كدخبر: ۸۴۰۱
تاريخ انتشار: ۰۷ دي ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۰
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
شكست هم اصلاح‌طلبان را پيروز نگاه می‌دارد
گفت‌وگو با دکتر فیاض زاهد
دوم خرداد 76 لحظه‌ای تاریخی در دوران معاصر است. لحظه‌ای كه جریان اصلاحات با نهایت قدرت، توان جدی و با یك تاكید غیرمستقیم از طرف مردم پا به عرصه سیاسی گذاشت. طی سال‌های گذشته فراز و فرود زیادی گریبان جنبش اصلاحات را گرفت. جنبشی كه از دل انقلاب اسلامی سر افراشته بود، اما به دلیل عدم تعریف دقیق در بدنه سیاسی و اجتماعی خود، هر شخص و گرایش فكری به خود جرات می‌داد خود را جزئی از بدنه اصلاح‌طلب بداند، فارغ از اینكه اصلاح‌طلبان اصیل همان خط امامی‌های دیروز بودند كه تنها خواستار اصلاح كاستی‌های موجود برای رسیدن به اهداف عالی انقلاب بودند. در گذر زمان قطار اصلاحات متوقف شد و اصلاح‌طلبان بنا به هر دلیلی از اسب قدرت پیاده شدند. دوری اصلاح‌طلبان از قدرت سبب شد نخست بدنه اجتماعی خود را بهتر و دقیق‌تر بشناسند، سپس افرادی كه خود را به هر دلیلی در دایره اصلاح‌طلبی تعریف كرده بودند بازتعریف كنند. بر این اساس اصلاح‌طلبان درصدند كه بازتعریف خود را در انتخابات پیش رو در معرض نمایش قرار دهند. پیرامون موارد فوق و استراتژی اصلاح‌طلبان برای شركت در انتخابات اسفند ماه «آرمان» با فیاض زاهد نویسنده و استاد دانشگاه به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
• هستی قاسمی



• استراتژی اصلاح‌طلبان پس از پیروزی در انتخابات و كسب كرسی‌های مجلس آتی بر چه محوری استوار است؟
اصلاح‌طلبان با توجه به زمینی كه در آن بازی می‌كنند طی یك سال گذشته جلسات منظمی را از نظر بازسازی سازمان تشكیلاتی برگزار كرده‌اند و توانسته‌اند به سطح مناسبی از آمادگی نائل آیند و بدین‌ترتیب متناسب با شرایط متغیر در انتخابات ظهور پیدا خواهند كرد. اصلاح‌طلبان خود را با استراتژی نظام جمهوری اسلامی و به عنوان اصلی‌ترین ركن برپا‌كننده انقلاب، اداره‌كنندگان جنگ، یاران اصلی امام (ره) و انقلاب اسلامی آماده كرده تا همچنان در صحنه سیاسی باقی بمانند و با توجه به بی‌مهری‌هایی كه طی سال‌های گذشته نسبت به این جریان صورت گرفت، این جریان پرهیز از جنجال و مقابله گرایی را در دستور كار خود قرارداده است. اصلاح‌طلبان قصد دارند نوعی از سازمان تشكیلاتی را به وجود آورند كه در وهله نخست سطح گسترده‌ای از نیروهای سیاسی و اجتماعی را پوشش بدهد و در مرحله دوم زمینه را با حضور چهره‌های جدید و موثری در انتخابات فراهم کنند. در نهایت به گونه‌ای استراتژی اصلاح‌طلبان تنظیم شده است كه آنها را به پیروزی برساند و به تعبیر دكتر عارف برای كسب 200 كرسی مجلس بتوان اقدام كرد. همان‌طور كه مستحضرید اصلاح‌طلبان قبلا در قالب شورای مشورتی، شورای هماهنگی و احزاب مختلف و گروه‌های سیاسی مختلف نهایتا به یك شورای عالی سیاست‌گذاری رسیدند كه ریاست آن با دكترعارف است و برای استان‌ها و مناطق تقسیم بندی‌هایی صورت داده‌اند و برای هر كدام از چند استان نزدیك به یكدیگر یك مسئول و یك لیست و ذیل این شاخه تشكیلاتی شورای مناطق استانی را به وجود آورده‌اند. در تمام شهرهای كشور انتخابات‌های مختلف در سال‌های گذشته برگزار شده و هر كدام از این شهرها مجموعه تشكیلات حقیقی اصلاح‌طلبی را دارند. امید می‌رود كه این كارهای متعدد تشكیلاتی منتج به شناسایی كاندیدای مناسب شود و در یك پیمان اصلاح‌طلبی و به اصطلاح مشخص و روشن آنها را وارد رقابت‌های انتخاباتی کند و به پیشبرد اهداف و وعده‌های دولت روحانی به مردم كمك كند.

