به روحاني رأی میدهم چراکه اهل گفتوگو است. در جهاني كه از هر سوي آن آتش كينه و خون زبانه ميكشد و گفتوگو به گوهري كمياب بدل شده است؛ روحاني گفتوگو را جزء ذات انسان و تمسك به آن را بارزترين وجه انسان قرن 21 میداند و بنا بدين باور به نمايندگي از ملتي با پيشنهاي كهن با دنيا به گفتوگو نشست تا بار دیگر مدنيت ايران و ايراني را به رخ جهانيان بكشد. روحاني با رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب و مستظهربودن به حمايت ملت، با استفاده از ابزار گفتوگو توانست ديدگاههای مختلف شش قدرت جهاني و ايران در مقام قدرت منطقهای را برای یکدیگر قابلفهم نموده، موانع همفکری را برطرف نمايد؛ تا بدینوسیله اجماع دنيا عليه ايران و در پي آن زنجير جائرانه تحريمها گسسته شود. البته در پس اين رخداد مبارک، اجماع جديد جهاني حول ايران شكل گرفت اما اين بار نه براي زمینهسازی جهت مداخلات خارجي يا اجراي پروژه نفت در برابر غذا و تبديل ايران به سرزمين سوخته؛ بلكه براي معاضدت با ايران در حل بحرانهای جهاني و منطقهای. لذا براي اینکه تابش چهارساله خورشيد تدبير و اميد كه پس از هشت سالِ پر محنت، از ستيغ ايران اسلامي تابيدن گرفته مستدام بماند؛ به روحاني رأی میدهم.
به روحاني رأی میدهم چون نيك ميداند كه تنها با گفتوگو میتوان جامعه را از خشونت و فریبکاری رهایی بخشيد، چراكه اگر گفتوگو زايل شود بديلي كه بر آن اريكه چنبره میزند، تنها و تنها قشری گری و فریبکاری است. فراموش نكردهايم ايامي نهچندان دور را كه در دولتي مستقر، ژاژخايي و کژ رأیی فضيلت محسوب ميشد و فريبكاري و خشونت حصن و حصاري بود براي كذاباني كه باوجود درآمدهاي افسانهاي نفتي، بر سفره ملتي كه به گفته معمار کبیر انقلاب اسلامي مقرر بود ولينعمت حاكمان خود باشند؛ فلاكت بهارمغان آوردند. به هوش باشيم كه طراران اعتماد ملت، هر بار در جامهاي جديد ظهور ميكنند و همچنان چيرهدستانه و وقيحانه نقشمار ميكشند؛ گاه با وعده يارانه و گاه با یاوه كارانه! و گزافهگوييهايي ديگر شعور ملتي فهيم را به سخره ميگيرند. لذا براي آنکه ابر سیاه دروغ بار دگر سايه منحوس خود را بر آسمان آبي اين خاك نيفكند، به روحاني رأی میدهم.
به روحاني رأی میدهم چراكه علیرغم برخي نامهربانیها و مرارتها، مدبرانه موفق شد برجام را در چارچوب عقلانيت به فرجام رسانده؛ مدلي عملي براي نظريه گفتوگوی تمدنها ارائهدهد. روحاني با تمسك به گفتوگو توانست اعتبار و آبرو ايران و ايراني را كه براثر سو مدیریت دولتهاي نهم و دهم در مجامع جهاني از كف رفته بود به جوي كرامت بازگرداند. روزگاري كه تلخي آن، سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت ايرانيان را متأثر نمود و زخمهايي عميق بر جسم و جان آنان برجاي نهاد كه شوربختانه بخشي از آثار پلشتش همچنان باقي است.
هشت سال سخت را گذرانديم و زندهايم
ما را به سختجانی خود اين گمان نبود
لذا براي اینکه قامت رعناي ملت مجدداً به رداي چركين تحريم ملوث نشود، به روحاني رأیمیدهم.
به روحاني رأی میدهم علیرغم اینکه مدل برجامي گفتوگو در عرصه ملي محقق نشد؛ چراکه ميدانم گفتوگو امري است كه در آن طرفين بايد ضمن پذيرش اصل مذاكره به قواعد و چارچوب آن گردن نهند. بديهي است كه اين مهم مقدر و بهیکباره ميسر نميشود بلكه نياز است تا كنشگريها و تحولات ناشي از آن، طرفهای گفتوگو را در يك عزم ملي جهت حركت به سمت ميز مذاكره ترغيب كند. آنوقت گفتوگوی واقعی در مقام شیوهای برای جویایی مشترک و دست یافتن به ریشههای سوءتفاهمات و داوریهایی که مانع فهم درست بین طرفين گفتوگو میشود؛ برقرار ميگردد. گفتوگو اگر واقعي باشد، سازنده وجود است و اگر تظاهر باشد، نابودکننده آن. لذا با صبوري و به اميد درانداختن طرحی نو و تدبيري كارا جهت برقراري گفتوگویي سازنده به روحاني رأی میدهم.
به روحاني رأی میدهم علیرغم اینکه نتوانست به برخي وعدههای خود به ملت در هنگامه مبارزات انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست جمهوری جامعه عمل بپوشاند؛ چراكه ميدانم نهايت تلاش خود را جهت تحقق تعهداتش صرف نمود اما پارهاي مسائل و مشكلات مانع از تحقق آن وعدهها شد. روحاني در نیمهراه است لذا نبايد به عقب برگرديم و بايد به عقلانيت و اعتدال او اعتماد كنيم. با اميد به اينكه در دوره چهارساله دوم مسئوليتش با تشكيل دولتي نيرومندتر و كارآمدتر، ضمن رفع موانع و تسريع در ايجاد تغييرات ملموس، بدون هراس به تعهدات معوقه خود به ملت جامه عمل بپوشاند؛ به روحاني رأی ميدهم.
به روحاني رأی میدهم علیرغم برخي گلایههایي اقتصادي كه به دولت تدبير و اميد وارد است چراکه اذعان دارم در عين آواربرداري از هشت سال ويراني دولتهای نهم و دهم، دولتش در چهار سال گذشته کارنامهای قابلقبول داشته است. اگر اداره کشور با نفت 40 دلار آنهم با خزانه خالی، كاستن نرخ تورم از 44 درصد به زير 10 درصد و افزایش تولید نفت تا مرز 4 میلیون بشکه در روز تنها دستاوردهای دولت روحانی باشد؛ بهيقين اطمينان مجدد به وي جهت ادامه ریاست جمهوری برای چهار سال آینده در عين سزاواري موجب تأمین امنیت و تحکیم همبستگی ملی است. لذا با عنايت به شرایط حساس کشور و منطقه، پرهيز از جنگ و تأمین امنيت مردان، زنان و كودكان اين سرزمين به روحاني رأی میدهم.
به روحاني رأی میدهم چراکه آيندگان قهر ما را با صندوقهای رأی و غفلت ما را در انتخاب فرد اصلح جهت گذار از اين كمركش تاريخي نمیبخشند. تجربه پیروزی ترامپ در آمریکا، تورم 700 درصدي در ونزوئلا در پي اعمال سياستهاي شعاري و بدون برنامة اقتصادي چاوز و مادورو، رأی شکننده انگلیسیها به خروج از اتحادیه اروپا منضم به حاشيههاي پردامنه سياسي و اقتصادي برگزيت، خیمهشببازیهای اردوغان در رفراندوم ترکیه، جسور شدن راستهای افراطي و پوپولیستها در فرانسه و دیگر نقاط عالم آينهاي تمامنما در پیشگاه ماست. لذا براي عدم واگذاري تعيين سرنوشت خود به نااهلان، افراطیون، دلواپسان وطنی و کاسبان تحریم به روحاني رأی میدهم.
به روحاني رأی میدهم چراكه تداوم دولتش را به مصلحت ايران و اسلام ميدانم. عالم سیاست، عالم بیعملی نيست. عالم سياست عالم انتخاب بین بد و بدتر است لذا همانگونه كه مصطفي ملكيان نيز اظهار داشت، جهت گذارِ مصلحتاندیشانه و اخلاقمدار از وضع موجود و تمرين دموكراسي، در میان همه کاندیداها به آنکسی که کمترین بدی را دارد؛ با رضا و رغبت بايد رأی داد. در انتخابات رياست جمهوري ارديبهشت 96 در بين كانديداهاي حاضر بیگمان؛ روحانی کاندیداي اصلح است و رجاءواثقدارم كه اين انتخاب نهتنها انتخابي بين بد و بدتر نيست بلكه انتخابي بين خوب و بدترين است. لذا با استعانت از ذات اقدس باريتعالي، جهت تداوم توسعه پايدار ايران، نهادینه شدن قرائت رحماني از اسلام و درنهايت رقم حوردن آيندهاي بهتر براي ملت سرفراز ايران به روحاني رأی میدهم.
• كارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعي