كدخبر: ۸۰۶۵
تاريخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۰
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
حال و روز صنایع دستی و گردشگری ماسوله
یونس تمدن ماسوله
ماسوله کلان شهر تجاری قرون گذشته و شاهراه کاروان رو ارتباطی آذربایجان سابق به استان گیلان بود که به تفصیل مورخین، جهانگردان، حاکمان، جنگاوران، معدنچیان و صنعتگران به اهمیت آن پی برده بودند و در نوشته‌ها و سفرنامه‌ها و کتب معتبر موضوع قلم فرسایی شده و مکانی نیست که به تازگی کشف شده باشد.کاروانیان از عهد دیرین به اهمیت ماسوله از نظر اینکه بارانداز مناسبی برای تبادل کالا بوده و معاملات پایاپای در آن جا انجام می‌شده است، پی برده بودند. صنعتگران به علت وجود آهن در معادن ماسوله برای مقاصد مختلف مانند تجارت آهن و ابزار آلات آهنی یا برای اشتغال در همین زمینه به ماسوله مهاجرت می‌کردند که حتی جمعیتی عظیم از شهر و دیار خودشان حرکت می‌کردند و در ماسوله و پیرامون آن مقیم می‌شدند. از جمله سلسله خاندان‌های اصل و نسب‌دار زیادی که از کلان‌شهرهای تبریز، اردبیل، زنجان و کرمانشاهان به ماسوله آمده و با قبول فرهنگ، زبان، اصالت، آداب و فراگیری آن کلا ماسوله‌ای شده بودند.



تاریخ به وضوح نشان می‌دهد مردم اصالتمند ماسوله هیچگاه در مقابل مهاجرین، اصالت و فرهنگ و قومیت و زبانشان را قربانی نکرده‌اند. ماسوله مرکز اطباء و داروهای گیاهی سنتی و داروسازان تجربی است که استادان زبردست آنجا معروفیت خاص و عام داشته‌اند. وجود دراویش و اهل علم و دانش در ماسوله نشان از ارزش و اعتبار علمی این منطقه است که از آخرین نفرات می‌توان از حاج شیخ فیض، یاد کرد. شوکتی(شوکتیان) که از دراویش نورایی و قافله سالار اهالی جهت تشرف به عتبات عالیات بود، یاد کرد. امامزاده‌های مدفون در ماسوله که پنج زاده حضرت امیر(ع) می‌باشند و بیش از ده قرن از زمان دفن آنها می‌گذرد، مورد اعتقاد و اعتبار مردم منطقه هستند، مخصوصا امامزاده بزرگ عون ابن محمد بن علی(ع) که در قلب شهرک جایگاه خاصی دارند. به دلیل کوهستانی بودن ماسوله، استادکاران صنایع دستی و چوبی بهترین کارهای با ارزش را در برنامه کارهای خویش داشتند. مخصوصا درب و پنجره‌سازی‌های نمونه را می‌شد در همه جای ماسوله دید تا جایی که عده‌ای قاچاق درب و پنجره‌های مشبک را انجام می‌دادند. حتی استاد ذبیح اله شبان محقق و نیکوکار شایسته طالش زبان گیلانی معترض به این کار بوده که در کتاب از خاک تا افلاک که شرحی رویایی و حقیقی از وضعیت بی‌مثال ماسوله بوده، استرداد این آثار گرانبها و یادگاری نیاکان ما را متقاضی بوده که البته نظر همه اهالی و دوستداران هنر اصیل ماسوله‌ای است. ماسوله مرکز ساخت و پرداخت چرم از پوست حیوانات اهلی در دباغ خانه ماسوله بود. همه این کارها در دباغ خانه ماسوله انجام می‌شد که پوست به چرم تبدیل می‌شد. سنگ آسیابها در جای جای ماسوله حکایت از وجود آسیب‌های آبی و بادی در ماسوله بود. آخرین آسیاب تا دهه ۱۳۴۰ دایر بوده است. آسیاب برای خرد کردن انارهای خشک مصرف رنگرزی و آسیاب برای تبدیل گندم و برنج به آرد فعال بوده و ده‌ها خانواده اصیل ماسوله‌ای عاملین این مکان‌های با ارزش تولید در ماسوله بودند. ماسوله یکی از مکان‌های ساخت و پرداخت اولین پا افزار بشری بوده که در زمان قاجاریه به عنوان چموش یا در نهضت جنگل به عنوان کفش میرزا کوچک و مجاهدین جنگل بود. راسته بازاری در ماسوله به این صنعت و کار هنری اختصاص داشت. همچنین نوعی کفش از فرآورده‌های چرمی در ماسوله تولید می‌شد به نام (کفش دوبندی) که جنبه صادراتی داشت و به مشرق و مغرب مناطق جغرافیایی گیلان و شهرهای همجوار تا آذربایجان شوروی سابق صادر می‌شد. در حال حاضر این صنعت در یک مغازه و یک استادکار در این شهر تاریخی خلاصه شده است.
