پس از 23 ماه مذاکرات نفسگیر ایران با کشورهای 5+1، جهانیان پیروزی، عقلانیت و منطق را در 23 تیر 1394 شاهد و ناظر بودند و طرح اسرائیلی امنیتی سازی جمهوری اسلامی بهدست مدیران دانشمند، متعهد و دلسوز سیاسی و ملی کشور به سرانجام رسید و این تجربه نشان داد که اگر به نخبگان فکور، دانشمند، مدیر و کارشناس ایرانی با گرایشات و تفکرات متفاوت اجازه داده شود، میتوانند مشکلات کشور را در فضای پساتحریم با سرپنجه تدبیر یکی پس از دیگری به نفع مردم حل و فصل نمایند.
موضوعات فراوانی در ایران وجود دارد که دغدغههای اساتید، دانشجویان و نخبگان علمی کشور است و بسیاری از این تخصصها و فعالیتها جنبه فراملیتی دارد و نوعاً دانش بینالمللی و جهانی نهفته در برخی از کشورها میتواند نیازها و تقاضاهای انباشته شده چند دهه پس از انقلاب اسلامی متخصصین و دانشمندان ما را به لحاظ تحریمهای ناجوانمردانه مرتفع نماید.
تکانههای شدید زمین در چند هفته اخیر در اطراف تهران و بازتاب آن در شبکههای اجتماعی درخصوص زلزله ویرانگر در پایتخت، بیم و اضطراب را در میان ساکنان تهران که نوعاً 95 درصد آنها مهاجرین سایر استانها، شهرستانها و دهات کشور را تشکیل میدهند، ایجاد نموده است.
توسعه و گسترش شبکه زلزله نگاری در مناطق مختلف ایران، ایجاد و تجهیز پایگاههای زلزله شناسی، اعم از منابع انسانی متخصص، تحصیلکرده، واردات تجهیزات مدرن و بهروز زلزله شناسی و زمین شناسی و تبادل استاد و دانشجو با مراکز علمی بزرگ دنیا و تعاملات و ارتباطات بینالمللی میتواند سرعت و کیفیت بهروزرسانی این دانش را در ایران بومی نماید و تشویش و نگرانیهای مردم را کاهش و سکینه آرامش را در ساکنان ساختمانهای بیبنیه، غیر استاندارد و لرزان کشور افزایش دهد. پساتحریم فرصتی استثنایی برای دانشگاهها، اساتید و دانشجویان آن است که با اتکاء به توانمندیهای فردی و سازمانی خویش و با تبادل و تعامل بینالمللی، استانداردهای فنی و امنیتی سرمایههای مادی و معنوی کشور را افزایش دهند.
رسانههای دیداری، شنیداری، دیجیتالی و کاغذی مملو از آتشسوزی عمدی و غیرعمدی سرمایههای تجدیدناپذیر کشور همچون جنگلهای خدادادی و مراتع ذیقیمت است. آتشسوزی جنگلها و ناتوانی در مهار آن همانند هجمه هواپیمای جنگنده سعودی به مناطق مسکونی، اداری و تجاری شهرها و روستاهای کشور مظلوم یمن است که هیچکس را یارای مقابله با آن نیست و این سئوال برای ذهن مردم با احساس و عاطفه ایجاد میکند که پس نیروی هوایی و جنگندههای یمنی کجا هستند؟ چرا مردم و کشور یمن بیدفاع در مقابل آتش و کین دشمن در هوا ماندهاند؟ واقعاً چرا جنگلهای ما در مقابل شراره آتش بیدفاع هستند؟
چرا مردم با بیل، چوب، میله، آهن و با سطل و شلنگ آب، آتش خرمن وجودشان را خاموش میکنند. هواپیماها، بالگرد سازمان جنگلها، شهرداریها و سازمان حوادث غیرمترقبه کجا هستند؟
