كدخبر: ۹۰
تاريخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۵:۰۹
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
مرگ تدریجی سینماهای لاهیجان /1/
شهر لاهیجان بر اساس مستندات، دست‌كم، قدمتی هزار ساله دارد و از قرون گذشته مهد فرهنگ و هنر بوده و هست. اما دیری‌ست كه جلوه‌های فرهنگی و هنری آن تجلّی مورد انتظار را ندارد. این گزارش كه از گفت‌و‌گو با چهار تن از صاحب‌نظران لاهیجی تهيّه شده است، می‌كوشد به یكی از مهم‌ترین ابهامات فرهنگی این شهر بپردازد.
لاهیجان كه در چند دهه گذشته به‌طور هم‌زمان چهار سالن سینمای فعّال داشته است، امروز حتّی یك سالن فعّال ندارد. این شهر كه دارای چشم‌انداز بسیار زیبا و دلكشی‌ست، سوگمندانه در چنبر بروكراسيِ فربه و كم‌‌تحرّك جان می‌سپارد. گویی از آن‌همه عظمت و یك تاریخ بلندآوازه‌گی تنها نامی باقی مانده است. این‌جا هرقدر تكاپو و سرمایه‌گذاری‌های قابل توجّه‌ در بخش ساخت‌و‌ساز صورت می‌گیرد، متأسفانه در بخش فرهنگی سكوت و سكون حاكم است. اگر شما شهروند لاهیجانيِ اهل دل و احساس و هنر باشید، در تمام شهر یك فضای مسقّف یکصد متری پیدا نمی‌كنید كه بتوانید هنرتان را عرضه كنید، شعری بخوانید، تابلوهایتان را به نمایش بگذارید، نمایشتان را به صحنه ببرید، سازتان را به صدا درآورید، قصّه‌تان را بخوانید یا دست‌كم به تماشای فیلمی بنشینید! شاید همه شهروندان لاهیجانی می‌دانند این شهر سینما ندارد، اما شاید خیلی‌ها به چرایيِ این مسأله فكر نكرده‌اند. در این گزارش، "لاهیگ" می‌كوشد به مسأله سینما، سینماداری و به‌ویژه چرایی مرگ تدریجی سینماهای لاهیجان بپردازد.
وقتی از حیدر مهرانی ـ یكی از پژوهشگران باسابقه شهرم ـ در مورد چرایيِ تعطیلی سینما در لاهیجان می‌پرسم، او پس از بیان این‌كه پدیده تعطیلی سالن‌های سینما، مختص لاهیجان نیست، می‌گوید: بهتر است بگوییم چرا تعداد افراد سینمارويِ ما كاهش یافته است؟ تعطیلی سینماها با كاهش‌یافتن افراد سینمارو ارتباط دارد و این مسأله‌ای‌ست كه عموميّت دارد و فقط اختصاص به شهر لاهیجان ندارد. بیایید ابتدا بررسی كنیم زمانی كه سینما داشتیم، در كنار آن چه پدیده‌های دیگری داشتیم؟ اول این‌كه تلویزیون نبود. یعنی زمانی‌كه سالن‌های سینما به‌وجود آمد، تلویزیون تأسیس نشده بود. گفتند اگر تلویزیون بیاید، سینما تعطیل می‌شود؛ اما دیدیم كه تلویزیون آمد و سینما تعطیل نشد! چون تلویزیون جای خودش را پیدا كرد و سینما نیز به راه خود ادامه داد. درواقع تلویزیون مانع ادامه راه سینما نشد.
در لاهیجان در سال‌های دهه 1350 بود كه "سینما شهرسبز" مقارن با گشایش "مدرسه عالی مدیریت" شروع به كار كرد و به نمایش فیلم‌های روشنفكری پرداخت و به این وسیله، نمایش فیلم‌های روشنفكری در كنار نمایش فیلم‌های عامیانه كه طرفداران خاصّ خودش را داشت، راه خود را پیدا كرد. پس از انقلاب هم تا سال 1360 تئاتر نیز در این شهر بسیار پُررونق بود و گروه‌های متعدّد تئاتری حتّی بدون اخذ مجوّز از ارشاد به فعاليّت و اجرای نمایش‌های خود در مكان‌های مختلف می‌پرداختند. به‌تدریج با گسترش ماهواره، كامپیوتر، سی‌دی و ... طبیعی‌ست كه دیگر سینما باید از شكل سنّتی خود عقب‌نشینی می‌كرد. در واقع می‌توان گفت كه با ظهور این پدیده‌های جدید، سینماروها به طرف آن‌ها كشیده شدند و این پدیده‌های جدید، نقش جایگزین را برای سینما ایفا كرد؛ البتّه ما از درست‌بودن یا غلط‌بودن این جایگزینی چیزی نمی‌گوییم، بلكه در حال برشمردن علّت‌ها هستیم.
