كدخبر: ۷۸۶۵
تاريخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۵
ارسال به دوستان
نسخه چاپياین داستان واقعی نیست!
سیدغلامرضا فلسفی
خلاصه ماجرا: یك دانشجوی خیالی با توجه به این‌كه نمونه آْماری‌اش جهت انجام رساله دكتری، دانش‌آموزان دوره متوسطه هستند، بابت تأیید پرسشنامه و حضور در مدرسه برای انجام تحقیق، به اداره كل آموزش و پرورش استانی خیالی مراجعه می‌كند و با اتفاقاتی مواجه می‌شود كه شاید خواندنش در ده پرده برای شما خالی از لطف نباشد.
پرده اول: اداره كل آموزش و پرورش
دانشجو: ببخشید برای تأیید پرسشنامه دانشگاهی باید به كدوم قسمت مراجعه كنم؟
نگهبان اداره كل: تشریف ببرین قسمت معاونت پژوهشی.
پرده دوم: معاونت پژوهشی اداره كل
دانشجو: سلام. من دانشجوی دوره دكتری هستم و برای تأیید پرسشنامه خدمت رسیدم. این پرسشنامه منه. اینم معرفی‌نامه دانشگاهه كه ضمیمه‌اش شده.
كارشناس پژوهش اداره كل پس از ورانداز 20 ثانیه‌ای پرسشنامه‌ای هشت صفحه‌ای و الصاق یك فرم بر روی پرسشنامه): باید تشریف ببرین حراست.
دانشجو (با تعجب): چرا حراست؟
كارشناس پژوهش اداره كل: پرسشنامه‌تون مسأله داره.
دانشجو: ممكنه بفرمایین مسأله‌اش چیه؟
كارشناس پژوهش اداره كل: توی سئوال‌هاتون از كلمه‌های ماهواره* و ارتباط با جنس مخالف** استفاده كردین. به ما بخشنامه كردن هر پرسشنامه‌ای كه از این‌جور كلمه‌ها توش بود، واسه تأیید بفرستیم حراست.
دانشجو: مگه كلمه ماهواره مشكل داره؟ صدا و سیما آمار رسمی داده 40 درصد مردم در كشور گیرنده ماهواره دارن كه آمارهای غیررسمی تا 70 درصد رو هم گزارش می‌دن. در ضمن این تحقیقه؛ تبلیغ استفاده از ماهواره و یا تشویق به ارتباط با جنس مخالف كه نیست...
كارشناس پژوهش اداره كل (با پرشی در میان كلام كه اگر در ورزشی میدانی بود، ركورد المپیكی انواع پرش‌ها شكسته می‌شد): ببین خانم! من خودم لیسانس حقوقم و به همه زوایای اداری و حقوقی كار هم آشنایی دارم. بحث نكن. اگه می‌خوای كارت انجام بشه، باید بری حراست. بحث هم نداره.
دانشجو: ببخشید آقای فلانی (مافوق خانم كارشناس پژوهش) تشریف دارن؟
كارشناس پژوهش اداره كل: شما مثل این‌كه متوجه نشدی. آقای فلانی كه سهله، اگه سراغ وزیر رو هم بگیری، باید بری حراست، وگرنه از تأییدیه خبری نیست.
پرده سوم: حراست اداره كل
دانشجو: ببخشید از معاونت پژوهشی منو فرستادن خدمت‌تون كه تكلیف پرسشنامه منو روشن كنین.
كارشناس حراست اداره كل (پس از ورانداز پرسشنامه و علامت‌گذاری بیش از 60 درصد سئوال‌ها با سرعتی حیرت‌انگیز): این سئوال‌ها باید تغییر كنن.
