كدخبر: ۸۴۳۶
تاريخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۴
ارسال به دوستان
نسخه چاپي
کتاب دکتر مجید استوار در حوزه علمیه قم نقد و بررسی شد
نشست علمی کرسی نقد "انقلاب اسلامی و نبرد نمادها" پیش از ظهر امروز با حضور اساتید و کارشناسان حوزه و دانشگاه در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد.
نشست علمی کرسی نقد "انقلاب اسلامی و نبرد نمادها" پیش از ظهر امروز با حضور اساتید و کارشناسان حوزه و دانشگاه در دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، در این نشست علمی، دکتر علیرضا زهیری بهعنوان دبیر نشست، دکتر مجید استوار ارائه دهنده مقاله، دکتر رضا عیسینیا و دکتر محمد پزشکی از اعضای هیأت علمی پژوهشکده اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به ارائه نظر پرداختند.
دبیر این نشست در آغاز سخن اظهار داشت: هویت موضوع تازهای نیست، ولی مسأله شدن هویت مرتبط با یکی دو قرن اخیر است.
دکتر علیرضا زهیری افزود: در جامعه ایرانی، بهویژه زمانی که تصادم این جامعه با غرب شکل گرفت، مسأله نوسازی در ایران مطرح شد. شاید بهطور مشخصتر، این بحث در ایران بسیار جدی بوده است و موضوع هویت یک مسأله جدی در جامعه ایرانی قرار گرفت.
وی بیان کرد: جوامعی که در فراگرد نوسازی قرار میگیرند، با بحرانهایی مواجه میشوند که مهمترین آن، بحران هویت است و شاید بتوان گفت که منطق فهم تحولات جامعه ایرانی از منظر هویت، امکانپذیر است و میتوان گفت که بخشی از تحولات جامعه ایرانی در اختلالاتی است که در جریان هویت حاصل شد.
این استاد دانشگاه گفت: در کتاب "انقلاب اسلامی و نبرد نمادها" مسأله چالشهای هویتی و ستیز هویتی که در جامعه ایرانی بوده و یا بعدها وارد این جامعه شده است، بررسی میشود.
زهیری بیان کرد: طبیعی است که شاید انقلاب اسلامی را بتوان از مناظر مختلف مطالعه کرد، ولی مسأله بررسی نگرشهای هویت بنیان در تحلیل انقلاب اسلامی، یکی از ویژگیهایی است که انقلاب اسلامی موجب آن شد که مباحث هویت بنیان در تحلیل این انقلاب قابل مطالعه باشد.
ارائه دهنده مقاله و نویسنده کتاب نیز در ادامه اظهار داشت: انقلاب پدیدهای مدرن است و انقلاب اسلامی را نیز باید در چارچوب مسأله تجدد مورد واکاوی قرار دهیم.
دکتر مجید استوار افزود: انقلاب اسلامی تا کنون از مناظر مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است و مناظر اسلامی، طبقاتی، اقتصادی و ... در این تحلیلها مورد توجه واقع شده، اما بعد سمبولیک و نمادین در این پژوهشها مغفول بوده است.
وی خاطرنشان کرد: از مهمترین شکافهای اجتماعی ایران معاصر، همواره شکاف میان سنت و تجدد بوده که اندیشه بسیاری از جامعهشناسان ایرانی و غیر ایرانی را به خود معطوف کرده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هرکدام از این اندیشمندان به زعم خود توانستهاند از وجهی متفاوت به این مقوله بنگرند و آن را مورد تحلیل قرار دهند، افزود: در این راستا سعی شده است که از دریچهای متفاوت به این چالش نگریسته شود.
استوار گفت: در این پژوهش برای اولین بار در بین اندیشمندان ایرانی، سعی شده است که از رهیافت نشانه شناسانه در جامعهشناسی سیاسی بهره برده و از این منظر به بررسی و تحلیل انقلاب اسلامی پرداخته شود.
وی افزود: در این زمینه با اقبال از نظریه پییر بوردیو به عناصر سمبولیک و قدرت نمادین آنها و چگونگی تأثیرشان در میدان سیاسی ـ اجتماعی ایران بین دو انقلاب پرداخته شده است. در این زمینه باید گفت که نیروهای اجتماعی در رأس خود، روشنفکرانی میپرورانند که دارای قدرت نمادین ـ سیاسی، اجتماعی و شخصی هستند و به واسطه آن قادرند تا در میدان سیاسی ـ اجتماعی پیرامون خود نماد ساز و گاه جریان ساز باشند.