مسأله دیگر، توجّه به بحث سرمایه‌گذاری در سینماست. همان‌طور كه می‌بینیم، وقتی سینماروی حرفه‌ايِ سنّتی از تعدادش كاسته می‌شود، اصولاً سرمایه‌گذاری در این بخش هم معقول به‌نظر نمی‌آید.
دسته سوم عوامل قابل بررسی در این بحث، عناصر فرهنگی ا‌ست. بررسی این‌كه آیا مردم دیگر به سینما نمی‌روند؟ یا ساخت فیلم‌های روشنفكری كاهش یافته است؟ درجه اهميّت و توجّه به مسائل اجتماعی در جامعه چگونه است؟ آیا امكان احیای سینمای سنّتی وجود دارد یا نه؟ در این میان می‌بینیم كه شهری مثل رشت كه جمعيّت سینمارويِ آن بسیار بیشتر از لاهیجان بود، تقریباً توانست مقاومت كند و هنوز هم سرپا بایستد.
از مهرانی می‌پرسم در شهرهای اطراف جز رشت، كه بالاخره در زمینه فرهنگ و به‌ویژه در زمینه تئاتر و احداث سالن‌های سینما در كشور زبانزد و همیشه پیشرو بوده است، ما نمونه شهرهای كوچكی را داریم كه خیلی بعدتر از لاهیجان سالن سینما در آن‌جا تأسیس شده است، اما امروز كه سینماهای لاهیجان به تدریج تعطیل شده، آن سینماها هنوز مشغول به فعاليّت هستند و بالاخره كم‌و‌بیش به شهروندانشان خدمات فرهنگی ارائه می‌دهند. با این وجود چرا همه سالن‌های سینمای لاهیجان تعطیل شده است و صاحبان آن‌ها نه به شكل تعارف یا مثلاً اقدامی برای دلسوزی، بلكه مصمّم‌اند به تعطیلی دائم؟!


حیدر مهرانی در پاسخ می‌گوید: باید بررسی كنیم كه در آن شهرها غلبه با چه سینمایی بوده است. سینمای عامیانه یا روشنفكری؟ اگر درست بررسی كنیم، متوجّه می‌شویم كه سینماهایی كه هنوز مشغول به فعاليّت هستند، در رده سینماهای عامیانه قرار دارند. فیلم آبگوشتی و آب‌حوضی می‌آمد و مردم مثلاً چون فردین را دوست داشتند، به سینما می‌رفتند. حالا دیگر در سینمای ما فردین نمی‌تواند باشد. شما ببینید چقدر این روزها جك‌گویی در بین مردم ما رواج یافته؛ اصلاً باید بگویم كه جای پدیده‌ای مثل سینمای عامیانه را گرفته است! در حقیقت آن سینماروهايِ قدیم، نه به قصد رشد و تحوّل فكری، شغلی، اجتماعی و ... به سینما می‌رفتند، بلكه برای تفریح، رفع خستگی و دورشدن از محیط و فضای كار وارد سالن سینما می‌شدند. نمونه امروزِ همه این آدم‌ها، حالا دنبال این جك‌گویی‌ها هستند. از طرف دیگر، سینمای مدرن ما عمر كوتاهی دارد و تازه در همین مدّت هم جایگزین‌های زیادی پیدا كرده است. به این نكته باید توجّه كنیم كه لاهیجان یك شهر با پشتوانه فرهنگی غنيّ است و دیگر در آن سینمای عامیانه جوابگوی نیازمندی‌هايِ مردم نیست. در مورد سینمای روشنفكری هم این‌گونه است؛ و بدین‌ترتیب سینما‌روها در لاهیجان تعدادشان كمتر شده و در نتیجه سالن‌های سینما به تعطیلی كشانده می‌شود. این نكته به این معنی نیست كه چون سطح سینمارفتن تنزّل پیدا كرده، پس روشنفكری هم در این شهر به عقب رفته، خیر! روشنفكری در لاهیجان بسیار هم پیشرفت كرده و روند رو به ‌رشدی هم دارد.