زمانی همه کارهای صنایع آهن از تولید تا ذوب شدن و تبدیل آن به همه نوع ابزارآلات مورد لزوم امور ساختمانی و صنعتی و امورات چهارپایان کاروانیان و جهت ملزومات داخلی و شهرهای همجوار مخصوصاً شهر زنجان در ماسوله انجام می‌شده است و در این شهر راسته‌هایی از بازار به هنر ساخت تفنگ‌های شکاری و آتشین و همچنین انواع چاقو و کارد و ابزارآلات اختصاص داشت. این صنف‌ها روسایی داشتند. به نوشته مورخین گلوله‌ توپخانه‌ زمان فتحعلیشاه قاجار از آهن مرغوب ماسوله بود که در کوره‌های ذوب‌آهن دستی و سنتی منطقه کوهستانی گورن و میسکه گیلوانده رود ماسوله تولید می‌شد.



ماسوله مرکز عالمان امور دینی بوده و تبادل و آموزش قرآن و احکام در مکاتب ماسوله و شهرهای همجوار مانند زنجان و فومن و رشت فعال بوده و همزمان با بازگشایی اولین مدارس در گیلان ماسوله رکن اصلی بوده و فراگیری قرآن مجید و کتب متداول دانشمندان قدیم و جدید و شعرا توسط نوآموزان انجام می‌شد. بیشتر مردم ماسوله با کتاب خدا قرآن مجید و احکام آن آشنایی کامل داشتند و به علت وجود آموزشگاه‌های اسلامی مساجد و صحن امام‌زاده‌های ماسوله با داشتن مدرسین اهل علم در باسواد کردن آحاد مردم و نواحی اطراف و اکناف مرتبط با ماسوله نقش حساس و تعیین‌‌کننده داشتند. مشاهیر بزرگ صدرالعلماها و شیخ‌الاسلام‌ها و ملاهای اهل علم ماسوله زبانزد عموم اهالی گیلان و شهر زنجان بود. از آخرین این مکان‌ها می‌توان از رواق عون بن علی(ع) و مسجد قنبرآباد و غریب‌آباد و مسجد دوخواهران نام برد.
اکثراً با سوادان ماسوله و اهل علم، قرآن، نهج‌البلاغه و کتب اشعار پروین اعتصامی و سایر شعرای دوران قاجاریه را از بر بوده‌اند و مفاخر زیادی از اهل علم محل زندگانی‌ خویش را ماسوله انتخاب کرده بودند. تعداد بی‌سواد یا حتی کم‌سواد در ماسوله خیلی کم بود. برای رعایت بهداشت و پاکی چندین گرمابه بزرگ و سنتی در ماسوله برای استفاده عموم کاروانیان به صورت شبانه‌روزی فعال بوده است. حمام‌های ابوالفتح شوکتیان در بازار طبقه سوم و حمام سنتی زین‌‌العابدین فداکار در پایین محل بازار طبقه اول ماسوله معروفیت خاص داشته است. با تردد شبانه‌روزی کاروانیان از محورهای مختلف خلخال و زنجان و ماسال و آلیان و فومنات که در حال تبادل کالاهای تجارتی و مواد غذایی بودند، حدود ۱۲ کاروانسرا در معابر و اماکن و محلات ماسوله فعال بوده که می‌توان از کاروانسراهای معروف امام جمعه، حسین کامران، باقرزاد صالحی و حکم علی خاکزاد یاد کرد که تا دهه ۱۳۴۰ مشغول پذیرایی از کاروانیان و چهارپایان آنان بودند. به علت وجود مقابر پنج‌گانه امام‌زاده‌ها، این مکان‌ها شبانه‌روزی پر از جمعیت عاشق اهل بیت بوده و متولیان میراثی گردانندگان امورات بودند که حتی خاندان‌های اصل و نسب‌دار بزرگی که اهل علم و دانش بودند، محل زندگی خویش را در همجواری این امام‌زاده‌ها انتخاب کرده بودند.