دانشجو (درحال غلیان حیرت): این كاری كه شما از من می‌خواین، می‌دونین یعنی چی؟ من ماه‌ها وقت گذاشتم تا این پرسشنامه رو با استاد راهنما و مشاور نهایی كردم. اون وقت به همین راحتی می‌گین باید عوض شه؟ عوض شدنش یعنی این‌كه باید كل پروپوزال رو عوض كنم. اصلاً برای چی آخه؟ من دانشجوام. با هزینه شخصی ترمی فلان میلیون تومن دارم می‌دم تا تحصیل كنم. می‌خوام یه كار علمی واسه خودم و این مملكت انجام بدم كه مسئولین اگه خواستن تصمیمی بگیرن، با چشم باز عمل كنن؛ اون وقت شما...
كارشناس حراست اداره كل: ببین خواهر من! مثل شما روزانه ده تا ده تا میان این‌جا و همه‌شون هم از این حرفا تحویل ما می‌دن. آخه این موضوعه كه انتخاب كردی؟ این چه پرسشنامه‌ایه؟ فكر می‌كنی كجا می‌خوای این پرسشنامه رو كار كنی؟ شما تو پرسشنامه‌ات آوردی شبكه‌های ماهواره‌ای! می‌دونی یعنی چی؟ یعنی این‌كه فردای توزیع این پرسشنامه باید منتظر یه‌سری پدر و مادر كه دلواپس عاقبت به خیری فرهنگی بچه‌شون هستن باشیم كه به‌خاطر این پرسشنامه بیان این‌جا و كلی سر و صدا كنن. اون وقت شما می‌خوای جواب‌شون رو بدی؟ برو به‌جای ماهواره، در مورد یه چیز دیگه سئوال كن. اصلاً نمونه آماریت رو عوض كن. برو وایسا كنار خیابون، هر نوجون و جوونی كه رد شد، یه پرسشنامه بده دستش پر كنه. ما كه وكیل وصی رساله دكتری شما نیستیم.
دانشجو (ملتمسانه): آخه این‌طوری كه نمی‌شه. شما رو به خدا یه كاری كنین.
كارشناس حراست اداره كل (با لبخند): البته شما هم حق داری. با این شرایط به‌نظر كل تحقیقت باید عوض شه، ولی چاره‌ای نیست. راهش فقط همینه كه اون سئوال‌هایی رو كه تو پرسشنامه مشخص كردم، عوضش كنی.
شش ماه بعد...
پرده چهارم: حراست اداره كل
دانشجو: سلام منو یادتون میاد؟ شش ماه پیش اومدم واسه تعیین تكلیف پرسشنامه رساله دكتری. گفتین باید پرسشنامهام عوض شه. اصلاح شده‌اش رو آوردم شما ببینین. اینم پرسشنامه قبلیه.
كارشناس حراست اداره كل (پس از تطبیق دو پرسشنامه با لبخندی فاتحانه بر لب): احسنت؛ این شد پرسشنامه. یادتون باشه كارتون به سلامتی انجام شد، نتیجه‌اش رو بیارین من ببینم.
دانشجو: چه احسنتی؟ مجبور شدم كل پروپوزالم رو عوض كنم. كلی بدبختی كشیدم.
كارشناس حراست اداره كل: به‌جاش از كلی دلواپسی فرهنگی جلوگیری كردی، خواهرم. این خودش تو این اوضاع و احوال كم چیزی نیست.
و بعد از پاراف كردن پشت و روی هشت صفحه پرسشنامه و نوشتن یك متن دست‌نویس ناخوانا گفت: این پرسشنامه و متن نوشته شده رو بدین كارشناس پژوهشی تا بقیه كاراش انجام شه.
پرده پنجم: كارشناسی پژوهشی اداره كل
دانشجو: خانم این رو از حراست دادن بدم خدمت شما.
كارشناس پژوهش اداره كل: آه! شما هنوز كارتون تموم نشده (با لحنی شیطنت‌آمیز). من فكر كردم فارغ‌التحصیل شدین!
دانشجو: نه به لطف شما و همكاراتون یه شش ماهی از زندگی عقب افتادیم.
كارشناس پژوهش اداره كل: دلگیر نباشین. ما این‌جا فقط قانون رو اجرا می‌كنیم. واسمون فرق هم نمی‌كنه كه كی و چی باشه؟ البته حسن این تأخیر شش ماهه اینه كه كارتون پخته‌تر شد.