مهرانی سپس در جمع‌بندی علل كم‌رونقی یا بی‌رونقيِ سینما در شهر لاهیجان گفت: یكی این‌كه در مقیاس ملّی، تولید فیلم خوب نداریم. دوم این‌كه سانسورها بسیار زیاد است. سوم این‌كه تأسیس سینمای خوب و مدرن صرفه اقتصادی ندارد، و دست‌آخر، جایگزین‌شدن چیزی به نام سینمای عامیانه به دنبال ظهور و فراوانيِ سی‌دی‌ها و ویدئوها و ... .
با مهرانی از نگاه اقتصادی به مقوله سینما سخن گفتم. از او پرسیدم آیا این درست است كه نگاه صرفاً اقتصادی‌كردن به هنری مثل سینما از ویژ‌گی‌های كشورهای توسعه‌نیافته است و آیا اصلاً این درست است كه بگوییم سینما تعطیل شده، چون مردم پول ندارند یا هزینه خرید بلیت سینما بالاست؛ درحالی‌كه امروزه جوانان ساعت‌ها با صرف هزینه‌های بسیار بیشتر در كافی‌نت‌ها مشغول چت‌كردن هستند؟!
او می‌گوید: حق با شماست! با یك مثال فكر می‌كنم قضیه روشن‌تر شود. حتماً همه اهاليِ لاهیجان كتاب‌فروشی آزاد را دیده‌اند كه از سال‌های دور مشغول به فعاليّت است. محمود آزاد می‌توانست كتاب‌فروشی‌اش را تبدیل به طلافروشی، سوپرماركت یا هرچیز دیگر بكند، اما هرگز این كار را نكرد؛ چرا؟! به دلیل آن ته‌مانده علائق فرهنگی كه در وجودش بود، هرگز به خود اجازه نداد كتاب‌فروشی، محلّی كه در آن علم و فرهنگ عرضه می‌شود، صرف نگاه اقتصادی به یك مكان تجاری تبدیل شود، و خوشبختانه هنوز هم می‌بینیم با این‌كه محمود آزاد دیگر خودش نیست، اما مغازه‌اش پابرجاست: آن‌چیزی كه امروزه حكم كیمیا پیدا كرده است. بحث درخصوص سرمایه‌گذاری هم این‌گونه است. ما البتّه سرمایه‌گذار با دغدغه فرهنگی هم داشتیم، اما می‌بینیم كه نتوانست مقاومت كند! نكته دیگری كه قابل بررسی ا‌ست، تغییر در زندگی مردم است. طيّ چند سال گذشته، دست‌كم افراد به دلیل كار زیادی كه در طول روز یا هفته داشتند، سینما را اوقات فراغتی می‌دانستند برای استراحت و تفریح؛ اما الآن این‌گونه نیست و ما با خیل جوانانی مواجهیم كه به دلیل بی‌كاری، موضوع استراحت و تفریح به آن شكل برایشان بی‌معنی ا‌ست.
حیدر مهرانی در پایان صحبت‌هایش به كافی‌نبودن داده‌ها و اطلاعات اشاره كرد و گفت: مسائل مختلفی در به‌وجودآمدن پدیده‌ای مثل تعطیلی سینما مؤثّر بوده‌ است كه هركدام باید دقیق‌تر و به شكل آماری بررسی شود. مثل بحث سرمایه‌گذاری، بحث مهمّی مثل این‌كه در حال حاضر سینماروهای قدیم و افراد هم‌تراز آن‌ها در نسل امروز علاقه به دیدن چه فیلم‌هایی دارند؟ چه فیلم‌هایی مورد تقاضای ویدئوكلوپ‌هاست؟ ما در بررسی هركدام از این مسائل با محدودیت‌هایی روبه‌رو هستیم كه ممكن است حقایق به‌درستی بررسی نشود و به همان نسبت در اظهارنظر دچار مشكل شویم.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"