همچنین اهالی ماسوله به علت اعتقادات راسخ و پای‌بند بودن به آداب و سنن خویش بزرگترین گردهمایی مراسم ماه‌های محرم و صفر و ماه مبارک رمضان را داشتند که نقطه عطف آن مراسم بزرگ علم‌بندی و ایام تاسوعا و عاشورای حسینی است که در شمال ایران شهره خاص و عام داشته و ائمه جمعه و جماعات گیلان در رأس امور این مراسم ارزشمند قرار داشتند. مخصوصاً وجود علم‌های بی‌نظیر محلات ماسوله که اثر میراثی و اثرات قدسی آن آشکار بوده و بزرگترین میراث قومیت و ملی اهالی بزرگ ماسوله محسوب می‌شده و همه ماسوله‌ای‌ها در جای‌جای کشور، خویشتن را موظف به شرکت در این مراسم ارزشمند می‌دانستند.
ماسوله به دلیل کوهستانی بودن که هم‌‌مرز با استان‌های زنجان و اردبیل است مبدل به قطب دامپروری و دامداری منطقه شده بود و تا قبل از اصلاحات ارضی و ملی شدن جنگل‌ها، تمام عاملین این رشته‌ها با میلیون‌ها دام از دشت فومنات به سوی ارتفاعات ماسوله عازم می‌شدند و همگام دامداران ۲ استان آذری زبان مذکور از سمت خودشان برای گذراندن ۶ ماهه اول سال عازم ییلاقات می‌شدند و تمام محصولات و فرآورده‌های دامی به سوی بازار ماسوله سرازیر می‌شد و همه صنوف مشغول بودند.
شهرداری شهر تاریخی ماسوله از محدود ادارات استثنایی و مدیریتی ایران است که سال ۱۳۱۱ افتتاح شده است، مکان شهرداری منزل ییلاقی آقای شبان شفتی حاکم فومنات بوده که با قدمتی بالای ۱۰۰ سال به مردم ماسوله اهداء شده است. مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با ورود به ماسوله با مدیران از مابهتران، شهرداری را به حاشیه راند حال‌آنکه کفیل امور شهر ماسوله از قدیم‌الایام شهرداری بوده ولی با ضعف مدیریتی شهرداری تصمیم نهایی در هر کاری با میراث فرهنگی بود. مدیران اسبق و فعلی میراث فرهنگی مطالعه در تاریخ ماسوله یا مشورت با صاحب‌نظران و بزرگان این شهر را در شأن خویش نمی‌دانستند، در صورتی‌که حقیقت امر عکس این موضوع بود. تبدیل گرما به تخریب شده زین‌العابدین فداکار به کتابخانه و مرکز فرهنگی ماسوله بدون در نظر گرفتن اینکه بالای این مکان، ۱۲ باب مغازه طبقه اول بازار و پل‌های مرتبط با آن که امکان برگزاری مراسم سنتی و باارزش میراث مردم ماسوله در محرم است مالکین هر زمان می‌خواهند کارهای عمرانی انجام دهند میراث فرهنگی یکی از مخالفین سرسخت است. مدیران میراث در زمان ساخت باید این موضوع را مد نظر قرار می‌دادند و گرمابه (حمام) سنتی ماسوله را احیا می‌کردند که یکی از بزرگترین مکان‌های بازدید گردشگران می‌شد. اگر همایشی در آنجا انجام شده با