در روزهای پیشین شاهد عدم ثبت نام افراد مطرح و شاخص اصلاح‌طلب بودیم. علت عدم ثبت نام افراد مطرح در انتخابات چیست؟
با احترام به همه افرادی كه برای ثبت‌نام در دهمین دوره از انتخابات مجلس و پنجمین دوره از انتخابات خبرگان اقدام كردند ما معتقد به گردش سبد قدرت و نخبگان به مفهوم واقعی در كشور و ورود چهره‌های جدیدتر به صحنه قدرت هستیم. از این رو معتقد به این نوع توزیع قدرت و علاقه‌مند به ورود نخبگان به كارزار انتخاباتی هستیم. بر اساس استراتژی‌ای كه به آن اشاره شد اصلاح‌طلبان تلاش نمی‌كنند كه رفتار آنها به لجبازی و رویارویی شباهت پیدا كند لذا چهره‌های بسیار برجسته‌ای كه گمان این می‌رود كه حضور آنها شاید منجر به بروز برخی از سوءتفاهمات شود، جهت ثبت‌نام اقدام نكرده‌اند. ولی چهره‌هایی بسیار شاخص در كشور از میان گروه‌ها و طبقات مختلف و لایه‌های اجتماعی، اصناف، قشرها، گروه‌های مختلف و فعال در حوزه‌های فرهنگ، اجتماعی، سیاسی، در حوزه‌های صنعتی و اساسا از گروه تكنوكراتیك داریم که با توجه به اینكه خاستگاه بسیار عمیقی از منظر گوناگون اصلاح‌طلبان در میان آنها دارند، وارد صحنه شدند. اما باید این واقعیت را پذیرفت كه متاسفانه در برخی از شهرها و مراكز استان‌ها به علت شرایط موجود، اصلاح‌طلبان نتوانستند از همه ظرفیت‌های خود استفاده كنند. متاسفانه در برخی از شهرستان‌ها اصلا امكان رقابت وجود ندارد. چهره‌های اصلاح‌طلب به علت ارزیابی‌هایی كه درباره فیلترهای نظارتی یا مسائل دیگر داشتند اساسا پا به جلو نگذاشتند و در حقیقت اكنون امیدواریم با همه بنیه و توانی كه در اصلاح‌طلبان باقی مانده، آنها به پیروزی دست یابند. در مجموع امید می‌رود كه ما اصلاح‌طلبان در مجلس شورای اسلامی بتوانیم به بخش‌های مهمی از استراتژی‌های خود دسترسی پیدا كنیم.

