مجالس قانونگذاری در دنیا از آن جهت اهمیت دارد که خواستها، نیازها و مقتضیات اجتماعی را با درایت و تواناییهای خود در قالب مصوبات قانونی درآورده و نظام اجتماعی را با تغییرات بهوجود آمده منطبق سازد. لذا برای آنکه مجلس یا به عبارتی پارلمان بتواند کارآیی خوب و مناسبی در آن برهه از زمان که بر سر کار است داشته باشد، باید انتخاباتی با حضور حداکثر مردم، صحیح و منطبق با قوانین آن کشور برگزار شود تا نمایندگان اصلح وارد میدان شده و افسار اختلاف سلیقهها و نزاعهای اجتماعی را بهدست گیرند.
مجلس قوی مجلسی است که در فرآیندی دموکراتیک و رقابتی مبتنی بر رویههای قانونی و مشروع شکل گرفته و نیروهایی را که از سطح بالایی از دانش تخصصی در عرصههای متنوع تقنینی و نظارتی برخوردارند، در خود دارد. چنین مجلسی نهتنها حافظ و مقوی سرمایه اجتماعی نهاد مجلس است، بلکه برای حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی ملی، سهم و نقش تعیین کنندهای دارد؛ و برعکس، از یک مجلس ضعیف هرگز نمیتوان انتظار ارتقاء سرمایه اجتماعی را در مقیاس نهادی و ملی داشت.
انتخابات یکی از مؤلفههای جوامع مدرن و توسعه یافته در جهان کنونی است. مردم با مشارکت در انتخابات و انتخاب نمایندگان خود به افراد منتخب اختیار میدهند به شیوههای خاص و برای دورهای معین، بهجای موکلانشان تصمیم بگیرند.
انتخابات مهمترین رکن جمهوریت نظام جمهوری اسلامی ایران است و مؤید رویکرد نظام مبتنی بر مردمسالاری سازگار با دین محسوب میشود. بیتردید انتخابات در دسترسترین امکان برای اعمال نظر مستقیم مردم در مقدرات اساسی مملکت برای هر شهروند بهعنوان ولینعمتان این مملکت است. هنگامی که خواستهای اقشار و گروههای مختلف مردم در چنین عرصههای سیاسی نادیده گرفته شود و مردم احساس تعلق خود را به مجموعه یکپارچهای به نام ملت از دست دهند، رفتهرفته شکافهای سیاسی گسترش یافته و مشکلاتی را برای وحدت و یکپارچگی مردم پدید میآورد.
ناهمگن بودن ساختار نظام سیاسی با خواست جامعه منجر به شکلگیری بحران هویت سیاسی خواهد شد. به عبارت دیگر، تفاوت و تعارض فرهنگ سیاسی نخبگان حکومتی با فرهنگ سیاسی نخبگان غیرحکومتی و تودهها، بحرانهای هویت سیاسی را در جامعه ایجاد خواهد کرد و به بروز تنشهایی در جامعه منجر خواهد شد که آسیبهای جدی به ثبات کشور وارد خواهد نمود. در این صورت، جامعه، نخبگان حکومتی را از خود طرد کرده و آنها را حلال مشکلات خود ندانسته و لذا نخبگان حکومتی با بحران اقناعسازی افکار عمومی مواجه خواهند شد که این امر موجب ضربه وارد کردن به مشروعیت نظام سیاسی میگردد.
حق شرکت در انتخابات و حق شهروندی حقی نیست که از سوی کسی به مردم اعطاء شود، بلکه شهروند بودن به معنی پذیرش حق دیگری در عرصه سیاست است؛ به این ترتیب که طی فرآیند انتخابات، سوژههای سیاسی که انتخاب هماهنگشان گویای بازشناختن یکدیگر بهعنوان شهروندان آزاد و برابر است، بهطور مسالمتآمیز و ذیل نزاعی مؤثر و سازنده با برگرفتن هویت سیاسی برخاسته از همدلی با تفاسیر متفاوت از وضعیت موجود و نزاعهای نیروهای فعال فعلی در عرصه سیاست و رأی دادن به آنها، قدرت و نفوذ نسبی آنها را آشکار میکند. در متن این نزاع که برخاسته از هستی اجتماعی تفاسیر و هویتهای سیاسی مختلف است، تمایزات اجتماعی میان سوژههای سیاسی برجسته شده و در کانالی دموکراتیک به نام انتخابات مجال بروز پیدا میکند و به این ترتیب این مقابله وجه خصمانه نمییابد و در نهایت قدرت و نفوذ نسبی تفاسیر موجود آشکار شده و یک نوع اراده سیاسی برتری یافته و کرسی بیشتری در مجلس کسب میکند.
فارغ از جریانهای سیاسی اگر با نگاهی دقیقتر به رد صلاحیتها نگاه کنیم، انبوهی از نخبگان، فرهیختگان و سرمایههای اجتماعی کشور را میبینیم که بازیچه جریانهای سیاسی گشتهاند. با چنین روندی از رد صلاحیتها که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی میبینیم که سرمایههای اجتماعی کنار زده شدهاند و خواست ملت نادیده گرفته شده است، صحبت از مجلسی کارآمد دور از ذهن است.
امیدواریم با تجدید نظری دقیقتر در صلاحیت کاندیداهای انتخابات، احساس محرومیت نسبی گروههای مختلف مردم برطرف شود و زمینه حضور حداکثری در انتخابات و یکپارچگی بیشتر ملت فراهم گردد. به امید تشکیل مجلسی قدرتمندتر و برخاسته از اراده ملی.
منابع:
1- بررسی تطبیقی نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی با شش کشور (انگلستان، فرانسه، آلمان، آمریکا، آفریقای جنوبی و مصر)، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران، 21 اسفند 1390
2- مجلس شورای اسلامی و سرمایه اجتماعی، غلامرضا غفاری، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، آبان 1394
3- بحران هویت در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران، محمدرضا قائدی، سمینار هویت ملی ـ اسلامی، آذر 1386
4- انتخابات پارلمانی، هویت جمعی و امر سیاسی، ریحانه اصلانزاده، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، آبان 1394