محمدرضا عارف ـ رئیس فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی ـ اخیراً در نشست کانون صنفی استادان دانشگاه در دانشکده مکانیک تهران سخنانی ابراز داشت که چند فراز آن نقل میشود: "... آسیبهای اجتماعی در آستانه بحران قرار دارد... درک مسائل و اولویتهای کشور باید برای کانون مهم باشد... در حوزه اقتصادی در کشور، جزیرهای عمل میشود... هیچ مقامی، مسئولیت نابسامانی اقتصادی را برعهده نگرفت... ." در راستای این اظهارات چند موضوع قابل طرح است:
- در فرهنگ لغت عمید، "مسئولیت" را آنچه انسان عهده دارد، مسئول آن باشد، تعریف میکند. با توجه به این توصیف میتوان چند سئوال را مطرح کرد: مسئولیت دانشگاهیان چیست؟ مسئولیت پزشکان چیست؟ مسئولیت دستاندرکاران امور کشور و نمایندگان چیست؟ و بسیاری دیگر از فعالیتها و مشاغل که با طرح اینگونه سئوالات میتوان متذکر شد که در قبال آنچه به ما محول شده باید متعهد، مسئول و پاسخگو باشیم.
- در تعریف دیگری از مسئولیت، به معنای موظف کردن و مورد سئوال (بازخواست) قرار گرفتن در مورد انجام کاری اشاره شده است. بهنوعی همراستای مسئولیت و پاسخگویی و اهمیت آن در مقابل وظایف محوله تأکید دارد. حال باید پرسید که: چرا و چطور آسیبهای اجتماعی به مرز بحران رسیده، چگونه و بر اساس چه مدل و رویکردی به درک مسائل و اولویتبندی آنها پرداخته شده است، که همچنان این مشکلات وجود داشته و برخی از آنها به آستانه بحران رسیده است؟ چرا در حوزههای اقتصادی در کشور ما، جزیرهای عمل میشود؟ مسئول این مشکلات چه کسانی هستند؟ چه کسانی باید پاسخگو باشند؟
البته جواب سئوالات بالا و بسیاری از سئوالات دیگر را میتوان اینگونه داد که "هیچ مقام مسئولی، مسئولیت نابسامانی اقتصادی را برعهده نگرفت." البته عدم مسئولیت پذیری در مسئولان موضوع غریبی نیست، چون غالباً در کشور ما بهندرت کسی مسئولیت کارهایش را برعهده میگیرد و در صورت خطا، کمکاری یا هر اشتباهی در مسئولیتش سخت عذرخواهی میکند. پزشکی که مسئولیت خطای پزشکیاش را نمیپذیرد، معلم و استادی که قصور خویش را در امر آموزش و پرورش قبول نمیکند، مدیری که فساد اداری و مالی خود را انکار میکند، مهندسی که خرابی پل و ساختمان را نشأت گرفته از مصالح نامناسب توجیه میکند، مدیری که سقوط هواپیما را گردن نمیگیرد و شرایط بد جوی را عامل میداند، مسئولی که عملکرد ضعیف نهاد خود را به گردن مدیران و مسئولان قبلی میاندازد، مدیر و مسئول بزرگواری که مشکلات حیطه خود را نپذیرفته و آن را به گردن تقدیر انداخته است و بسیاری موارد دیگر. خلاصه اینکه کمتر مقام مسئولی، مسئولیت نابسامانی را در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی برعهده میگیرد.
شاید چرایی این امر در عدم تعهد و تخصص، نبود اعتماد و اطمینان، نبود نظارت و ارزیابی مناسب، ضعف اخلاق، تنبلی و کمکاری، فرهنگ چاپلوسی در مقابل فرهنگ پرسشگری و نقد کردن، عدم آگاهی در حقوق شهروندی، شکاف بین مسئولان و مردم، نبود روحیه مطالبهگری و بسیاری دیگر از خرده فرهنگهای نامناسب نشأت گرفته شده است.
موضوعات مطرح شده توسط دکتر عارف موضوعات مهمی است و انتظار این است که مدیران و مسئولان به این باور برسند که بدون نگاه فردی و حزبی و با درنظر گرفتن رفاه و منفعت عمومی نسبت به تصمیمات و کارهای انجام شده خود متعهد و مسئول باشند. به زعم نلسون ماندلا، من باور دارم که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از اینکه چه احساسى داشته باشیم. به نظر میرسد مردم بیشتر تمایل دارند جواب سئوالات مطروحه را بدانند. مردمی که ولی نعمتان مسئولان خوانده شدند، امروز تاوان ضعف و سوء مدیریت مسئولان در نابسامانی اقتصاد را میدهند و کمرشان زیر بار گرانی و فقر، خمیده شده است. مردم مشتاق پاسخگویی مسئولان درخصوص مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی هستند. امید است این موضوع مهم سرلوحه کار مدیران و مسئولان قرار گیرد تا به تبع آن شاهد تقویت فرهنگ مسئولیتپذیری و پاسخگویی در کل جامعه باشیم.
• عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامي واحد بندر انزلی
•• روزنامه جهان صنعت، شماره 3973، 8 مرداد 1397