ردیف بودجه ملی، چنین زمینگیر شود؟! چه کسی فکر میکرد زمان که بگذرد، وعدهها سرد و شور شعار بخوابد، آنگاه بنشینند و در خیال خود سناریوی تغییر مسیر این پل از جهت دهی خدمات جادهای کمربندی لاهیجان در مسیر جیره سر به سمت رودبنه در خام ترین شکل خود ببافند؟!

دانش نظام بودجهای حداقل تخصصی است که یک مسئول ولو در سطح شهرستان باید بدان مسلح باشد! ردیفهای اعتباری ملی زمانی برای یک پروژه تثبیت میشود که ماهیت طرح مورد نظر ملی باشد. شاید کسانی که روزی دوراندیشانه پل غیرهمسطح میدان گیل لاهیجان را برای گره گشایی ترافیک جادهای محور شرق گیلان یا به عبارتی، خط کناره دنبال میکردند، به دنبال دستیابی به منابع اعتباری کلان کشور و همت ملی برای تکمیل پروژه بودند.
چه کسی فکر میکرد روزی برسد كه کسانی در قامت مسئول بخواهند تقدیر خود را به نشست با افراد غیرمرتبط به منظور تغییر ماهیت پروژه گره زده و مقیاس یک پروژه را از سطح ملی به محلی تنزل دهند؟! مقام مسئول یا باید جلسات غیرهدفمند و غیرکارشناسی که جز هدررفت هزینههای صرف شده برای این پروژه و به تبع آن، حذف ردیف اعتبار ملی را انکار کند، یا باید روند اجرایی و عملیاتی آن را دنبال تا به سرمنزل مقصود برساند؛ در غیر این صورت حتی میتوان وعده بیپشتوانه دیگری برای جابهجایی پل مورد نظر برای تأمین نظر مردم مناطق رودبنه، داخل، دهشال و ... را جدیتر گرفت!
تصور تغییر فاز عملیاتی پروژه پل غیرهمسطح میدان گیل لاهیجان چیزی جز یک شوخی نیست؛ اما همین شوخی در پل غیرهمسطح فومن هم به واقعیت پیوست! واقعاً بهجز تبعات روحی، روانی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی، آیا به خسران اعتبار گذشته، مطالبات باقی مانده و تحمیل هزینههای سنگین آینده و در عین حال بار مضاعف الحاقات و تملک املاک براي تعریض فکری شده است؟!
اینکه بنشینند و بگویند و ببافند که پروژه پل غیرهمسطح میدان گیل لاهیجان در شرایط حاضر، شدنی نخواهد بود، "یا تغییر مسیر پروژه یا حذف آن"(!) باید مصیبت نامهای سوزناک برای توسعه لاهیجان و گيلان در شرایط اقتصادی حاضر کشور خواند.