مطابق عرف و بر اساس قانون تا ماههایی دیگر لایحه برنامه ششم توسعه از سوی دولت محترم به مجلس شورای اسلامی تقدیم میشود. نگاهی به شرایط كشور در سالهای گذشته و افق منطقهای نشان میدهد که تدوین این برنامه دارای مقتضیاتی است كه شاید آن را از برنامههای پیشین متمایز كند. به برخی از آنها اشاره میكنیم:
1- اغلب برنامههای پیشین در مرحله اجرا موفق به تحقق اهداف خود نشدهاند. چرایی این رخداد و پاسخهای این سئوال در تدوین برنامه ششم بسیار مؤثر است.
2- هدف برنامهریزی با نحوه برنامهریزی باید هماهنگ باشد. اگر هدف صرفاً ارتقاء سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی است، نحوه برنامهریزی برای آن با نحوه برنامهریزی برای تحقق هدف تبدیل شدن به یك ابرقدرت منطقهای متفاوت است.
3- یكی از چالشهای اساسی تاریخ برنامهریزی در ایران، نظام تدبیر و تصمیمسازی است. لذا برنامه جدید باید ابتدا به این موضوع بپردازد و سپس روش نیل به اهداف كمی را تعیین كند.
4- برنامه سبد آرزوها نیست، بلكه تعیین اولویتهاست. برنامهای كه همه چیز را دربر بگیرد، ضمن اتلاف منابع محدود ـ كه چند سالی است بیشتر بدان دچاریم ـ موجب میشود كه دستگاهها و اهرمهای چانهزنی منطقهای به استناد آن راهی برای خود در بودجههای سنواتی بجویند. این موضوع یكی از علتهای افزایش طرحهای نیمه تمام در كشور است.
5- یكی از نكات كلیدی در نحوه برنامهریزی، توجه به محیط زیست است. وقایع سالهای اخیر نشان میدهد كه محیط زیست از یك بخش نمایشی در برنامه به یك عنصر كلیدی در توسعه پایدار تبدیل شده است. محدودیت منابع آب در كشور هم تحقق اهداف كمی هر برنامهای را به چالش میكشد و هم برای بخش كشاورزی و صنعت محدودیتزاست. از طرفی، اگر سیاستهای برنامه بر پایه افزایش جمعیت كشور تنظیم شود كه در جای خود امری بس مهم است، لیكن این موضوع موجب فشار مضاعف بر بخش محیط زیست و منابع آبی خواهد شد كه نیاز به توجه و تدبیر دارد.
6- عامل و كارگزار توسعه، یعنی "سازمان مدیریت و برنامهریزی" باید از یك سازمان كنترل بودجه به واقع به یك سازمان توسعهای تغییر ماهیت دهد. نقش نظارتی این سازمان نیازمند توجه و تقویت است.
7- تاریخ اقتصادی ایران همواره متأثر از پدیده موسوم به بیماری هلندی بوده است. لذا نحوه مواجهه با موضوع درآمدهای نفتی و حل ریشهای آن، یكی از اولویتهای برنامهریزی است.
• تحلیلگر اقتصادی
•• روزنامه تعادل، شماره 344، 5 شهریور 1394