بدنه‌ای كه وارد لیست‌های اصلاح‌طلبان قرا می‌گیرد، از نظر ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی دارای تفاوت‌های فكری با جریان اصیل جبهه اصلاح‌طلبی است؟
طبیعتا وقتی عناصر و چهره‌های اصلی یك جریان نمی‌خواهند یا نمی‌توانند به هر دلیلی درعرصه رقابت‌های سیاسی حضور پیدا كنند ما ناگزیر به تنزل و چرخش بین نیروهای خود هستیم. تنزل به این مفهوم كه اگر از چهره‌های اصلی جریان اصلاح‌طلب فاصله می‌گیریم، چهره‌های دیگر كه در مجموعه سبد اصلاح‌طلبی داریم که به دلایلی به صف اول نیامده بودند را وارد صحنه كنیم. گروه اجتماعی مورد هدف و حامی جریان اصلاح‌طلب هستند. اینها از ظرفیت قابل توجهی در حوزه‌های صنفی، اجتماعی و در حوزه‌های مربوط به طبقات و تغییرات اجتماعی برخوردار هستند. برای مثال این افراد تكنوكرات، مدیران میانی یا عالی‌رتبه، وكلای دادگستری و قضات بازنشسته یا چهره‌های جوان‌تر دانشجو هستند. ما در این مقطع درصددیم حداقل به گونه‌ای عمل كنیم كه 30 درصد ظرفیت برای بانوان فراهم شود، چه بسا از نوعی دوپینگ هم استفاده كنیم، برای اینكه صحنه سیاسی و اجتماعی كشور را بیشتر در اختیار بانوان قرار دهیم و آنها بتوانند با توانمند‌سازی قشر بانوان درحوزه عمل سیاسی عملا جامعه را از نظر اجتماعی و سیاسی تقویت كنند. تصور می‌شود ظرفیت‌های فراوانی به‌ویژه با تكیه بر جوانان، ورود به حوزه نیروهای كارگری و طبقات شهری كه دور از مراكز وجود دارد، باشد. در همه این موارد تلاش شده كه اهداف و شعارهایی طراحی شود كه با خواست‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها سازگاری داشته باشد. در صورتی كه نتوانیم تمام چهره‌های شاخص‌مان را وارد مجلس كنیم در حقیقت بدین منظور تیمی موفق تقویت خواهیم كرد. هنر اصلاح‌طلبان در این مرحله این است كه به جای تكیه بر نخبه‌های شاخص خود یك رفتار تشكیلاتی و تیمی سازمان داده‌اند تا بتوانند با تكیه بر آنها انتخابات را سازمان دهند. بدیهی است كه در تمام ادوار مجلس معمولا یك گروه خاص هستند كه با تكیه بر مانیفست، بیانیه هر تشكل سیاسی را پیش می‌برند. در انتخابات آینده نیز این اتفاق خواهد افتاد. برای مثال در مجلس نهم مشاهده شد كه علی مطهری
تنها یك نماینده نبود و تنها در حد یك نفر عمل نكرد، بلكه یك ظرفیتی نشان داد كه شخصیت و رفتار مرحوم مدرس را بیشتر برای ما زنده می‌ساخت. امام (ره) معتقد بودند كه نمایندگان مجلس باید مدرس باشند. علی مطهری به خوبی نشان داد كه رفتار مدرس‌گونه چگونه در مجلسی كه دیگران در مسیر دیگری شنا می‌كنند، می‌تواند اثرگذار باشد.

در سال 76 به هر علتی مردم به دولت اصلاحات رای دادند و مجلس ششم برآمده از محبوبیت دولت اصلاحات بود. آیا ممكن است مجلس دهم برآمده از دولت روحانی باشد یا امروز رفتار تشكیلاتی سخن اول را می‌گوید؟
چندان با این نگاه در مفهوم تشكیلات در انتخابات مجلس ششم موافق نیستم، چرا كه آن رویداد نیز از دل یك جنبش اجتماعی قدرتمند برآمده بود. جنبشی كه رئیس دولت اصلاحات آن را نمایندگی می‌كرد و پس از آن گروه‌ها و جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب بعد از سكوت طولانی مجددا به صحنه آمدند و موفق به ترغیب و حضور بخش وسیعی از جامعه خاكستری ایران به صحنه انتخابات شدند. بدیهی است كه این مساله می‌تواند یك‌بار دیگر در صحنه انتخابات ایران به وقوع بپیوندد. در این زمینه می‌توان گفت كه جریان‌های سیاسی كشور پیشرفت قابل ملاحظه‌‌تری كردند. اگر ما اصلاح‌طلبان خود را با انتخابات مجلس سال 77 مقایسه كنیم به نظر می‌آید كه گام‌های بهتری برداشتیم. نكته نخست آنكه ما اندكی از توهم فاصله گرفتیم. شاید یكی از اشكلاتی كه تئوریسن‌های اصلاح‌طلب در آن سال داشتند این بود كه گمان می‌بردند حل مسائل عدم توسعه در ایران اعم از توسعه در امور گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در ایران تنها با انجام چند شعار و انتخابات امكان‌پذیر است. ما با شعار قانون‌گرایی به انتخابات مجلس آمدیم اما بعدها متوجه شدیم كه فقط صرفا تكیه بر شعار و قانون‌گرایی كفایت نمی‌كند. نكته دیگر اینكه بخشی از شعارها و رفتارهای ما اصلاح‌طلبان به جای اینكه به همگرایی ملی منجر شود و بخش‌های موثر حاكیمت را با ما همراه كند به انزوای اكثر نیروهای اصلاح‌طلب منجر شد. از این رو، آنها تلاش برای حفظ جایگاه و پایگاه خود را طی سال‌های گذشته دوچندان كردند؛ بدون اینكه گمان شود افراد و تشكیلات در تورنمنت قدرت جابه‌جا می‌شوند.

