رشد و توسعه همهجانبه منافاتی با عدالت اجتماعی ندارد. بلكه تحقق عدالت اجتماعی در سایه رشد و توسعه امكانپذیرتر است. اگر كارخانهها فعال باشند، اگر صادرات رونق بگیرد، اگر علم و فناوری فراگیر شود، اگر تولید ناخالص ملی افزایش پیداكند، طبیعی است كه فاصله طبقاتی هم كم میشود و آمار بیكاری پایین میآید و تورم مهار میشود و... هیچ چیزی بیعدالتی اقتصادی را توجیه نمیكند. هیچ مكتبی و هیچ قانونی تایید نمیكند كه عده قلیلی سیر و پر بخورند و از مواهب دنیا بهرهمند شوند، اما عده كثیری گرسنه باشند، دستشان به دهانشان نرسد و از خوبیها و خوشیها بیبهره باشند.
در ایران در حال توسعه، در فرآیند رشد اقتصادی مشكلات جدی فرهنگی و اجتماعی وجود دارند كه اگر فكری برای حلوفصلشان نكنیم كشور را با بحران مواجه میكنند. ترویج فرهنگ تجملگرایی و علاقه وافر به خودنمایی و تفاخر در بین بعضی از اقشار پر درآمد علاوه بر آنكه آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد، در وضعیت اقتصادی نیز ایجاد اختلال میكند و رشد و توسعه را با مشكل مواجه میسازد. سرمایههایی كه منجر به تولید ثروت نمیشوند و به رونق اقتصادی كمك نمیكنند، تبدیل به مفسده میشوند و دلالی و رانتخواری و فساد مالی و اداری را گسترش میدهند. ضمن اینكه تاثیرات فرهنگی- اجتماعی ناخوشایندی بر جامعه میگذارند و فاصله طبقاتی را روزبهروز افزایش میدهند. البته شیوههای قهری و قضایی برای جلوگیری از فساد مورد استفاده قرار میگیرند، اما قبل از وقوع جرم و فساد و پیش از قضایی شدن امور خوب است كه با مداومت در كار فرهنگی و با دقت در مطالعات و فعالیتهای اجتماعی علاج واقعه كرد. معنی عرض من در مراحل ابتدایی و مقدماتی این است كه با فرهنگسازی جا بیندازیم كه تولید ثروت از راههای مشروع و حقوقی در زمره كارهای باارزش است و تولید و ایجاد اشتغال جزو كارهای خیر و خداپسندانه است و بالتبع هر دانش و فعالیتی كه به این تولید ثروت بینجامد، خوب و مقبول و مطبوع است و برعكس درآمد حاصل از رانت و دلالی و زدوبند، نامشروع ، ناپسند و خطرناك است. این سطح از كار فرهنگی خوب و لازم است و حتما بیتاثیر نیست، اما قبلش نیازمند اصلاح نگرشهای كلیتر هستیم و باید كه دیدگاههای كلانمان را تغییر دهیم. اشكال قبل از هرچیز به تلقیهای كلان ما از مفاهیمی مثل بازار آزاد، سرمایهداری، عدالت اقتصادی و رابطه اجتماعی و دولت و ملت و... برمیگردد. حتی در بین مدیران عالیرتبه و تصمیمگیر نیز وحدت رویهیی در درك و دریافتشان از این مفاهیم وجود ندارد. معلوم نیست كه منظور مدیران سیاسی و اقتصادی از «تولید ثروت» یكی باشد یا هر دو در درك بازار آزاد، اقتصاد جهانی و كوچك شدن دولت مشترك باشند. این تنوع درك و دریافت الزاما به تنوع مكتبهای فكری، فلسفی، اقتصادی برنمیگردد. ضمن اینكه توقعی نیست كه مدیران اجرایی، به مباحث نظری مسلط باشند یا در كلاسهای دانشگاه شركت كنند. اما این توقع میرود كه شرایط و اوضاع را كنترل كنند، بر همهچیز نظارت كنند تا عدالتخواهی به بیعدالتی منجر نشود و تولید به دلالی نینجامد و بازار آزاد به رانتخواری منتهی نشود و اقتصاد كشور با مفسدههای مالی و اداری آمیخته نشود و تعابیری مثل دانشبنیان، نخبگان و سرآمدان، به الفاظ و اشخاص تزیینی و حرف و شعار بدل نشوند.
