كدخبر: ۸۳۶۴
تاريخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۳
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
چرا نمی‌توانیم سیستم درست کنیم؟
دکتر محمود سریع‌القلم
چرا نمی‌توانیم سیستم درست کنیم؟ چون سیستم سازی اصولی دارد که باید آن‌ها را در فرهنگ عمومی خودمان به‌وجود آوریم. اما سئوال مهم‌تر از این‌که چرا "نمی‌توانیم سیستم درست کنیم"، این است که "چرا باید سیستم داشت؟"
سیستم رانندگی، سیستم تصمیم‌گیری، سیستم ساختمان‌سازی، سیستم خط‌کشی خیابان‌ها، سیستم مالیاتی، سیستم قیمت‌گذاری، سیستم شست‌وشوی اتومبیل، سیستم راه رفتن در پیاده‌رو، سیستم تغذیه، سیستم گرفتن مدرک دکتری، سیستم مدیریت تلویزیون، سیستم دستیابی به یک تخصص، سیستم مدیریت یک رستوران، سیستم ارزیابی دوست و دشمن، سیستم داشتن روان سالم، سیستم حکمرانی و ... .
اگر هدف یک بنگاه، نهاد، شخص، مؤسسه، جامعه و حکومت، حفظ وضع موجود باشد، نیازی به سیستم نیست. سیستم صرفاً برای حرکت، رشد، پیشرفت و توسعه است. سیستم یعنی رویه، قاعده، قانون، آیین‌نامه و منطق.
قضاوت‌های فردی، غرائز، دخالت‌های فردی، عمل خارج از رویه و آیین‌نامه‌ها، یعنی ضد سیستم. هر چیزی که بخواهد ساخته شود، محتاج ورودی‌ها و خروجی‌های شفاف، روشن، تعریف شده و باثبات است.
هر وقت لازم نبود رئیس یک سازمان را برای حل و فصل موضوعی ببینیم، می‌توانیم بگوییم در آن سازمان، سیستم وجود دارد.
شرکت بوئینگ تا به حال ۸۷۰۰ بوئینگ ۷۳۷ فروخته است و هم‌اکنون ۴۲۰۰ فروند سفارش همین نوع هواپیمای مسافری را داراست. این ۴۲۰۰ فروند تا ۸ سال آینده تحویل داده خواهند شد. آیا می‌توان تصور کرد که بدون سیستم طراحی و اجرا و دریافت هزاران قطعه در زمان موعد، این تعداد هواپیما ساخته شود؟
قوه مقننه و دولت آلمان برای یک میلیون مهاجر عمدتاً مسلمان در سال ۲۰۱۵، دو میلیارد یورو بودجه تصویب کرده، برای هرکدام پرونده پزشکی تشکیل داده، جهت تغذیه، مسکن و حتی پول توجیبی آن‌ها (۶۰۰ یورو از اول ژانویه ۲۰۱۶) برنامه‌ریزی کرده و امیدوار است این مهاجرین که ۶۰ درصد آن‌ها مردان زیر ۳۰ سال هستند را با آموزش زبان آلمانی طی دو سال آینده به‌تدریج وارد بازار کار کند.
آیا این اقدامات تابع افراد است یا مجموعه‌ای از قواعد و قوانین قابل اجرا؟ در جدول زیر، تاریخ توسعه نشان می‌دهد که نمونه (ب) زمینه پیشرفت دارد.


 
جهان سومی‌ها عموماً دولت قوی و جامعه ضعیف دارند. وقتی دولت و حکومت همه‌کاره هستند، جامعه ضعیف می‌ماند. درحالی که جامعه قوی آلمان به دولت این کشور می‌گوید من اجازه نمی‌دهم دولتم در بحران‌های خاورمیانه، فعالیت گسترده نظامی کند. جامعه تشکل و حق تشکل دارد. رسانه‌های مستقل می‌توانند در طیف مسائل آلمان، بنویسند و نظر دهند و افکار عمومی را شکل دهند. اشخاص صرفاً فکر دارند و فکر می‌کنند و سیستم‌ها را می‌سازند. یک سیستم اجتماعی متشکل از احزاب، رسانه‌ها، گروه‌های مدنی و صنفی دیده می‌شوند.
گفته می‌شود خانم مرکل به‌شدت با افکار عمومی، مدیریت می‌کند و آراء مردم که توسط یک تشکیلات حرفه‌ای در دفتر او سنجیده می‌شود، اثرگذاری مستقیم بر مملکت‌داری آلمانی دارد.
وقتی سیستم ساخته می‌شود، فکر اهمیت پیدا می‌کند و به‌صورت خودکار تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری رشد می‌کند. وفاداری به فکر، وفاداری به سیستم را به‌ دنبال می‌آورد. قدرت اصلی کشورهای صنعتی در جامعه آن‌هاست: در صنعت، مؤسسات، دانشگاه‌ها، بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، بیمارستان‌ها، نهادهای مدنی و بنگاه‌ها که عموماً خصوصی هستند. قدرت دولت‌ها ناشی از قدرت جوامع آن‌هاست. در این چارچوب، افراد فقط برای این مؤسسات و نهادها فکر و ابداع می‌کنند و سیستم‌ها را رشد می‌دهند.

