جامعه ایرانی بیش از يك قرن است که دموکراتیزاسیون و تلاش برای کسب حقوق سیاسی و آزادیهای مدنی را تجربه میکند. تلاش ايرانيان برای دستيابي به نظام سياسي مبتني بر ساختارهاي دموكراتيك هنوز تحقق نیافته است. این کشور همچنان در فرایند دموكراتيزاسيون قرار دارد، بااینحال ایران بعد از واقعه دموکراتیک دوم خرداد ١٣٧٦، مسیر متفاوتی را تجربه میکند. در دهه ٧٠، دموکراتیزاسیون در ایران وارد منطقه گذار (Transition Zone) شد و تا امروز در همان نقطه قرار دارد.
کشور ما هنوز برخی الزامات ساختاری برای حرکت از منطقه گذار به مرحله تثبیت دموکراتیک را ندارد. دموکراتیزاسیون در ایران وضعیت شکننده (Fragile) دارد و در اینجا میتوان گفت سرنوشت دموكراتيزاسيون تابع قدرت نسبي میان اصلاحطلبان و اصولگرايان است.
میزان قدرت این دو نیروهای سیاسی نیز بر قدرت اجتماعی آنان؛ یعنی پشتیبانی از سوی نیروهای اجتماعی، نهادهای مدنی و شهروندان عادی استوار است. كنشگران سياسي موجود در ایران عبارتاند از: اصلاحطلبان، میانهروها، رادیکالها و محافظهكاران که همه این كنشگران سياسي درون حاکمیت حضور دارند. نوع رابطه و استراتژی این كنشگران سياسي سرنوشت دموکراتیزاسیون را در ایران تعیین خواهد کرد. مصالحه دموكراتيك و برگزاری انتخابات دورهای در قلب فرايند دموكراتيزاسيون قرار دارد.
شواهد نشان میدهد کشورهایی که در موج سوم دموکراتیزاسیون به نظام سیاسی دموکراتیک گذار کردهاند، مهمترین مكانيسمهای عملکننده آنها، انتخابات، مذاكره و سازش و استراتژی پیمان دموکراتیک میان گروههای مختلف اجتماعی - سیاسی بوده است. در ایران نیز هرگاه ائتلاف و مصالحه دموكراتيك ميان هادیان نيروهاي سیاسی اصلاحطلب و میانهروها عليه محافظهكاران و تندروها رخ داده است، فرایند دموکراتیزاسیون در نقطه گذار تقویت شده است. شکلگیری دولت یازدهم ریاستجمهوری مصداقی از این نوع عقلانیت سیاسی است. انتخابات یک فرصت ساختاری مناسب برای جلوگیری از چرخه بازگشت به اقتدارگرایی است. در شرایط موجود راهی بهتر از حرکت در مدارهای سیاسی دموکراتیک
(Political Trajectories) وجود ندارد. مهمترین مدار سیاسی، نهاد صندوق رأي در روز انتخابات است؛ انتخابات حتی با حداقل الزامات آن، چارچوب نهادي مناسبی براي انجام اصلاحات بدون خشونت است و امکان استفاده از خرد جمعی را در امور سياسي فراهم میكند. شرکت در انتخابات فرصت دستیابی به تغييرات خردمندانه را فراهم ميكند. نمونه آن انتخابات سال ١٣٧٦و ١٣٩٢ است. در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری، شهروندان میان دو استراتژی تحریم انتخابات یا حضور در پای صندوقهای رأی، استراتژی دوم را انتخاب کردند. یکی از نتایج آن انتخابات، دستیابی به توافق هستهای است که با مدیریت وزیر خارجه دولت یازدهم، دکتر ظریف، انجام شد. این دستاورد مثبت ناظر بر تصمیم استراتژیک اکثریت شهروندان در روز انتخابات سال ١٣٩٢ است. همین دستاورد میتواند اهمیت شرکت در انتخابات را برجسته کند.
انتخابات ٢٩ اردیبهشت ١٣٩٦ ناظر بر انتخات یک استراتژی از میان دو راهبرد است: ١. تغییرات تدریجی دموکراتیک بر مبنای سیاست اصلاحطلبی؛ ٢. پوپولیسم سیاسی. در انتخابات پیشِرو من به استراتژی اول رأی خواهم داد.
• عضو هيأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
•• روزنامه شرق، شماره 2867، 28 ارديبهشت 1396