آیا این اشتباه از سوی اصلاح‌طلبان به نوعی درباره آیت‌ا... هاشمی انجام نشد؟
متاسفانه همین طور است. برخی از ما اصلاح‌طلبان این اشتباه را درباره آیت‌ا... هاشمی نیز مرتكب شدیم. با هجمه به آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی و دو قطبی كردن شرایط اجتماعی یك پتانسیل قدرتمند را در برابر خود به وجود آوردیم. اصلاح‌طلبان اندكی از آرمان‌پردازی و خیال‌پردازی فاصله گرفته و با واقعیت‌های عینی عرصه سیاست در ایران و موانع، مشكلات و ساختارهای فرهنگی آشنا شده‌اند.

آیا این‌بار هم اصلاح‌طلبان در صورت شكست حاضرند مانند سال 92 زمین بازی را به نفع دیگری ترك كنند؟
اصلاح‌طلبان به كلیت نظام، چارچوب‌های آن و قانون اساسی وفادار بوده و به فكر منافع ملی ایران هستند و حتی اگر خودشان نیز از صحنه بازی حذف شوند قاعده زمین بازی در سیاست را بهم نمی‌ریزند و حاضرند مانند آن مادری كه به نفع حفظ فرزندش كنار كشید حتی صحنه سیاسی را برای مدتی به طرف مقابل واگذار كنند. در سال 92 نیز این اتفاق افتاد. در سال 92 دكتر روحانی انتخاب اول اصلاح‌طلبان نبود اما وقتی كه ما اصلاح‌طلبان صحنه سیاسی كشور را مجددا ارزیابی كردیم به این نتیجه رسیدیم كه در آن شرایط روحانی بهترین و موثرین گزینه موجود بود. به خوبی مشاهده شد كه چگونه اصلاح‌طلبان صحنه انتخابات را به نفع خود تغییر دادند. دولت روحانی برآمده از اراده اصلاح‌طلبان برای طراحی بازی انتخابات بود. خروج به موقع دكترعارف نه تنها به عنوان یك فداكاری اخلاقی بلكه یك عمل هوشمندانه سیاسی نیز بود. عارف با خروج به موقع خود به عنوان یك ذخیره اصلاح طلبی برای سپهر سیاست در ایران دروازه سیاست را به روی خود و سایر اصلاح‌طلبان برای سال‌های آینده گشود. روحانی با اقتدار و پایگاه اجتماعی كه كسب كرده بود مهم‌ترین گره‌ها را چون گره پرونده هسته‌ای باز كرد. اینك می‌توان گفت كه جریان اصلاح‌طلب كار تشكیلاتی را بیشتر آموخته‌اند و كار با مهره‌های متوسط را بهتر فهمیده‌اند. اكنون جریان اصلاح‌طلب از كاریزما به سمت عمل سیاسی معقول نقل مكان کرده است. اكنون كه برخی از چهره‌های سیاسی اصلی اصلاح‌طلب در تهران و استان‌های دیگر وارد صحنه نشده‌اند آنها به سمت چهره‌های جدیدتر خواهند رفت، چرا كه اكنون اصلاح‌طلبان یك نگاه دور‌تری به مفهوم انتخابات دارند. چه بسا كه در شهرها برخی از كاندیداها نتوانند مورد اعتماد مردم قرار بگیرند اما می‌توانند از این سبد آرای دریافتی برای آینده خویش ذخیره كنند و به یك نیروی سیاسی ماندگار در تاریخ ایران مبدل و بدین‌ترتیب به بازسازی و تربیت نیروهای جدید همت بگمارند. امیدوارم در پی رفع برخی از بی‌اخلاقی‌ها و سوءبرداشت‌ها شرایطی در جامعه