كدخبر: ۸۹۵۸
تاريخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۶
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
تخصص، حلقه گمشده مدیریت شهری
دکتر صلاح‌الدین هرسنی
هالبواکس، نظریه‌پرداز و جامعه‌شناس فرانسوی ویژگی‌های شهر را در کتاب ریخت‌شناسی شهری به آن جهت شناسایی کرده تا نشان دهد که شهر و مکان محیط زندگی تا چه میزان برای شهروندان و ساکنان آن اهمیت دارد. او در یک بررسی آکادمیک شاخص‌هایی چون تجمع دائمی انبوه عظیمی از انسان‌ها در فضایی معین، وجود سازمان‌های اداری سیاسی و خدماتی، سبک زندگی و رفتار مردم و همچنین نوع فعالیت اقتصادی و مدیریت بهینه شهری را از الزامات زندگی در شهر می‌داند. به باور‌ هالبواکس آنچه بیش از همه باعث طبیعی شدن و همچنین روال‌مند شدن زندگی در شهر می‌شود، مدیریت شهری است. به این ترتیب مدیریت کارآمد شهری سبب گردش طبیعی و هدفمند امور در شهر می‌شود و آنچنان که هالبواکس گفته است، فقدان مدیریت و ناکارآمدی مدیران در امر مدیریت شهری، زندگی را بر شهروندان و ساکنان آن سخت خواهد کرد؛ شبیه همین عقاید و باور‌ها در دیدگاه هایپیرژرژ از آبای فکری جامعه‌شناسی شهری نیز منعکس شده است.دیدگاه‌های هالبواکس مورد اقبال شهرسازان، معماران و مهندسان تاسیسات شهری است و راز توفیق طبیعی بودن امور شهر در کلانشهر و کشور‌های توسعه‌یافته در همین نکته نهفته است. البته کوشش معماران کشور‌های توسعه‌یافته آن هم با بهره‌گیری از اخلاق پروتستانتیسم سبب شده است که این کشور‌ها در امر مدیریت شهری جلوتر از کشور‌های در حال توسعه باشند. آنچه باعث آوانگارد و پیشرو بودن کشور‌های توسعه‌یافته در امر مدیریت شهری شده، آن است که کارگزاران و متخصصان کارآمد این کشور‌ها تلاش کردند خود را در یکی از سه راس مثلث آکادمیسین، سیاستمدار و تکنوکرات قرار دهند. این وضعیت به معنی تقسیم کار است که برآیند منطقی آن چیزی جز تخصص‌گرایی، پیشرفت و توسعه در تمام شقوق آن نخواهد بود.متاسفانه تجربه کشور‌های توسعه‌یافته کمترین استفاده را در ایران برای مدیریت شهری دارد. با وجود آنکه فلسفه وجودی تشکیل شورا‌های شهر و روستا قرار بود پاسخی برای مدیریت بهینه زندگی شهری و روستایی باشد از قضا منتخبان شورا‌ها در اغلب شهر‌ها به جهت تخصص‌گریزی و فقدان دانش مدیریت شهری کمترین خدمات را در امر مدیریت شهری ارائه داده‌اند. بنابراین باید گفت که دلیل اصلی اختلال در مدیریت شهری چیزی جز نبود تخصص و دانش مدیریت شهری نیست. نکته اسفناک‌تر در نحوه انتخاب نامزدهای مدیریت شهری است. تجربه‌های گذشته حکایت از آن دارند که شیوه تبلیغات و انتخاب کاندیداهای مدیریت شهری اساسا هیجانی و مبتنی بر خویشاوندسالاری، سفره‌داری و سفره‌بازی است و آرای آنها هم بیش از آنکه ناشی از انتخاب درست و حساب‌شده باشد، با روش‌های شبه‌پوپولیستی به صندوق‌ها ریخته می‌شود. این ادعا به خوبی با استقبال خارج از قاعده و متعارف حامیان و هوادارانی که از نامزد‌های فاقد تخصص برای ورود به شورا‌ها صورت می‌گیرد به خوبی پیداست. طرفه آن است که حتی می‌توان این تخصص‌گریزی نامزد‌ها و منتخبان شورا‌ها را در کلانشهر نیز مشاهده کرد. شوربختانه بخش اعظمی از کارگزاران مدیریت شهری در کلانشهری چون تهران از افرادی تشکیل می‌شود که از تخصص اصلی آنها فرسنگ‌ها با وظایف نمایندگی‌شان که از جمله می‌توان به ورزشکاران، داوران، سینماگران اشاره کرد، فاصله دارد که برای مهار چنین رویکرد نامناسبی از سوی قانونگذار تدبیری اندیشیده نمی‌شود؛ شیوه‌ای که اگر تغییر نکند، نباید به حل مشکلات شهرها و معضلات فزاینده آن امید داشت.

• مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
•• روزنامه جهان صنعت، شماره 3604، 23 فروردين 1396

نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"