كدخبر: ۸۰۰۷
تاريخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۸
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
دولت و ملت به هم نزدیک شده‌اند
گفت‌وگو با دکتر فیاض زاهد
فیاض زاهد از چهره‌های اصلاح‌طلب است. او از جمله افرادی است که از ابتدای فعالیت تیم مذاکره‌ کننده به ریاست محمد‌جواد ظریف در زمره مدافعان این هیأت به‌شمار می‌آمده است. او معتقد است که در نتیجه مذاکرات هسته‌ای، دولت و ملت به هم نزدیک شده‌اند. گفت‌وگوی هفته‌نامه "مثلث" با این استاد دانشگاه را می‌خوانید.



آقای زاهد! به‌عنوان سئوال نخست می‌خواهم بپرسم به نظر شما آرایش سیاسی نیروها و گروه‌های داخلی بعد از توافق به چه صورت خواهد بود و به‌صورت خاص، رابطه دولت و اصلاح‌طلبان را چگونه توصیف می‌کنید؟
سناریو و استراتژی‌ای که اصلاح‌طلبان در حمایت از آقای روحانی در انتخابات سال 1392 داشتند، فاز اول آن استقلال دولت، فاز دو‌م تبیین مشکلات و ارائه راه‌ حل‌ها، فاز سوم حل پرونده هسته‌ای و فاز چهارم نیل به انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی بوده است که به‌صورت مهندسی شده طراحی شده بود و من فکر می‌کنم اگر به‌صورت مهندسی طرحی که مدنظر اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و نیروهای‌ ترقی‌خواه در کشور بود، آن برنامه‌های با موفقیت پیش‌‌ رفته است، درحالی که  دولت‌ها پیش از سال سوم تضعیف می‌شوند، این شانس آقای روحانی است که در آغاز ورود به سال سوم با قدرت بیشتر و محبوبیت بیشتری در افکار عمومی پا در این دوران جدید می‌گذارد.
من فکر می‌کنم که آرایشی را که  بعد از این شاهد خواهیم بود، تقویت گفتمان اصلاح‌طلبی و پیشبرد قدرتمندانه‌تر وعده‌های آقای روحانی است که اعلام کرده بودند و وضعیت اصولگرایان داخلی نیز در دو بخش عمده تقسیم‌‌بندی می‌شود: بخش اول آن‌هایی که در طول زمان برنامه‌های آقای روحانی ‌را تأیید کردند و تلاش داشتند تا پیوند معناداری با لایه‌ها‌ی معتدل‌تر و عملگراتر اصلاح‌طلبان برقرار کنند؛ ‌می‌توان پیش‌بینی کرد که در انتخابات مجلس شاهد آرایشی میان آن‌ها و بخش‌های وسیعی از اصلاح‌طلبان باشیم و بخش تندروی اصولگرایان از نظر اجتماعی با ریزش بیشتری از آرای خودشان و همین‌طور پایگاه اجتماعی خود روبه‌رو می‌شوند؛ چرا‌ که اصولگرایان افراطی نماینده اقلیت افکار‌ عمومی هستند و هرچه زمان می‌گذرد، ناکارآمدی برنامه‌ها و سیاست‌های آن‌ها در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی آشکارتر می‌شود. بخش زیادی از افکار عمومی الگوهای اجتماعی که اصولگرایان افراطی مطرح می‌کنند را قبول ندارند و این اصرار به پیشبرد آن برنامه‌ها به تضعیف مضاعف پایگاه اجتماعی و فرهنگی آن‌ها در جامعه ایران منتهی خواهد شد.
در حال حاضر افکار‌ عمومی در ایران خواهان تعامل بیشتری در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی با نرم‌های شناخته‌شده بین‌المللی است که اصولگرایان افراطی یا از درک آن ناتوان هستند یا مصلحت خودشان را در مقابله با آن‌ها می‌بینند.

این‌جا این سئوال پیش می‌آید که در نتیجه این تغییرات، گروه‌های سیاسی میانه‌روی اصولگرا بعد از توافق به کدام سو گرایش بیشتری خواهند داشت؟

به نظر می‌رسد بخش وسیعی از اصولگرایان سنتی دچار نوعی سرگشتگی هستند؛ به این معنا که الآن در تعیین استراتژی خود این سرگردانی را بیش از پیش حس می‌کنند؛ اگر به جبهه پایداری نزدیک شوند، اصالت، ماهیت و سابقه تاریخی‌شان زیر سئوال می‌رود و طبیعتاً مشروعیت آن‌ها به‌عنوان اصولگرایان اصیل و قدیمی ‌زیر سئوال می‌رود و اگر به طیف‌های نزدیک به دولت ورود پیدا کنند، از آن‌جا که نسخه اصلی حامیان دولت نیستند و تلاش می‌کنند نقش بینابینی ایفا کنند، نمی‌توانند افکار‌ عمومی را به‌طور منسجم به سمت خود جلب کنند و این وضعیت نامتعادل وضعیتی است که این دسته از اصولگرایان با آن مواجه هستند و تا انتخابات مجلس هم نمی‌توانند تکلیف خود را روشن کنند. اما می‌توان تصور کرد در میان این نیروها هم یک ریزشی به سمت اصولگرایان همراه با دولت و اصولگرایان افراطی رخ خواهد داد.

