كدخبر: ۸۴۳۲
تاريخ انتشار: ۲۹ دي ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۷
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
مطالباتی که از خود داریم
مسعود شفیعی چافی
با برگزاری انتخابات ریاست‌ جمهوری و انتخاب شخصیتی که شعارها و برنامه‌های او با اقبال خیل عظیمی از جوانان این مرز و بوم همراه شد‌، شاید از این پس به ‌زعم عده‌ای، اصلی‌ترین اولویت نسل جوان، مطالبه تحقق برنامه‌های اعلام شده از رئیس‌ جمهور جدید باشد. در این حال، اگرچه محورهایی مانند: "پی‏گیری و استمرار شیوه‏‌های ارتباط مستقیم مسئولان با جوانان، به منظور بازسازی اعتماد جامعه نسبت به حاكمیت و مدیریت كلان كشور، تنظیم سازوكارهای كارشناسانه فرهنگی ـ اجتماعی در جهت ترمیم و بازسازی اعتماد جوانان به نظام سیاسی، شناسایی دقیق و صحیح نیازهای جوانان و ایجاد پل ارتباطی میان نسل‏‌ها با توجه به مقتضیات زمان و ..." که درمجموعه برنامه‌های انتخاباتی آقای روحانی اعلام شده بود، از جمله اموری است که التزام به آن‌ها، از سوی دولت همواره مورد انتظار است؛ اما به ‌نظر می‌رسد اکتفا به مجموعه تعهدات اجرایی دولت نسبت به جوانان، هرگز رافع مجموعه انتظارات و دغدغه‌های قشر جوان نسبت به جایگاه واقعی آن در روند پیشرفت کشور نباشد. به عبارت دیگر، عملیاتی شدن بخش زیادی از آن‌چه که به‌عنوان تعهدات دولت نسبت به جوانان مطرح است، منوط به تحقق مؤلفه‌های دیگری است که لزوماً در اختیار دولت و یا حتی حاکمیت نیست. درست است که دولت موظف است با بهبود شاخصه‌های اقتصادی، فضای کسب و کار و معیشت جوانان را بهبود ببخشد و با رونق تولید، وضعیت اشتغال جوانان را بهتر کند و با تنش‌زدایی در عرصه سیاست‌ خارجی، شأن و منزلت جوانان را مانند همه شهروندان ایرانی ارتقاء بخشد، اما این به‌ آن معنا نیست که در این شرایط، دیگران وظایف و تکالیفی برعهده ندارند.
همان‌طور که به ثمر نشستن بخشی از برنامه‌های دولت در عرصه سیاست خارجی تحث تأثیر فضای جهانی و اوضاع منطقه‌ای و اجرایی شدن پاره‌ای از تعهدات دولت در عرصه‌ داخلی منوط به همکاری و همراهی سایر قواست، در حوزه جوانان هم برای تحقق همه شعارها و برنامه‌های اعلام شده، نمی‌توان و نباید به انتظار دولت نشست.
بر این اساس باید با نگاهی ژرف‌تر به مجموعه انتظارات عمومی‌ که در حوزه جوانان نسبت به دولت به‌وجود آمده نگریست و به‌جای آن‌که صرفاً در انتظار تصمیم و اقدامی از سوی دستگاه اجرایی بود، دائماً این سئوال مهم را مطرح کرد که: "آیا برای اجرای این خواسته، خود ما نقشی برعهده نداریم؟" به‌عنوان مثال، درست است که "به‌‌كارگیری و مشاركت همه افراد جامعه، به‌خصوص جوانان در مسائل كشوری و ایجاد زمینه برای حضور فعال آنان در صحنه اجتماع" به‌عنوان یکی از رئوس برنامه‌های دولت مطرح شده، اما باید بدانیم که یکی از ملزومات اصلی تحقق صحیح این مهم، تقویت روحیه کار جمعی و مشارکت‌پذیری در میان جوانان ایرانی است که متأسفانه به گواهی پژوهش‌های جامعه‌شناختی معتبر، این شاخصه فرهنگی در میان مردم کشور ما چندان پررنگ نبوده است.