سئوال: فرض می‌کنیم این بحث، صحیح و دقیق است. چگونه این سیستم درست می‌شود؟
جواب: در کشورهای درحال توسعه، مسئولیت سیستم‌سازی با دولت و حاکمیت است.

سئوال: چگونه می‌شود که یک حاکمیت و دولت سیستم می‌سازد؟
جواب: وقتی که ۴ مورد زیر برای مجموعه حاکمیت و دولت از اهمیت جدی برخوردار باشد:
۱- آینده کشور به‌عنوان یک سیستم
۲- کیفیت زندگی مردم از طریق ایجاد رقابت و شفافیت
۳- سیستم‌سازی برای تولید ثروت از طریق بخش خصوصی، مزیت نسبی، رقابت منطقه‌ای و بین‌المللی
۴- منطبق کردن ریل سیاست خارجی بر ریل الزامات توسعه اقتصادی.

سئوال: این چهار اصل را از کجا آورده‌اید؟
جواب: تجربه بشری در ۶۰ سال گذشته.

سئوال: پس فرهنگ، تدین و سنت چه می‌شود؟
جواب: بدون امکانات، بدون درآمد و ثروت ملی، فرهنگ و تدین و سنت حفظ و متبلور نمی‌شوند. ساختن یک تمدن جدید، امکانات می‌خواهد. چطور می‌شود کشوری ۹۰ درصد بودجه‌اش صرف هزینه‌های جاری شود و در عین حال بخواهد مزیت نسبی داشته و رقابت کند؟ بدون تولید ثروت، نه کار پایدار سیاسی می‌شود کرد و نه کار پایدار فرهنگی و نه می‌شود تمدن ساخت.

سئوال: آیا می‌توانید پنج مسئول یا سیاستمدار کره جنوبی را نام ببرید؟
جواب: احتمالاً خیر؛ چون کره جنوبی یک سیستم است. چرا دولت جدید کانادا، دو مهاجر که تبعه کانادا شده‌اند را در کابینه عضو می‌کند؟ شهروند کانادایی که از فرقه سیک هندی است، به وزارت اقتصاد منصوب نشده، بلکه به وزارت دفاع که در حیطه امنیتی‌ترین نهادهای یک کشور است، منصوب شده است. دلیل: کانادا یک سیستم است. شخص سیک هندی برای یک سیستم کار خواهد کرد و ویژگی‌های شخصی و سوابق او نقشی در تصمیم‌گیری‌های او ندارد.
به همین دلیل است که یک ایرانی در یک کشور صنعتی، به بالاترین درجه سمت سیاسی یا اقتصادی یا بانکی می‌رسد، چون محل تولد، رنگ مو، لهجه، و مرام او اهمیت ندارد، بلکه تنها ملاک، دانش و تخصص و توانایی‌های فکری اوست.
همان‌طور که مشاهده می‌شود، آزادی فکر و آزادی برای خلاقیت، شایسته‌سالاری و تخصص‌گرایی به‌مراتب مهم‌تر و تعیین‌کننده‌تر از آزادی سیاسی است. تا زمانی که در طیف مسائل، سیستم نسازیم و با قاعده و قانون و آیین‌نامه و تخصص تصمیم نگیریم، بر اساس خود تئوری سیستم‌ها، نباید در انتظار بهبود و اصلاح و پیشرفت و افزایش کیفیت‌ها باشیم.
شرکت هواپیمایی امارات، ۶۰ هواپیمای ایرباس ۳۸۰ سفارش داده که قیمت آن حدود ۲۱ میلیارد دلار می‌شود و می‌خواهد دبی را به مهم‌ترین هاب جهان تبدیل کند. اگر امارات، سیستم درست نکند و از بهترین‌ها (شامل ایرانی‌ها) استفاده نکند، نمی‌تواند این هاب را ایجاد کند.
رقابت و شفافیت و تخصص، مهم‌ترین اصول سیستم‌سازی هستند. در کشور، ۳۰۰ میلیون حساب در نظام بانکی وجود دارد که ۳۸ میلیون آن حساب‌هایی است که دارای شماره شناسه و کد ملی تطبیق داده نشده است. از این تعداد، ۳۰ میلیون حساب راکد و هشت میلیون حساب فعال است (مجله تجارت فردا، ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، صفحه ۶۰). آیا در یک نظام بانکی که سیستمی و شفاف باشد، ممکن است هشت میلیون حساب فعال بدون شناسه وجود داشته باشد؟ عموم اقتصاددانان کشور اعتقاد دارند که باثبات بودن سیاستگذاری‌ها و شفاف بودن فعالیت‌های اقتصادی، مهم‌ترین عامل در عملکرد مثبت کل نظام اقتصادی خواهد بود.
فکر آزاد و فرصت خلاقیت در یک نظام قاعده‌مند و رقابتی، سیستم‌سازی را تقویت می‌کند. اما مهم‌تر از همه آن‌ها، پی‌آمدهای سیستم‌سازی است. در جامعه‌ای که با تئوری سیستم‌ها مدیریت می‌شود و همه جا مانند خلقت، سیستم وجود دارد:
1- راستگویی به‌صورت خودکار رواج پیدا می‌کند، و
2- عموماً افراد مجبور می‌شوند با هم همکاری کنند و ویژگی‌های شخصی آن‌ها به حاشیه می‌رود.

• عضو هیأت علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
www.sariolghalam.com
نظرات بینندگان:
دکتر بهمن مشفقی: نوشته استاد دکتر سریع‌القلم مرا به مطلبی که 124 سال پیش میرزا حسین خان افضل الملک در شرح تاریخ مظفری از سنه 1313 تا 1317 قمری در کتاب خود به نام "افضل التواریخ" پرداخته است که در همان زمان هنوز کسی از "سیستم" و قوانین آن اطلاعی نداشت، به شکل و شرحی جالب، به "بی‌سیستمی" اشاره می‌کند و جالب این‌که خواننده امروزی به‌خوبی می‌تواند پی ببرد که علت درجا زدن جوامعی چون جامعه ایران که همچنان در ردیف کشورهای جهان سوم و توسعه نیافته باقی مانده است، چیست؟
افضل الملک درخصوص داستان تأسیس کارخانه کبریت سازی و عدم توفیق آن می‌نویسد: "... هرکس از خارجه که امتیازی ذر ایران می‌گیرد، به‌واسطه نداشتن پاره‌ای مطالب، کارشان اوج نمی‌گیرد و آخرالامر فاسد می‌شود. این کارخانجات وقتی در ایران صورت می‌گیرد که اول علم آهنگری و ریخته‌گری و ماشین سازی در ایران به درجه کمال رسد که اگر ماشین و چرخ‌ها و دیگ‌های بزرگ هر کارخانه‌ای فاسد شود، فوراً از آهنگر خانه و ریخته‌گر خانه ایران بخرند و به کارخانه برسد و معطل نشوند. ولی چون علم آهنگری و فلزکاری ایران به درجه کمال نیست، لهذا اسباب و آلات یزرگ هر کارخانه، از قبیل قندسازی و شیشه‌گری که ضایع شود، مجبور است اداره (کارخانه) را تعطیل کند و شش ماه و یک سال معطل شود که آن آلات و اسبابی را که پنج خروار یا کمتر یا بیشتر سنگینی دارد، از ممالک خارجه بخواهد و به خاک ایران بیاورد. آن وقت چون در خاک ایران در مسافت‌های بعیده راه آهن نیست، باید با عرابه‌های بزرگ وزور و قوت سیصد عمله و چهارصد عمله از دهات که مزد می‌گیرند، این آلت را حرکت داده، در یک روز به قدر یک میل یا یک میدان جلو بیاورند و تا این آلت به تهران برسد. شش ماه و یک سال طول زمان خواهد داشت و در این مدت اداره (کارخانه) تعطیل است. فرضاً که این آلت رسید، آلت دیگری می‌شکند که باز محتاج به آوردن آن از خارجه هستند. پس اول شرطی که برای احداث کارخانجات باید منظور شود، این است که بدواً صنعت آهنگری و فلزکاری باید در ایران مثل خارجه کامل شود (سیستم داشته باشیم) تا هر اسبابی از کارخانجات معیوب شد، زود در تهران درست کنند که محتاج به خارجه نشوند و تعطیل کار فراهم نکنند... ." (ص 20)
اگر از همان آغاز 124 سال پیش به این توصیه افضل الملک عمل می‌کردیم (سیستم درست می‌کردیم)، امروز دیگر در ردیف کشورهای عقب‌مانده و واردکننده کالا (نه صنعت!) از کشورهای جهان صنعتی، حتی کره خوراکی و سوزن و چای و برنج و گندم و ... نبودیم. سال‌ها به مرحوم سیدحسن تقی‌زاده ایراد می‌گرفتند که در شرایط زمانی خاصی گفته بود: "تنها راه ترقی و پیشرفت کشور این است که از کفش تا کلاه، فرنگی شویم." جالب این‌که اکنون از کفش تا کلاه "چینی شدیم"، بدون این‌که صنعت چین را کسب کنیم! و تا روزی که به خود نیاییم، در همین عقب‌ماندگی (بی‌سیستمی) خواهیم ماند. این‌که دل‌مان را خوش کنیم که عزیزی چون استاد دکتر سریع‌القلم، چون افضل الملک به ما هشدار داده است، کاری از پیش نخواهد برد (همچنان که تا کنون نبرده است)، بلکه غمل به توصیه‌ها و راهکارها است که کشورهای عقب افتاده را در راه و مسیر پیشرفت و توسعه (سیستم) می‌اندازد.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"