در 36 سال بعد از انقلاب اسلامی، دورهها و نگرشهای متفاوتی را تجربه كردهایم. هم اقتصاد دولتی را تجربه كردهایم و هم انحایی از اقتصاد آزاد را. اما در همه دورهها روی محوریت عدالت تاكید شده و قرار بر این بوده تا فاصله طبقاتی زیاد نشود و هركسی سهم خودش را در توسعه ادا كند و وظیفهاش را عمل كند. در عمل اما ضمن توفیقات بسیاری كه داشتهایم، ناكامیهای مكرر هم داشتهایم. اینكه جامعه انقلابی ما ولو در میان طبقات مرفهاش، گرفتار تجمل و مالاندوزی و كسب ثروت به هر قیمتی بشوند، خود نشان از ناكامی ما میدهد. اینكه فقر و نداری گریبان بخش عظیمی از فرودستان را گرفته باشد، خود دلیل روشنی است بر ناكامی ما در برقراری عدالت. شاید در سخنرانیها و روی كاغذ بتوان اوضاع را بهتر از چیزی كه هست نشان داد، اما كافی است در تهران ، كرمان ، خوزستان ، آذربایجان و سیستانوبلوچستان بچرخیم تا ببینیم مشكلات زیادند و اگر دیر بجنبیم، معلوم نیست از پس حلوفصلشان برآییم.
«توسعه» یك انتخاب نیست كه عدهیی آن را بخواهند و عدهیی از آن روبرگردانند. توسعه یك ضرورت است و در دنیای جدید از آن گریزی نیست. اما مسیرهای توسعه ضرورت نیستند و نمیشود بیاعتنا به مسایل اعتقادی، عدالتمحور و آرمانخواهانه، انتخابشان كرد. قبلش باید دید كه مسیرهای توسعه كجاها با فرهنگ ما همخوانی دارند و كجاها ندارند و هزینه این ناهمخوانی چقدر است و این هزینه را چه كسی و چه قشری باید بپردازند.
در این باره توجه به چند نكته دیگر بیارتباط به بحث نیست. بحث كارآفرینی جدی است و همه ردهها و همه اشخاص ضرورت آن را گوشزد میكنند اما حقیقت این است كه هنوز تا ایجاد اكوسیستم كارآفرینی راه زیادی داریم. مادامی كه ما به دولت به مثابه منبع لایزال پول و قدرت نگاه میكنیم و در هر مرتبهیی دستمان را به طرف او دراز میكنیم، اكوسیستم كارآفرینی راه نمیافتد. تعداد شركتهای خصوصی كم نیست و حتی شركتهای دانشبنیان هم كم نیستند، اما اگر بنا باشد همه این شركتها طرف قرارداد با دولت باشند، فرقی با «كارمندی» ندارد. البته اولش بد نیست كه دولت حمایت كند كه هرچه زودتر اكوسیستم كارآفرینی راه بیفتد، اما اگر بنا باشد همه راهها به دولت ختم شود، اتفاق مهمی در این زمینه نخواهد افتاد. از بحث «پول» هم نباید غافل شد. شاید به دلیل سنت نفتفروشی، در ذهن و دل ما جا افتاده كه پول، حلال مشكلات است و اگر نباشد كار پیش نمیرود. این باور را شدیدتر و غلیظتر، دیگر نفتفروشان منطقه نیز دارند. قطر و امارات و عربستان هم فكر میكنند با تزریق پول میتوانند هر مانعی را از سر راه بردارند و به هرچه میخواهند برسند. اما تجربه نشان داده كه پول آنقدر ارزش ندارد كه همت و اراده و نیاز و تلاش و زحمت و دانایی ارزش دارد. البته اگر پول با دیگر فاكتورها جمع شود، اتفاق خوبی میافتد، اما محوریت پول كار را خراب میكند، در همت و اراده سستی میآورد و تنبلی را گسترش میدهد. حتی به چشم سر هم و با نگاهی گذرا هم میشود فهمید كه پولدارهای نفتی نه، بلكه همه پولدارها از غیر پولدارها تنبلتر و پرمدعاتر و سست عنصرترند.
بحث بعدی اهمیت ریسكپذیری و به جان خریدن مخاطرات «كارآفرینی» است. حقوق بگیری در دیدگاه مردم ما امنتر و سلامتتر و مطمئنتر است. آبباریكه را به مخاطرات پولسازی ترجیح میدهیم و میگوییم: هركه گریزد از خراجات شهر/ جوركش غول بیابان شود. روی همین امر است كه در 100سال اخیر تارگت اولیه همه خانوادهها این بوده كه فرزندشان را به استخدام دولت درآورند. مغناطیس دولت هنوز آنقدر زیاد است كه بخش خصوصی نمیتواند با آن رقابت كند. بله امروز به لحاظ نظری جاافتاده كه مردم باید از دولت كنده شوند، با همدیگر كار كنند، ایدههایشان را اجرایی كنند و متوقع نباشند كه كار صدساله را یكشبه طی كنند. حتی علاقه به الگوهای موفق جهانی هم خود نشانه خوبی است اما در عمل هنوز موانع و محذورات بسیارند و نیازمند یك عزم ملی و همت همگانی است كه تغییر رویه بدهیم و درهای رشد و توسعه را به دست خود باز كنیم.
• مشاور معاون علمی و فناوری رییسجمهور
•• روزنامه تعادل، شماره 305، 16 تیر 1394