و پس از زدن مهر تأییدیه بر تمام صفحات پرسشنامه گفت: تشریف ببرین دبیرخانه، شماره نامه‌تون رو بگیرین، اصل نامه‌تون از طریق دبیرخانه ارسال می‌شه به منطقه.
پرده ششم: اداره آموزش و پرورش منطقه
دانشجو: سلام. می‌خواستم ببینم بابت پیگیری این شماره نامه كجا باید برم؟
نگهبانی منطقه: تشریف ببرین دفتر معاون پژوهشی.
پرده هفتم: دفتر معاون پژوهشی منطقه
دانشجو: ببخشید من واسه تكمیل پرسشنامه دوره دكتری خدمت رسیدم. مثل این‌كه نامه هم خدمت‌تون ارسال شده.
مسئول دفتر: باید تشریف ببرین حراست.
دانشجو: حراست؟ دوباره حراست؟ من یه‌بار رفتم حراست اداره كل، شش ماه از كار و زندگی عقب افتادم. دیگه واسه چی باید برم حراست؟
مسئول دفتر: روالش اینه خانم. تشریف ببرین حراست، دوستان خدمت‌تون هستن.
پرده هشتم: حراست منطقه
دانشجو: ببخشید درخصوص تكمیل پرسشنامه دوره دكتری از دفتر معاون پژوهشی منطقه گفتن خدمت‌تون برسم.
مسئول حراست منطقه: درست گفتن. عجالتاً نشونی كامل محل كار و منزل و شماره‌های تلفن ثابت و همراه رو روی پرسشنامه بنویسین. راستی مدارس كدوم دوره تحصیلی می‌خواین برین؟
دانشجو: من نمونه آماری‌ام ده مدرسه دخترونه و ده مدرسه پسرونه دوره متوسطه است.
مسئول حراست منطقه (پس از چند لحظه مكث و تایپ یك‌سری مطلب): تشریف ببرین معرفی‌نامه‌تون به مدارس رو از دبیرخونه بگیرین.
پرده نهم: دبیرخانه منطقه
دانشجو: از حراست گفتن واسه گرفتن نامه خدمت‌تون برسم.
مسئول دبیرخانه منطقه: بفرمایین نامه‌تون آماده‌اس.
دانشجو (پس از مطالعه نامه): ببخشید فكر كنم یه اشتباهی شده. من قراره توی ده تا مدرسه دخترونه و ده تا مدرسه پسرونه پرسشنامه‌هامو توزیع كنم؛ ولی این‌جا تو نامه اومده فقط مدارس دخترونه.
مسئول دبیرخانه منطقه: نمی‌دونم خانم؛ این نامه شماست. اگه مشكلی دارین، تشریف ببرین حراست.
پرده دهم: حراست منطقه
دانشجو: ببخشید آقا فكر كنم اشتباهی پیش اومده. من خدمت‌تون عرض كردم كه پرسشنامهام باید توی ده تا مدرسه دخترونه و ده تا مدرسه پسرونه توزیع بشه، ولی تو نامه معرفی به مدارس فقط مدارس دخترونه ذكر شده.
مسئول حراست منطقه: مگه شما توی این كاری كه می‌خوای انجام بدی، همكار مرد هم داری؟
دانشجو (با عصبانیتی زائدالوصف): چه ربطی داره؟ آقا این رساله دكتری منه. معلومه كه من باید تنها این كار رو انجام بدم.
مسئول حراست منطقه: خب مشكل همینه كه شما از گردش كار ادارات توی این حوزه خبر ندارین. تو نامه‌ای كه از اداره كل اومده، نوشته شده شما صرفاً می‌تونی پرسشنامه‌هات رو توی مدارس دخترونه توزیع و تكمیل كنی.
دانشجو (درحال انفجار از عصبانیت): آخه برای چی؟ من نمی‌دونم این كارا چه معنی داره؟ بعد شش ماه علافی و كلی بدبختی و گرفتاری، تازه فقط مدارس دخترونه؟ بعد می‌گن جایگاه پژوهش تو این مملكت فلان و بسیاره...