توصیه و مدیریت فرزند متعصب و خلف ماسوله بوده که یکی از مقامات با ارزش میراث فرهنگی کشوری است. الباقی بهره‌برداری و استفاده با مدیران استان گیلان بوده که نفعی برای ماسوله نداشته و فقط ضرر آن نصیب محیط و شهرداری ماسوله شده است. در صورتی‌که اگر دو حمام سنتی ماسوله و نیمه‌ای از بازار طبقه اول اجازه ساخت پیدا می‌کرد درآمد سرشاری نصیب شهرداری ماسوله می‌شد که همیشه از نظر بودجه در مضیقه است. کاروانسراهای ماسوله ساختمانی سالم وسرا پا داشته ولی میراث اصلاً به فکر احیای آنجا نبود و متأسفانه با بی‌توجهی چند باب کاروانسراها در ماسوله تخریب و با خاک یکسان شد. تصاویر قدیمی آن مکان‌‌ها در کتاب‌های تاریخی ماسوله موجود است و مکانی بوده که در ساخت فیلم‌های ایران ساخته ناصر تقوایی از یکی از آنها استفاده شده است. پل بنا علی از پل‌های یادگار ماسوله در پارکینگ ماسوله به سهولت تخریب شد. پیشنهادهایی توسط ترقی‌خواهان ماسوله اعلام شد و مورد موافقت قرار نگرفت. از جمله آنها مسئله دانشگاه، مسئله پارکینگ، مسئله جاده فرعی خروجی و مسئله پاک‌سازی ماسوله از وسایل نقلیه بود.
پنج امامزاده که از نسل حضرت امیرالمومنین می‌باشند، در شمال و جنوب و مشرق ماسوله که محل اطراق و تردد کاروانیان و اهالی ماسوله بوده و زیارتگاه عامه مردم بود، برای حفظ و مدیریت، متولیان میراثی داشته و در جای حساس کوهستان‌های ماسوله واقع شده و پیرامون آن صدها خانواده حشم دار و فعال تولید کننده زندگی می‌کردند. به علت بی‌توجهی امامزاده هاشم در غرب ماسوله، امامزاده ابراهیم در شمال و امامزاده عین‌علی و زین‌علی در شرق این شهر، متروکه و خالی از جمعیت و متولیان امر شده است رونق نسبی امامزاده عون بن‌علی(ع) توسط اهالی و زائرین که باعث احیا آن شده، به دلیل اتصال به مسجد جامع ماسوله است که جهت بازسازی و احداث زیربنایی آن تلاش‌هایی از طرف اهالی انجام ولی با بی‌تفاوتی میراث فرهنگی مواجه شد. مرقد قدیمی این امامزاده با اهداف خاص تخریب و تکه پاره و مرقدی فلزی با میلیون‌‌ها هزینه سخته و تعبیه شد که با میراث ماسوله مغایر و بیگانه است و یادگاری‌های قرون و اعصار که در امامزاده موجود بوده به سرقت رفت.



امامزاده های چهارگانه دیگر مورد حفاری‌های غیر مجاز قرار گرفت. اگر یک آجر در منازل و اماکن تجارتی ماسوله برای بازسازی رو هم استوار می‌‌شد بدون مجوز امکان‌پذیر نبود. ولی بهترین مکان‌های عبادتی و زیارتی ماسوله از فیض ساخت بی‌بهره بودند و ساخت و احیای سنتی آنها که در کتب تاریخی بوده مورد توجه قرار نگرفت.
