كدخبر: ۸۴۱۹
تاريخ انتشار: ۲۶ دي ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۶
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
چرا شاه فرار کرد؟
دکتر مجید استوار
26 دی 1357 یکی از روزهای سرنوشت‌ساز انقلاب اسلامی بود. در این روز، شاه با سپردن قدرت اجرایی به بختیار کشور را ترک کرد و خواست که طبق قانون اساسی مشروطه، نقش شاه غیرمسئول را بازی کند. اما دیر شده بود و دیگر زمانی برای اصلاحات نبود. خود شاه بزرگترین مانع اصلاحات بود و همه روزنه‌های لازم را برای اصلاحات بست. بزرگترین پرسشی که شاه در ماه‌های آخر از مشاورانش می‌پرسید این بود که چرا همه یک‌صدا می‌گویند: "مرگ بر شاه"؟
بررسی جامعه شناسانه این "نه بزرگ به شاه" نشان می‌دهد که مهمترین دلیل فراگیر مخالفت با وی خودش بود. شاه بود که مخالفان را به ترک کشور تشویق کرد. شاه بود که اصلاحات لازم را برای افزایش مشارکت و رقابت سیاسی بست. شاه بود که به روحانیان و روشنفکران دهن کجی کرد و بستر لازم را برای مخالفت آنان فراهم کرد.
حتی امام(ره) در ابتدای نهضت در دهه 40 شاه را به تغییر رویه دعوت کرد و زبان نصیحت و توصیه را برگزید، اما شاه با برخورد تند با نهضت، زمینه‌های اصلاحی را بست و میدان لازم را برای شکل‌گیری انقلاب اسلامی فراهم ساخت.
نیروهای نظامی و ارتش، دربار و ساواک به‌عنوان ستون‌های حمایتی رژیم همه به شاه متکی بودند و دستگاه امنیتی رِژیم پهلوی نیز با کنترل و نظارت بر مطبوعات، فعالان سیاسی و فرهنگی، اجازه نشر آزادانه نظر و کنش سیاسی را نمی‌داد و با کنترلی وسیع، همه امور را تحت نظر داشت.
این‌همه سبب به‌وجود آمدن یک حس شد؛ حسی که در بحبوحه انقلاب با فراگیری خود، ذهنیت ایرانیان را نسبت به شاه و رژیمش تغییر داد و آن احساس حقارت عمومی همگان در مقابل رژیم و فردی بود که با تفرعن سخن می‌گفت و در اوج قدرت هیچ‌گونه نظر مخالف را نمی‌پذیرفت.
در مقابل او نیز، امام و گفتمانش بود که با سرمایه نمادین و زبان مسلط، احساس غرور و خودباوری و شجاعت را در میان ایرانیان زنده می‌ساخت. ذهنیت ایرانیان به لحاظ زیبایی‌شناسی سیاسی، امام را پذیرفت و با گذشت 37 سال از آن روزها، گفتمان امام همراه ماست و اکنون نسلی آمده که به دنبال احیاء آن باورها و راه امام است. راهی که شجاعت و خودباوری و استقلال را به ما آموخت. امام همه آن‌چه بود که شاه نبود.

استاد دانشگاه
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"