مسئول حراست منطقه: بی‌خودی سیاه‌نمایی نكن خانم. اتفاق خاصی نیفتاده كه. طبق قانون، خانومای محقق فقط می‌تونن برن تو مدارس دخترونه كار تحقیقی انجام بدن و آقایون هم فقط تو مدارس پسرونه. حالا هم شما می‌تونی بری طرحت رو اصلاح كنی یا عنوان رساله‌ات رو عوض كنی یا چه می‌دونم یه همكار مرد ورداری بیاری. این كه دیگه كاری نداره كه این‌قدر جوش می‌زنی. دلواپس چی هستی خانوم؟ با این توضیحات بازم راهكار می‌خوای نشونت بدم یا همین قدر كه نشونت دادم كفایت می‌كنه؟...
و باز هم شش ماه بعد...
* بنا به خلاصه نظرسنجی شماره 30 مركز تحقیقات صدا و سیما درباره شبكه‌های ماهواره‌ای، میزان بینندگان شبكه‌های ماهواره‌ای در سطح ملی از 19.3 درصد در سال 1383 به 34.9 درصد در سال 1388 افزایش یافته است. بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی دیگر مراجع رسمی، تعداد شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان از 3 شبكه در سال 1373 به 125 شبكه در سال 1391 رسیده که از این تعداد، بیش از 13 شبکه 24 ساعته فقط به پخش سریال و فیلم سینمایی اختصاص دارند. مخاطبان شبكه‌های ماهواره‌ای در كشور به‌طور متوسط روزانه 3 ساعت از وقت خود را به تماشای برنامه‌های مختلف کانال‌های ماهواره‌ای اختصاص می‌دهند كه بخش اعظم این برنامه‌ها شامل فیلم‌های سینمایی، موسیقی و برنامه‌های سرگرم‌کننده و تفریحی و یا اخبار و برنامه‌های تحلیلی است.
** به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان روز یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 در سمینار بهداشت روانی دانشجویان در اصفهان اعلام کرد که نتیجه تحقیقات این وزارتخانه نشان می‌دهد که ارتباط دختران و پسران در ایران و پیش از دانشگاه نسبت به 30 سال گذشته سه برابر شده و زمان شروع رابطه به دوران تحصیلی متوسطه اول و نوع رابطه از عاطفی به جنسی رسیده و ارتباط همزمان یک دختر یا پسر با چند نفر هم افزایش یافته است.
دکتر محمود گلزاری در ادامه درباره تحقیق انجام شده گفت که در این مطالعه تحقیقی مشخص شد که 40 درصد از دانش‌آموزان رابطه با جنس مخالف را از 14 سالگی شروع کرده‌اند.
بر اساس تحقیق این روان‌شناس، از هزار دانش‌آموز دختر و پسر دبیرستانی که به‌طور تصادفی برای تحقیق انتخاب شدند، بیش از 40 درصد دختران دانش‌آموز تجربه ارتباط با جنس مخالف را گزارش داده بودند. حدود 20 درصد این دختران پیش از 14 سالگی، یعنی دوره متوسطه اول و 70 درصد قبل از 16 سالگی تجربه رابطه جنسی داشتند.
و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
پرده اول: اداره كل آموزش و پرورش
دانشجو: ببخشید برای تأیید پرسشنامه دانشگاهی باید به كدوم قسمت مراجعه كنم؟
نگهبان اداره كل: تشریف ببرین قسمت معاونت پژوهشی.
پرده دوم: معاونت پژوهشی اداره كل
دانشجو: سلام. من دانشجوی دوره دكتری هستم و برای تأیید پرسشنامه خدمت رسیدم. این پرسشنامه منه. اینم معرفی‌نامه دانشگاهه كه ضمیمه‌اش شده.
كارشناس پژوهش اداره كل پس از ورانداز 20 ثانیه‌ای پرسشنامه‌ای هشت صفحه‌ای و الصاق یك فرم بر روی پرسشنامه): باید تشریف ببرین حراست.
