یكی از اشكالات عمدهای كه هم در نظام آموزش عالی ایران و هم در بخش صنعت كشور به چشم میخورد، عدم تعریف یك رابطه ارگانیك بین این دو بخش مهم در كشور است. با وجود تأكید برنامههای پنج ساله، چشمانداز 20 ساله و مسئولان بلندپایه كشور بر توجه به بخش تحقیقات و این نكته كه محصولات علمی باید در بخش صنعت دیده شود، عملاً تا کنون رابطهای بین صنعت و دانشگاه وجود نداشته است. شاید در خوشبینانهترین حالت، مراكز صنعتی ما یك بخش تحقیقاتی برای خودشان ایجاد كردهاند، درحالی كه بخش تحقیقات صنعت ما اصطلاحاً R&D است كه دانشگاههای ما باید این نقش را ایفا كنند.
هر كجا دانشگاه وارد شده، منجر به تقویت بخش صنعت شده است. امروزه پلسازی و جادهسازی و پروژههای زیرساختی ما كه وابسته به تحقیقات دانشگاهی هستند، پیشرفت قابل توجهی داشتهاند. در بخش سیلو سازی، انرژی هستهای و موشكی و دارو نیز چون بخش دانشگاهی درگیر این قضیه شد، پیشرفتهایی داشتیم و حتی توانستیم در سطوح بالای جهانی حرفهایی برای گفتن داشته باشیم. اما دلیل اینكه چرا در برخی از بخشها بهرغم جایگاه علمیای كه در كشور داریم، انعکاس آن را در صنعت شاهد نبودیم، این است كه ارتباطی ارگانیك میان دانشگاه و صنعت وجود نداشته است. در بخشهایی كه عنوان شد، چون احساس نیاز میشد، این رابطه برقرار شد؛ اما در بقیه بخشها چنین احساسی بهوجود نیامده است. به عنوان مثال، در بخش خودروسازی، یكی از نگرانیهای مصرفكننده ایرانی این است كه خودروی داخلی، هم به لحاظ كیفیت و هم به لحاظ قیمت و مصرف سوخت، فاصله معناداری با خودروهای مشابه خارجی دارد. بهنظر میرسد در این زمینه رابطه معناداری بین بخش صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. این درحالی است كه بر اساس قانون برنامه و بودجه سنواتی، بخش صنعت مجاز است كه 2.5 تا 4 درصد تولید خود را به بخش تحقیق و پژوهش تخصیص دهد. اگر چنین موضوعی تحقق پیدا كند، بدین مفهوم خواهد بود كه بین صنعت و دانشگاه ارتباط مؤثری برقرار شده است.
در چند سال گذشته شركتهای دانش بنیان در کشور ما راهاندازی شد كه اساس تشكیل این شركتها، استفاده از دستاوردهای ملی در بخش صنعت بود. بهنظر میرسد جایگاه علمی ایران نسبت به گذشته در جهان ارتقاء پیدا كرده است و مقالات ISI فراوانی توسط دانشمندان ایرانی در سطح دنیا و مجلات دنیا به چاپ رسیده است؛ اما نمود اینها را در بخش صنعت متناسب با رشد علمی نمیبینیم.
جا دارد كه بخش صنعت بیش از ظرفیت فعلی از دستاوردهای مراكز علمی و دانشگاهی استفاده كند. دولت بهعنوان متولی بخش صنعت و دانشگاهها میتواند گامهای مؤثری را بردارد. امروز میشنویم كه 80 درصد دانشآموزان المپیادی ما وارد دانشگاههای خوب دولتی در تهران شده و بعد از گرفتن مدرک کارشناسی از ایران خارج میشوند. بهنظر میرسد دولت با مكلف كردن بخش صنایع كشور بهراحتی میتواند امكانات تحقیقاتی را از همان سال اول برای دانشجویان نخبه فراهم كند. دولت باید چنین افرادی را بورس كند و امكانات مادی را برایشان فراهم آورد. این راحتترین كاری است كه دولت میتواند انجام دهد تا دانشجویان نخبه كشور جذب صنعت كشور شوند. گرچه ممكن است این افراد برای تحصیلات تكمیلی به خارج از كشور هم بروند، اما اگر امكانات مادی و تحقیقاتی این افراد تأمین شود، آنها میتوانند جذب صنعت كشور شوند. این گام بلندی است كه دولت میتواند بردارد.
بهصورت كلی باید سعی كرد از ظرفیتهای نیروی انسانی نهایت استفاده را برد. توسعه و رونق اقتصادی بستگی به استفاده از نخبگان دارد. این درحالی است كه كشور ما در زمینه داشتن افراد نخبه ضعفی ندارد، بلكه همانطور كه عنوان شد، ضعف اساسی در بهكارگیری نخبگان نمود پیدا میكند.
• نماینده مردم بندر انزلی در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی
•• روزنامه آرمان، شماره 2867، 11 مهر 1394