و یا "تغییر اصولی نگرش به مسأله جوانان در عرصه‌‏های اجتماعی و مبنا قرار دادن توجه به این سرمایه اصلی ملی به‌عنوان فرصت در سیاست‏گذاری‌ها و برنامه‏‌ریزی‌ها" زمانی عملیاتی خواهد شد که جوان ایرانی خود به این باور برسد که یک موتور محرک برای توسعه کشور است، نه واگنی که قرار است با نیروی پیش‌برنده دیگری به حرکت درآید. او باید باور کند که می‌تواند کارآفرین باشد و ظرفیت اجتماعی و اقتصادی ایجاد کند.
در این شرایط، رویکرد عقلانی و اعتدال‌گرایانه دولت را که می‌تواند برای نسل جوان "امید آفرین" باشد، باید در واقع تغییر مشی بسیار مهمی نسبت به دو دولت قبلی و یک گام به سوی جوانان تلقی کرد؛ اما باید دانست که تثبیت این گام به ظرفیت‌سازی بیش از پیش از سوی نسل جوان هم نیاز دارد. این گام دولت اگرچه کافی و تمام‌کننده نیست، اما می‌تواند آن‌قدر بااهمیت تلقی شود که هر جوان ایرانی را نسبت به هم‌نسلان و خود، با این سئوال مواجه کند که "اکنون ما باید چه گامی برداریم؟" آیا به لحاظ شخصی، توانمندی لازم را برای اثرگذاری بهتر و بیشتر در روند پیشرفت کشور کسب کرده‌ایم؟ تا چه حد به باور کار گروهی معتقدیم؟ تا چه حد از نظر ویژگی‌های شخصی و اخلاقی برای "ایجاد الگوهای رفتاری صحیح منطبق با اخلاق و مقتضیات زمانی، مكانی و فرهنگ (کشورمان)" خود را آماده کرده‌ایم؟ جایگاه ویژگی‌هایی چون سختکوشی، وجدان کاری، انضباط اجتماعی، وفای به عهد، علم‌اندوزی و ... در الگوهای رفتار فردی و جمعی ما کجاست؟
به نظر می‌رسد آغاز دوره فعالیت دولت جدید در ایران فرصت مناسبی باشد که همزمان با فاصله‌ گرفتن از ارائه آمارهای نادرست، سقوط اخلاقی در سطوح مختلف، بی‌انضباطی و قانون‌گریزی که در دو دولت ‌پیشین تا حدود زیادی شاهد آن‌ها بوده‌ایم و ... به‌عنوان یک جوان ایرانی که باید نماینده‌ای از یک قشر پیشتاز اجتماعی باشد، "راستگویی و درستکاری" را قبل از دولت در خود جست‌وجو کنیم و نظم‌پذیری، مشارکت‌پذیری خلاقانه و مسئولانه فکر کردن و اقدام نمودن را در امور اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیش از گذشته، قبل از هر نهاد یا شخص دیگری از خودمان مطالبه نماییم؛ آن‌گاه است که می‌توانیم همزمان با روی‌ کار آمدن دولتی که قرار است بر اصول اخلاقی پایبند باشد و بر پایه عقلانیت و احترام به جهانیان تصمیم بگیرد و رفتار کند، به تغییر عینی شرایط کشور و تحقق شعارها و وعده‌های رئیس جمهور درباره جوانان هم بیشتر امیدوار باشیم.
شاید این انتظار زیادی از نسل جوان ایران نباشد که همان‌گونه که در استقرار گفتمان و دولت جدید پیشگام و تأثیرگذار بوده است، در نهادینه کردن فرهنگ عقلانیت، اعتدال و طرح صحیح مطالبات هم الگو و فرهنگ‌ساز باشد.

• عضو شورای مرکزی و رئیس کانون جوانان حزب اعتدال و توسعه
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"