خمره‌های انبار لبنیات مخصوصا پنیر و کره، صندوق‌های مخصوص برنج و گندم و کوزه‌های عسل و روغن و ظرف و ظروف مسی در بعضی معابر به عنوان نمایش و در اکثر منازل و انبارهای منازل و مغازه‌ها و انبارهای این شهر تاریخی به عین رویت می‌شود یا از آنها به عنوان دکور استفاده می‌شود. دستگاه‌های حلاجی و پشم ریسی و نخ‌ریسی(چره، شانه،دوک و حله گرد) و ابزار آلات پرورش زنبور عسل که در همه اماکن ماسوله بود و با دستان هنرمندانه زنان و مردان غیور ماسوله در تولید فعالیت نقش داشتند که حتی نمونه‌ای از آنها در موزه مردم شناسی به معرض دید همگان گذاشته شد و محصولات پشمی و دوخته و بافته هنرمندان ماسوله از لباس و وسایل مورد استفاده همه صنوف بوده است. به نوشته مورخین، فتحعلیخان زند در زمان ورود به ماسوله از راسته‌های تولید سلاح‌های سرد و گرم بازدید داشته است. همچنین از راسته‌های مسگری و غیره دیدن کرده و سوالاتی پیرامون کل تولیدات از استادان فن داشته که این نقل قول از گفتار بزرگان سنی ماسوله است که سردار از استادی پیرامون کیفیت تفنگها سوالاتی پرسیده بود که آن استاد نامی و زبردست و حاضر جواب شعری سروده بود بدین منوال:
تفنگ من تفنـــگ لار بــاشد
دهانش چون دهان مــار باشد
زند سیصد قدم بر فرق دشمن
اگر شــــــاه ولایت یار باشد
شعر صحبت و درد دل از بودن با هم و متحد شدن با هم در همه مشکلات بوده و ضعیف و ناچیز خواندن دشمنان را گوشزد کرده بود.مهندس آرش خدابخش محقق و پژوهشگر تحصیلکرده با سکونت در ماسوله، بهترین تصاویر زمینی و هوایی از آخرین میراث فرهنگی ماسوله را تهیه کرده که الان در سایت پایگاه ماسوله موجود است. محقق و پژوهشگر ارزشمند آقای حمزه تمدن ماسوله، کتاب ۲۶۰۰ سال پژوهش و ۱۳۰۰سال مستند از تاریخ ماسوله را در یک کتاب جمع آوری نموده و در اختیار عموم مردم قرار داده است. حاج آقا ابوالقاسم فاضلی ماسوله، محقق و پژوهنده بزرگ و دبیر بازنشسته دبیرستان‌های ماسوله و تهران کتاب با ارزشی از داشته‌های میراثی ماسوله نوشته و در اختیار عموم مردم قرار داده است. متأسفانه در ماسوله تبادل افکار بهترین استادهای سنتی و هنرمندان احیا نشد، در عوض سفره‌خانه‌های خارج از برنامه‌های سنتی دائر شد که با فرهنگ ماسوله و با فرهنگ میراثی ماسوله بیگانه است. نانوایی‌های سنتی به علت عدم حمایت، احیا و دائر نشد، در عوض به مکان‌های صنایع وارداتی تبدیل شد. قهوه‌خانه‌های سنتی احیا نشد در عوض سفره‌خانه‌های تقلیدی بیگانه با فرهنگ ماسوله احیا شد، گرمابه‌های سنتی احیا نشد اصلا در احیا و بازسازی آنها هیچ اقدامی صورت نگرفت. کاروانسراها احیا نشد و در بازسازی آنها هیچ کاری صورت نگرفت، معبرهای سنتی تخریب شد و حدود شارع عام رعایت نشد. پل‌های میراثی تخریب شد، دباغ خانه احیا نشد، آسیاب احیا نشد، صنایع چاقو سازی، چموش دوزی، دوبندی دوزی و صنایع دستی با ایجاد کارگاه‌هایی در این زمینه پی‌ریزی نشد. این کم کاری و کوتاهی جمعیت ساکن و دائمی ماسوله را مجبور به ترک این شهر کرد. مدارس راهنمایی و دبیرستانی جمع شد، نوباوگان برای ادامه تحصیل به شهرهای اطراف مهاجرت کردند و صخره هزاران تنی صفه گشته همچنان این شهر باستانی و تاریخی را تهدید می‌کند.

• روزنامه اطلاعات، ضمیمه اجتماعی، شماره 26241، 9 شهریور 1394
نظرات بینندگان:
ماسوله، کلان شهر تجاری قرون گذشته؟!!!!! شگفتا!!! چه حرف‌ها؟! کلان شهر؟! در عظمت و قدمت ماسوله ـ این افتخاری برای گیلان و البته ایران ـ شکی نیست؛ اما کلان شهر نامیدنش در گذشته‌ای که در کل گیلان، کلانشهر که چه عرض کنم، تنها نقاطی که شهر بودند، فومن و لاهیجان و هوسم و بعدتر رشت بودند، از آن حرف‌هاست!
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"