ایران فراهم شود تا از این ظرفیت اخلاقی استفاده كند. پس طبیعتا ما هم از لحاظ تشكیلاتی قدرتمند‌تر هستیم و هم به جای رئیس دولت اصلاحات، روحانی را امروز كنار خود داریم. به این مجموعه می‌توان نقش بی‌بدیل آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی را افزود. به نظر عقلانیت و عمل سیاسی در این دوره از پیچیدگی‌های بالاتری برخوردار بوده و ظرفیت‌های بهتر پیش روی ما قرارخواهد گرفت. لذا اصلاح‌طلبان را در آستانه یك نوع موفقیت ساختارمند و نه در یك موفقیت احساسی و زودگذر قرار می‌دهد.

چندی پیش دكتر تاجیك به مساله‌ای اشاره كرد مبنی بر اینكه «اگر اصلاح‌طلبان برنامه‌ای ندارند، بهتر است وارد نشوند» آیا به راستی اصلاح‌طلبان برنامه‌ای برای آینده كشور ندارند؟
دكتر تاجیك انسان خوشفكری است. در این یك سال و اندی كه از بازسازی تشكیلات و سازمان جدید اصلاحات می‌گذرد وی بخشی از این مهندسان و فعالان ساخت این ماشین جدید بود. شاید نگرانی و منظور ایشان بیشتر بر این است كه اصلاح‌طلبان باید متناسب با برنامه عینی و عملی در عرصه سیاست وارد شوند. تصورم بر این است كه اصلاح‌طلبان اكنون از شعارهای پرتنش و تحریك‌آمیز دوری گزیده و امروز آنها این مساله را به وضوح اثبات كردند كه برای حركات ساختارشكن نیامده‌اند، چرا كه اساسا این مساله با مفهوم اصلاح‌طلبی در تعارض است. اصلاح‌طلب به مفهوم حقیقی فردی است كه نظام موجود را قبول داشته و البته طرفدار تغییرات در فروع است، زیرا وی بنیادها را حفظ كرده اما ظواهر و اشكال موجود، رویكردها و فروع را تغییر می‌دهد. بر این اساس ما اصلاح‌طلبان پیوسته به قانون اساسی، انقلاب سال 57 و راه امام خمینی (ره) ایمان داشته و همچنین معتقدیم كه مردم ایران نیز به دنبال رفتارهای كم‌هزینه‌تر، رفتارهای سیاسی معقول و پرهیز از جنجال در كشور هستند. به طور مشخص ما اصلاح‌طلبان معتقدیم كه در مجلس شورای اسلامی می‌توانیم در ارتباط با مسائلی چون سیاست خارجی، اقتصاد، تعلیم و تربیت، مساله و مفهوم فرهنگ در دل جریان‌های مربوط به نظام جمهوری اسلامی - و نه لزوما طیف‌های جریان افراطی یا جریانی كه در طول مبارزات انقلاب اسلامی به امام (ره) و راه‌شان باور نداشتند، بلكه منظور آن دسته از جریاناتی است كه معتقد به فقه اسلام ناب محمدی بوده‌اند- موثر باشیم. از این رو ما معتقدیم كه در این چارچوب‌ها می‌توان به دولت كمك كرد و جامعه را به نحوی مطلوب اداره كرد. همان‌طور كه دوران سازندگی و همین‌طور دولت اصلاحات بیانگر این ظرفیت قابل تامل است. بنابراین امر گمانم بر این است ما اصلاح‌طلبان به این عقلانیت رسیده‌ایم، همان‌طور كه در سال 92 عمل كردیم امروز هم هر رویدادی در انتخابات مجلس روی دهد جریان