این پژوهشگر اندیشه اسلامی بیان کرد: در این زمینه با نگاهی تاریخی و تحلیلی مترصد آن هستیم که ایرانیان را از آغاز تا اکنون به دلایلی چون موقعیت جغرافیایی، شیوه تولید و نبرد همیشگی با دیگر اقوام و ...، مردمانی اسطوره باور و نماد گرا توصیف کنیم.
استوار گفت: در این پژوهش به دنبال آن بودهایم که بیان کنیم نمادگرایی در فرهنگ ایرانیان در طول تاریخ نهادینه شده است. به اینسان این نمادگرایی آنچنان در فرهنگ ایرانی ریشه دوانده است که هر قومی با ورود به ایران برای مانایی خود به نوعی جبرگرایانه تلاش کرده تا نمادهای خود را با نمادهای پارسی همسو کند.
وی اظهار کرد: تاریخ نیز در این زمینه گواهی میدهد که حکومتهایی که به این امر توفیق نیافتند، بهزودی از این کشور رخت بربستند.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گیلان یادآور شد: مسلمانان از جمله اقوامی بودهاند که تنها به صرف فره ایزدی بر ذهن ایرانیان وقوف نیافتند، لیکن اسلام توانست به مرور زمان برخی نمادهای خود را با نمادهای ایرانی همسو سازد و به بسط حضور خود در فرهنگ ایرانی بپردازد.
استوار بیان کرد: همسویی با نمادهایی مانند رستم و امام علی(ع) بهعنوان نماد پهلوانی و شجاعت یا سیاوش و حضرت عباس(ع) بهعنوان نماد از خود گذشتگی و ایثار موجبات قرابت و علاقهمندی ایرانیان به فرهنگ اسلامی شیعی را فراهم کرد.
وی ادامه داد: در تکاپوی تعیین این همگانیت و در دورانی نزدیکتر به ما ـ عصر مشروطه ـ ورود تجدد به عرصه سیاسی و فرهنگی ایران شکاف فربهی را میان فرهنگ ایرانی و فرهنگی اسلام شیعی بهوجود آورد.
این نویسنده و پژوهشگر اظهار کرد: گرچه برخی از روشنفکران مشروطه تلاشهای بسیاری برای همسویی گفتمان تجدد و گفتمان اسلامی انجام دادند، لیکن توفیقی نیافتند؛ گویا به هیچ روی قرابت نمادهای این دو گفتمان امکانپذیر نبود. حال باید گفت که چگونه میتوان بدون نوزایش دینی، جهان تجدد را با جهان اسلام پیوند داد؟
استوار بیان کرد: ناکامی در این همگرایی روشنفکران را بر آن داشت که با رجعت به ایران باستان و همسوسازی نمادین جهان باستان و جهان تجدد، بتواند طریقی برای رسیدن به اهداف مشروطه پیدا کند که در نهایت ماحصل این همدلی، رضا شاه پهلوی بود.
وی گفت: از این پس پهلویها کارگزارانی بودند جهت تحقق بی چون و چرای نمادهای غربی و متجددانه که حمایت روشنفکران غربگرا را نیز درپی داشت.
مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی گیلان افزود: رضا شاه و بهخصوص محمدرضا با خوانشی جدید از زیست جهان ایرانی باستان عامدانه موجب انزوای اسلام شیعی و نمادهای آن شدند. نیمه اول قرن 14 شمسی، دوران یکهتازی نمادهای غربی بهوسیله روشنفکران متجدد و دربار بود.
استوار اضافه کرد: آنها با اقداماتی نظیر تأسیس مراکز فرهنگی، فراموشخانهها، تغییر چهره و زبان ایرانیان و حتی ظاهر شهرها و ... قصد داشتند هرچه سریعتر این نمادها را در فرهنگ مردمان غالب و آن را به سبک زندگی مبدل کنند. علاوه بر این، پهلوی دوم با خوانشی جدید از نمادهای ایرانی، بهویژه کوروش بهعنوان مظهر عظمت و قدرت ایران در مقام همسویی نمادهای ایرانی و غربی قرار گرفت.
وی تصریح کرد: با ظهور روشنفکران مذهبی از دهه 30 به بعد، خوانشی جدید از اسلام شیعی نمایان شد که توانست نمادهای این گفتمان را در میدان اجتماعی ـ سیاسی کشور بازتولید کند که امام راحل بهعنوان چهرهای نمادساز با زنده کردن نمادهای شیعی، نمادهای غربی را به چالش کشیدند و نبرد نمادین نوینی در عرصه فرهنگی و سیاسی کشور آغاز شد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از دیگر سوی، امام راحل با تأکید بر مفهوم عاشورا و فرهنگ شهادت طلبی بهعنوان نماد مبارزه حق علیه باطل، توانست در بسیج کردن توده مردم علیه نمادهای غربی و ضد شیعی و ایجاد فضایی انقلابی، نقش بهسزایی ایفا کند.