در میان مباحثی که بعد از توافق پدید آمد، دیده شد که در شبکه‌های اجتماعی حملاتی به سیاست‌های دوران احمدی‌نژاد هم صورت گرفت. به دیگر سخن این‌که برخی حامیان توافق، این پیروزی را مقابل سیاست‌های دوران احمدی‌نژاد قرار دادند. حالا سئوال این است که در مواجهه با توافق، حامیان احمدی‌نژاد و شخص وی چه رویکردی خواهند داشت؟

بازنده اصلی توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی، احمدی‌نژاد در رأس آن و طیف حامی ‌او که بالاتر از آن گروه جبهه پایداری و افراطیون و کسانی که معمولاً دارای نگراش بنیادگرایانه هستند، قرار دارند.‌ توافق هسته‌ای ایران به دولت آقای روحانی این امکان را می‌دهد که توجه بیشتری به زیرساخت‌ها در دو سال آینده داشته‌ باشد‌ و برنامه‌ریزی وسیع‌تری برای چهار سال دوم خود انجام دهد. در عرف سیاسی می‌توان از آن به‌عنوان پایان پوپولیسم و احمدی‌نژاد یاد کرد.

در نهایت در جمع‌بندی این مباحث احزاب و گروه‌های سیاسی به جهت نقش کنشگری سیاسی که دارند، چه آرایش سیاسی برای این دسته از فعالان سیاسی جامعه و انسجام ملی ‌ترسیم می‌شود؟

آن‌چه ‌اتفاق افتاده نشان می‌دهد که چه میزان دولت و ملت به هم نزدیک شده‌اند. جشن‌های خیابانی و انتظار کم‌نظیری که مردم در رصد رسانه‌ها در پیگیری این موضوع داشتند و با نقش ‌بی‌بدیل رهبر معظم انقلاب درخصوص این‌که هرگونه نقدی منجر به مجادله نشود‌، این پیروزی را دولت و ملت بدون شعارهای کلیشه‌ای انجام دادند. ملت از دولتی که انتخاب کرده‌ راضی است و دولت هم این نگاه توأم با صلح و تعامل با جامعه جهانی را در مذاکرات پیش برد و با حفظ خطوط قرمز استراتژیک ایران امتیازات قابل‌ توجهی هم به‌دست آورد. طبیعی است که در هر جامعه‌ای، گروه منتقدی هم وجود دارد. ‌اصولگرایان ‌افراطی که در انتخابات تنها چهار میلیون رأی را به خود اختصاص دادند، این حق را دارند که نقدهای خود را داشته باشند؛ اما این حق را ندارند که از طرف ملت ایران و به یک شکل قیم‌مآبانه اظهار نظر کنند. آن‌ها می‌تو‌انند در سایه، نظرات خود را مطرح کنند که این نظرات گاهی می‌تواند راهگشا باشد؛ اما قدر‌ مسلم آن‌ها نماینده افکار عمومی نیستند و پایگاهی در میان مردم ندارند و قاطبه و اکثریت ملت ایران این پیروزی و خوشحالی را کسب کرد، درحالی که یک کشور جهان سومی ‌با شش کشور بزرگ وارد رهآوردی شد که وقتی با سرنوشت عراق، کره شمالی و لیبی  مقایسه می‌کنیم‌، در‌می‌یابیم که با تکیه بر ذکاوت و هوش تاریخی خود، ‌موفقیت و دستاوردهای زیادی به‌دست آوردیم. حالا این‌که نتانیاهو و جمهوری‌خواهان تندرو یا برخی دشمنان دوست‌نما در داخل با اظهارات نسنجیده خود می‌خواهند شادی را در کام ملت تلخ کنند، خیلی محل گفت‌وگو ندارد. مردم کاملاً از مسائل هسته‌ای و دستاوردهای آن در بحث توافق استقبال کردند و این اتفاقات در راستای همان انتخابی است که در سال 1392 با انتخاب آقای روحانی گرفتند و به هیچ وجه منتقدین و مخالفین توافق نماینده افکار عمومی نیستند. منتقدان و مخالفان حق نقد دارند، اما پایگاه قدرتمندی در میان جامعه ندارند و نتیجه آن را در انتخابات مجلس دهم در اسفند ماه خواهیم دید.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"