كدخبر: ۸۴۷۸
تاريخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۶
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
انتخابات و بحثی در مورد "آرزو به دل ماندگی"!
دکتر بهمن مشفقی
ظریفی از من پرسید: فلانی! تو با سال ها عمر قابل ملاحظه ات، به ویژه سال ها ناظر بودن به رخداد های میهن ات، در این روزهای انتخابات به چه می اندیشی؟
در پاسخ آهی از دل کشیدم و گفتم: هیچ گاه به مسائل و رخدادهای میهنم بی تفاوت و تماشاگر صرف نبودم و نیستم؛ لذا محال است به رخدادی به عظمت و اهمیت انتخابات مجلس و پی آمدهای آن، یعنی تصمیمات کسانی که به عنوان نماینده حوزه های انتخابیه به مجلس راه می یابند و نقطه نظرهای شان بی تفاوت باشم و به آن نیاندیشم. تعجب نکن اگر در توضیح مسأله ناچارم بگویم که حالت "آرزو به دل مانده ها" را دارم! البته این "آرزو به دل ماندگی" تنها مربوط به سال های اخیر نیست، بلکه در دورانی که به دوران طاغوت معروف شده است هم "آرزو به دل" بودم! حتی دگرگونی بزرگی چون انقلاب بهمن 57 این حالت "آرزو به دل بودنم" را رفع و حل نکرد!
سال هایی که جوان بودیم، وقتی آرزوهای مان را بر زبان می آوردیم، ما را به ضرب المثل "آرزو بر جوانان عیب نیست" حواله می دادند! شگفتا با دگرگونی ناشی از انقلاب بهمن 57 این آرزو به دل ماندگی وسعت و دامنه بیشتر پیدا کرد تا آن جا که در ذهن من ضرب المثل فوق به صورت "آرزو بر پیران عیب نیست!" نقش بست و زندگی ما شد: "عیب نبودن آرزو" در هر سن و سال و اوضاع و احوال! به همین جهت به این نتیجه رسیده ام، لااقل برای تسکین خاطر خودم، به قول شاعر: "با آه و ناله، (آرزو)، کار به سامان نمی رسد!
ممکن است بپرسید: چرا؟ پاسخ روشن است: از ماه ها پیش از آغاز بحث انتخابات و داوطلبان (کاندیدا) انتخابات، توجهی ویژه به این مهم ترین مسأله، یعنی انتخابات داشتم و هیچ گاه بی تفاوت نبوده و نیستم... چیزی که مرا به شدت شگفت زده (که لغت نارسایی است) بلکه به شدت رنج می دهد، نشنیدن یک کلمه از این جماعت و خیل عظیم کاندیداها (که بسیاری از آن ها برای چندمین بار می خواهند به مجلس راه بیابند) در مورد لزوم وجود احزاب و تشکل های اجتماعی و روزنامه و نشریات منتقد در کشور بر طبق قانون اساسی می باشد! واقعاً جای تأسف است که آن ها وقتی به مجلس راه می یابند، ابداً به این فکر نمی کنند که وظیفه شان به اجرا درآمدن درست مواد قانون اساسی است! جالب این که وقتی با آن ها بحث لزوم وجود احزاب مختلف می شود، بلافاصله حزب توده و کارنامه اش را مثال می زنند و می گویند: احزاب در این مملکت آزمایش خود را داده اند! این همان حرف و استدلال بی پایه ای است که طاغوت و طاغوتیان می کردند! حال که انقلاب بهمن 57 طومارشان را درهم نوردید، درست نیست که به آن استدلال بی پایه دست بزنیم.
این روزها در گشت و گذاری در پیام های مختلف - چه در تلگرام و چه در فیس بوک _ دیدم آرزو به دل ماندگی چقدر دامنه اش گسترش یافته است که نمونه اش را در این "دعا = آرزو" می توان مشاهده کرد: "خدایا: کشور ما را از شر فقر، بیکاری، تورم، خرافات، فساد، اعتیاد، طلاق، جهل و تعصب بی جا، تبعیض، اختلاف طبقاتی،‌ امواج پارازیت،‌، روغن پالم، نمایندگان بی تفاوت، وعده های سر کاری مسئولین، بنزین آلوده، ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی آب،‌ گرانی، خشکسالی، گرد و خاک و ریزگردها، طوفان و سیل، داعش و ... در پناه خود مصون بدار!"
با آرزوی موفقیت برای همه کاندیداهای شرافتمند و به امید این که وقتی به آرزوی شان رسیدند، وظیفه شان را پایان یافته ندانند و توجه ویژه ای به آرزوهای "آرزو به دل مانده ها" که چیزی جز سربلندی مردم میهن ما و راه یافتن میهن ما به مقامی شایسته در بین کشورهای جهان نیست، بنمایند. آمین.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"