استوار گفت: اوج این مبارزات را در دهه 50 و بهخصوص در سالهای 1356 و 1357 شاهد بودیم که منجر به براندازی رژیم پهلوی و پیروزی اسلام شیعی و نمادهای شیعی در نبرد نمادها شد.
وی اظهار کرد: بنده علت پیروزی اسلام شیعی را در این نبرد، نخست در عدم توانایی رژیم پهلوی در سازش با نمادهای شیعی و ترویج یکسویه نمادهای غربی در بین توده مردم و در جایگاه دوم، قرابتی را که مردم بین نمادهای شیعی و باستانی و سبک زندگی خود احساس کردند، میدانم.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: تمامی تحلیلهای مذکور به این نتیجهگیری نهایی رهنمون میشود که اگر دولتها نسبت به هیأتهای تولید کننده نماد بیاعتنایی نشان دهند، نمادهای جدیدی در حاشیه شکل میگیرند و در زمانی غیرقابل تصور، اذهان را به تسخیر درمیآورند و مشروعیتی بر پایه قدرت نمادین ایجاد میکنند.
استوار افزود: معتقد هستیم که دولتها برای مانایی خود باید به دنبال ایجاد تعادل در بین هر سه جهان نمادین، یعنی ایرانیت، اسلامیت و تجدد باشند. از اینرو در تحلیلی مشابه، ایام پیش و پس از انتخابات سال 1388، نمونهای از شکل گرفتن نمادهایی از هر سه جهان در بین جوانان بود. بنابراین باید به این مسائل به دقت پرداخت تا شاهد نفوذ فرهنگ غربی در بین جوانان کشور نباشیم.
در ادامه این نشست علمی، دکتر رضا عیسینیا، عضو هیأت علمی پژوهشکده اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: نقد دارای دو چهره است؛ نخست چهره حمله به نقاط ضعف و دوم چهره دفاع از نقاط قوت. از جمله نقاط قوت این کتاب و این اثر میتوان به خود مؤلف اشاره کرد.
وی اظهار کرد: این کتاب در جشنواره پایاننامه سال دانشجویی رتبه اول را کسب کرد. نکته دیگر این است که مؤلف، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد گیلان است و سالهاست که در این زمینه به تدریس میپردازد.
این پژوهشگر افزود: نکته دیگر از نقاط قوت این پژوهش میتوان به رهیافتهای علمی و فرهنگی اشاره کرد که در این کتاب بهخوبی بیان شده است. در این کتاب، نظریهپردازان مختلفی اظهار نظر کردهاند که اندیشههای آنها در این زمینه بیان شده است.
عیسینیا بیان کرد: این پژوهش از حیث فرم و چارچوب نظری با آثار قبلی تفاوت اساسی دارد؛ زیرا برای اولین بار است که بحثی با اشاره به ابعاد نمادین نوشته شده است و به همین خاطر این مسأله از نقطه قوتهای این کتاب است.
وی ادامه داد: این کتاب از نظر منابع استفاده شده، وضعیت خوبی دارد؛ زیرا این کتاب از منابع دست اول استفاده کرده است. نکته مثبت دیگر این اثر، توجه مناسب نویسنده به پیشینه پژوهشی در این عرصه است.
ناقد پژوهش اظهار کرد: از جمله نقاط ضعف این کتاب میتوان به مباحث مختلفی اشاره کرد. اولین مسأله این است که این کتاب به دنبال چه خلاء و نیازی است و سئوال دوم این است که این پژوهش آیا توانسته است که این خلاء را برطرف کند یا خیر؟
عیسینیا گفت: در این کتاب باید به مسأله هویت به شکل بهتری پرداخته میشد؛ یعنی باید برآیند واحدی در زمینه هویت در اینگونه آثار ارائه شود.
وی تصریح کرد: در این کتاب دو خلاء باید پر میشد؛ نخست اینکه با نظارت و چارچوب نظریه بوردیو بیشتر آشنا شویم و نکته دیگر آنکه باید شکل این خلاء بهتر بیان میشد.
گفتنی است، نشست علمی کرسی نقد "انقلاب اسلامی و نبرد
نمادها" به همت معاونت پژوهشی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ساعت 10 صبح امروز در تالار کنفرانس مرکز همایشهای غدیر دفتر تبلیغات اسلامی اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد.