كدخبر: ۸۹۲۸
تاريخ انتشار: ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۴
ارسال به دوستان
نسخه چاپيزمان آموزگار چگونه زیستن است
مازیار نصیری راد
انسان،عصیان کننده و طغیانگرانه در پی ثبات در زندگی اش لابه لای عنصری هراس آور با مفهوم زمان که شمشیرش را از رو بسته است مدام در حال جنگیدن می باشد و به دنبال مدینه ی فاضله یا همان بهشتی که به دلیل عصیان خود از آن رانده شده می گردد.این همان ثبات معنویست اما امروزه وجودیت انسان ،به خودی خود به ناگاه آن را کمی با موازین مادی خلط کرده است.
امروزه انسان برای رسیدن به آرامش و ثبات در زندگی اش که دچار روزمره گی شده با مسائل بسیار دشوار در جدال است که نمی توان تاثیر آنها را در روند زندگی نادیده گرفت ؛ مسائلی همچون سیاست،اقتصاد،قانون،فرهنگ اجتماعی و هنر.
باید به دنبال تاویل و حسن تاویل انسانیت و زندگی باشیم که انسان از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و انسان چیست. اینبار چیستی زیست مادی انسان در گرو چه چیزی است،لازم به ذکر است که زندگی انسان به صورت تام با سیاست گره خورده است و انسان زیست او در گرو سیاست سیاسیون بوده.
یعنی سیاست تعیین کننده ی آرامش و عدم آرامش انسان است.
برتولت برشت می گوید "بی سواد ترین فرد جامعه کسی است که سواد سیاسی ندارد" جمله ی زیبای برشت به خوبی زیستن انسان را بیان می کند که 《انسان برای بهتر زیستن باید در انتخاب خود دقت کند.》برای بدست آوردن تاویل آن می توان از حال و روز سیاست خودمان مثال زد و ساعت ها از آن سخن گفت. می توان از اقتصاد فعلی مان حرف زد.
اگر از اقتصاد حرف به میان آمده است دلیل آن زندگیست یا زیستن است و زیستن هم رابطه ای تنگاتنگ با اقتصاد دارد.انسان برای رفع گرسنگی هیچ گاه با مفاهیم و معانی سر نمی کند و هیچگاه با شعار خالی بودن معده اش پر نخواهد شد شعارهایی همچون"نفت را سر سفره هایتان می آوریم" بله اقتصاد مهم ترین عنصریست که انسان با آن دست و پنجه نرم می کند می توان از یک قرص نان حرف زد که انتخاب هایمان چگونه می تواند در قیمت نان تاثیر بگذارد کافیست کمی به عقب بازگردیم تا واقع بینانه ببینیم که قیمت نان از چند ریال به چند ریال تبدیل شده است. یا قیمت اقلام دیگر. باید باز گردیم تا به صورت تام ببینیم که ثبات در قیمت ها و زندگی روزمره ی ما از چه زمانی شاکله اش از هم پاشید و باید بازگردیم و زمانی را بیابیم که آیا ثبات در اقتصادمان نه چندان ناچیز به زندگی بازگشته است یا خیر؟!
آری اقتصاد عنصریست که بی وقفه در اقیانوس بی حد و مرز زندگی،گویی در یک کالبد در حال شنا کردن است و حضوری فیزیکی دارد.
اگر اقتصاد کشور دارای ثبات باشد یا خیر؛ آن ماحصل سیاست است که از سوی سیاسیون پدید می آید.اقتصاد بر فرهنگ و هنر هم تاثیر بسزایی دارد.
نمی خواهم ببش از این دچار تفسیر سیاست شوم زیرا اشاره ی کوچک به همان قیمت نان کافی است تا بدانیم که انتخاب یک سیاستمدار در روند زندگی ما چه تاثیری می گذارد.
فقط کافیست"کمی به گذشته بازگردیم و کالبد نحیف گذشته را از بیرون بازنگری کرده و مسیر درست را دوباره انتخاب کنیم" زیرا زمان همانطور که عنصری هراس آور بوده،به همان اندازه آئینه ی تمام قد از اعمالمان و استادی می باشد که چگونه قدم زدن در مسیر درست زندگی را به ما می آموزد.
باید به دنبال تاویل و حسن تاویل انسانیت و زندگی باشیم که انسان از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و انسان چیست. اینبار چیستی زیست مادی انسان در گرو چه چیزی است،لازم به ذکر است که زندگی انسان به صورت تام با سیاست گره خورده است و انسان زیست او در گرو سیاست سیاسیون بوده.
یعنی سیاست تعیین کننده ی آرامش و عدم آرامش انسان است.
برتولت برشت می گوید "بی سواد ترین فرد جامعه کسی است که سواد سیاسی ندارد" جمله ی زیبای برشت به خوبی زیستن انسان را بیان می کند که 《انسان برای بهتر زیستن باید در انتخاب خود دقت کند.》برای بدست آوردن تاویل آن می توان از حال و روز سیاست خودمان مثال زد و ساعت ها از آن سخن گفت. می توان از اقتصاد فعلی مان حرف زد.
اگر از اقتصاد حرف به میان آمده است دلیل آن زندگیست یا زیستن است و زیستن هم رابطه ای تنگاتنگ با اقتصاد دارد.انسان برای رفع گرسنگی هیچ گاه با مفاهیم و معانی سر نمی کند و هیچگاه با شعار خالی بودن معده اش پر نخواهد شد شعارهایی همچون"نفت را سر سفره هایتان می آوریم" بله اقتصاد مهم ترین عنصریست که انسان با آن دست و پنجه نرم می کند می توان از یک قرص نان حرف زد که انتخاب هایمان چگونه می تواند در قیمت نان تاثیر بگذارد کافیست کمی به عقب بازگردیم تا واقع بینانه ببینیم که قیمت نان از چند ریال به چند ریال تبدیل شده است. یا قیمت اقلام دیگر. باید باز گردیم تا به صورت تام ببینیم که ثبات در قیمت ها و زندگی روزمره ی ما از چه زمانی شاکله اش از هم پاشید و باید بازگردیم و زمانی را بیابیم که آیا ثبات در اقتصادمان نه چندان ناچیز به زندگی بازگشته است یا خیر؟!
آری اقتصاد عنصریست که بی وقفه در اقیانوس بی حد و مرز زندگی،گویی در یک کالبد در حال شنا کردن است و حضوری فیزیکی دارد.
اگر اقتصاد کشور دارای ثبات باشد یا خیر؛ آن ماحصل سیاست است که از سوی سیاسیون پدید می آید.اقتصاد بر فرهنگ و هنر هم تاثیر بسزایی دارد.
نمی خواهم ببش از این دچار تفسیر سیاست شوم زیرا اشاره ی کوچک به همان قیمت نان کافی است تا بدانیم که انتخاب یک سیاستمدار در روند زندگی ما چه تاثیری می گذارد.
فقط کافیست"کمی به گذشته بازگردیم و کالبد نحیف گذشته را از بیرون بازنگری کرده و مسیر درست را دوباره انتخاب کنیم" زیرا زمان همانطور که عنصری هراس آور بوده،به همان اندازه آئینه ی تمام قد از اعمالمان و استادی می باشد که چگونه قدم زدن در مسیر درست زندگی را به ما می آموزد.
• مسئول کارگروه فرهنگی و هنری ستاد جوانان دکتر روحانی در استان گیلان