دلواپسان جنگ ندیده یادشان باشد، داشتن هواپیما، بالگرد، تانک و توپ، تجهیزات مدرن و امکانات جنگی از سیم خاردار گرفته تا تجهیزات ضد شیمیایی همچون ماسک و لباس یکی از الزامات ادامه جنگ بوده است. نباید از یاد ببریم سالانه بیش از ۲۰ هزار زن و مرد، کودک، پیر و جوان بهعلت نبود خودروی باکیفیت و جادههای غیر استاندارد و دانش متخصصان دنیا جان سرنشینان را تقدیم تحریمها کردهاند. یادمان باشد دهها هواپیما با عمر طولانی و غیر استاندارد جان سرنشینان را فدای تحریمهای دشمنان کردهاند. یادمان نرفته است در فاصله سالهای 1388 تا 1391 هزاران عزیز بیمار ما بهخاطر نبود داروهای خاص و ویژه در قبرستانها آرامیدهاند. یادمان نرود بهعلت عدم امکانات و برنامهریزی و استفاده از تکنولوژی در صنایع بالادستی، اعم از نیروگاهی، پتروشیمی، دوچرخه، موتور، خودروسازی، کپسولهای گاز، پسماند فاضلاب و نبود سیستم اگو یا فاضلاب شهری در حوزه تصفیه فاضلاب، استفاده از سموم خطرناک در مزارع، نبود امکانات مقابله با بیماریهای درختی و گیاهی باغات و کشاورزی ما کمبازده شده و یا در شرف نابودی است. سالانه دهها هزار نفر به همین علت دچار سرطان و بیماریهای ناشناخته قلبی و عروقی شده و جان نازنین خویش را تقدیم تحریمها و کاغذ پارههای تحریمی دولتمردان مهرورز کردهاند. توفیق حسن روحانی نیز زمانی است که کارکرد و عملکرد آن برآیندی از همه نیروها، فعالان و کنشگران اجتماعی باشد و نباید فعل و عمل محمود احمدینژاد که همه دولتهای پس از انقلاب اسلامی را مظهر اعوجاج و فعالیت میدانست، سرلوحه امور خویش قرار دهد.
عزیزان و دوستان دلواپس بدانند در فضای تحریم بسیاری از تجهیزات و امکانات علمی در کشور به بهانه واهی "کاربرد احتمالی دوگانه" در فهرست تحریم واقع شده و بسیاری از تجهیزات خریداری شده عملاً بلااستفاده و یا روزآمد نشدهاند که میتوان به تجهیزات مدرن سامانههای هشدار سوانح طبیعی اشاره کرد. سیل اخیر کرج و چالوس و سایر نقاط کشور جان شیرین هموطنان را قربانی تحریمهای ناجوانمردانه کرده است.
دلواپسان بدانند مردم ایران، مرد جنگاند؛ هیچ خوفی از متجاوز ندارند، چه شرقی باشد و چه غربی، چه سیاسی باشد و چه غیرسیاسی، همچون دفاع هشت ساله که هزاران مرجع تقلید، رئیس جمهور، نخست وزیر، نماینده مجلس، وزیر، معاون وزیر، استاندار و سفیر بالقوه و توانمند به خاک آرمیده را تقدیم ملت کردهاند که شاید برخی از این مسئولان را حتی نتوان شاگردان و رهروان آنان دانست؛ ولی اگر جام زهر نبود، شاید این امنیت، این آرامش و این عمران و آبادی ناقص را نیز نداشتیم. در عبور از قطعنامه 598 و در آستانه هفته دفاع مقدس یاد گرفتیم فقه شیعه، فقه پویا و ناظر بر مقتضیات زمان است.
امام راحل عظیم الشأن به ما آموخت، ایران نباید سوریه، عراق، لیبی، مصر و افغانستان باشد. مردم ایران باید استوار و سرافراز همانند دماوند، دنا، سبلان و درفک بمانند. استادان ایرانی مقیم سایر کشورها، دانشجویان دلباخته خارج از کشور و اساتید خارجی علاقهمند به ایران و متخصصان سرافراز منتظر تحقق تصمیمات پساتحریم هستند.
لابراتوارهای پژوهشی و تحقیقاتی مشترک دانشگاههای ما و جهان منتظر همکاریهای دو جانبه و چند جانبه بینالمللی هستند و سیاستهای کلان کشور در حوزههای داخلی و خارجی نیازمند پوستاندازی است. برای امثال نگارنده، ماندگاری نخبگان در وطن شیرین و لذتبخش و مهاجرت اجباری نخبگان تلختر از قهوه قجری است. فرصتها را دریابیم و با کیاست توافق دانشمندان خویش را در مذاکرات 23 ماهه ارج نهیم.
• مدیرمسئول هفتهنامه شکوفههای زیتون