اصلاح‌طلب پیروز همواره پیروز میدان باقی خواهد ماند، زیرا اصلاح‌طلبان به خوبی نشان دادند كه از چه ظرفیت تشكیلاتی، سازمانی و اخلاقی برای ساخت یك ماشین سیاسی قدرتمند برخوردارند. ما بعضا با برخوردهای تند، افراطی و مشكلات فراوانی روبه‌رو بودیم، اما نشان دادیم كه از چه قدرت برانگیزانندگی در رفتار عمومی برخوردار بوده و تا چه اندازه آحاد اجتماعی با ما اصلاح‌طلبان همراه هستند. جریان اصیل اصلاحات به دنبال تقویت ساختارهای نظام جمهوری اسلامی در خطوط مورد تعیین مقام معظم رهبری و آموزه‌های امام (ره) است و به هیچ عنوان جریان اصلاح‌طلبی خواهان و به دنبال ایجاد بن‌بست در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نیست.

جریان اصلاح‌طلبی چنانچه شما اكنون از آن سخن به میان آوردید نسبت به جریان سال‌های 76- 84 دچار یك نوع تغییر شده است و این تغییرات به دلیل دوری از قدرت صورت گرفته است. اكنون پرسش اصلی این است كه این تغییرات بر چه مبنا و اساسی صورت گرفته است؟
قدرت آسیب‌هایی دارد. نخست اینكه قدرت سبب خواهد شد به تدریج گوش‌های سیاسیون كر شود و نواهایی كه از سطوح پایین اجتماعی به سمع می‌رسد به گوش نمی‌رسد. نكته دیگر اینكه حذف از قدرت واقعیت‌های عیان اجتماعی و سیاسی را نیز به رخ خواهد كشید و همچنین به ما نشان می‌دهد كه وقتی با محافظ و راننده به خیابان‌ها می‌رویم چه تفاوتی با زمانی که با اتوبوس مسیر را طی می‌كنیم وجود دارد. از این رو، جریان اصلاح‌طلب این شانس را داشتند كه از قطار قدرت پیاده شده یا به نحوی پیاده‌شان كنند. لذا این فرصت به وجود آمد كه نظر عمیق‌تری به مفهوم قدرت داشته باشند كه قدرت یك فرایند ماندگار نیست. سپس همان‌طور كه اشاره شد اصلاح‌طلبان از توهم قدرت فراوان خود در تغییر همه بنیادها، اصول و برنامه‌هایی كه گمان می‌بردند تنها با بسیج افكار عمومی امكان‌پذیر است فرو مانده و درك كردند كه بسیاری از اشكلات ساختاری مربوط به حذف جریان رقیب نیست بلكه نیازمند تمركز همه نیروهای ملی جهت اصلاح برخی از معایب است. گمان می‌رود اصلاح‌طلبان اكنون دریافته‌اند كه برای ساخت كشور ما به جریان اصولگرا نیز نیازمندیم و ما برای مواجهه با خطرات به همه فرزندان این مرز و بوم نیز نیازمندیم، یعنی فعالان هیات‌های موتلفه باید در صحنه سیاسی نقش بازی كنند و نیز به هیچ روی نیروهای سیاسی آرمان‌خواه و حدف اصولگرایی و اصلاح‌طلب از بدنه قدرت و ساختار نظام امكان‌پذیر نیست. لذا ما اصلاح‌طلبان به تدریج آموختیم كه خواسته‌های خود را در جهت پیشبرد برنامه‌ها و اصول برنامه‌های مشخصی طبقه‌بندی كنیم.

• روزنامه آرمان، شماره 2936، 7 دی 1394
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"