دانشجو (با تعجب): چرا حراست؟
كارشناس پژوهش اداره كل: پرسشنامه‌تون مسأله داره.
دانشجو: ممكنه بفرمایین مسأله‌اش چیه؟
كارشناس پژوهش اداره كل: توی سئوال‌هاتون از كلمه‌های ماهواره* و ارتباط با جنس مخالف** استفاده كردین. به ما بخشنامه كردن هر پرسشنامه‌ای كه از این‌جور كلمه‌ها توش بود، واسه تأیید بفرستیم حراست.
دانشجو: مگه كلمه ماهواره مشكل داره؟ صدا و سیما آمار رسمی داده 40 درصد مردم در كشور گیرنده ماهواره دارن كه آمارهای غیررسمی تا 70 درصد رو هم گزارش می‌دن. در ضمن این تحقیقه؛ تبلیغ استفاده از ماهواره و یا تشویق به ارتباط با جنس مخالف كه نیست...
كارشناس پژوهش اداره كل (با پرشی در میان كلام كه اگر در ورزشی میدانی بود، ركورد المپیكی انواع پرش‌ها شكسته می‌شد): ببین خانم! من خودم لیسانس حقوقم و به همه زوایای اداری و حقوقی كار هم آشنایی دارم. بحث نكن. اگه می‌خوای كارت انجام بشه، باید بری حراست. بحث هم نداره.
دانشجو: ببخشید آقای فلانی (مافوق خانم كارشناس پژوهش) تشریف دارن؟
كارشناس پژوهش اداره كل: شما مثل این‌كه متوجه نشدی. آقای فلانی كه سهله، اگه سراغ وزیر رو هم بگیری، باید بری حراست، وگرنه از تأییدیه خبری نیست.
پرده سوم: حراست اداره كل
دانشجو: ببخشید از معاونت پژوهشی منو فرستادن خدمت‌تون كه تكلیف پرسشنامه منو روشن كنین.
كارشناس حراست اداره كل (پس از ورانداز پرسشنامه و علامت‌گذاری بیش از 60 درصد سئوال‌ها با سرعتی حیرت‌انگیز): این سئوال‌ها باید تغییر كنن.
دانشجو (درحال غلیان حیرت): این كاری كه شما از من می‌خواین، می‌دونین یعنی چی؟ من ماه‌ها وقت گذاشتم تا این پرسشنامه رو با استاد راهنما و مشاور نهایی كردم. اون وقت به همین راحتی می‌گین باید عوض شه؟ عوض شدنش یعنی این‌كه باید كل پروپوزال رو عوض كنم. اصلاً برای چی آخه؟ من دانشجوام. با هزینه شخصی ترمی فلان میلیون تومن دارم می‌دم تا تحصیل كنم. می‌خوام یه كار علمی واسه خودم و این مملكت انجام بدم كه مسئولین اگه خواستن تصمیمی بگیرن، با چشم باز عمل كنن؛ اون وقت شما...
كارشناس حراست اداره كل: ببین خواهر من! مثل شما روزانه ده تا ده تا میان این‌جا و همه‌شون هم از این حرفا تحویل ما می‌دن. آخه این موضوعه كه انتخاب كردی؟ این چه پرسشنامه‌ایه؟ فكر می‌كنی كجا می‌خوای این پرسشنامه رو كار كنی؟ شما تو پرسشنامه‌ات آوردی شبكه‌های ماهواره‌ای! می‌دونی یعنی چی؟ یعنی این‌كه فردای توزیع این پرسشنامه باید منتظر یه‌سری پدر و مادر كه دلواپس عاقبت به خیری فرهنگی بچه‌شون هستن باشیم كه به‌خاطر این پرسشنامه بیان این‌جا و كلی سر و صدا كنن. اون وقت شما می‌خوای جواب‌شون رو بدی؟ برو به‌جای ماهواره، در مورد یه چیز دیگه سئوال كن. اصلاً نمونه آماریت رو عوض كن. برو وایسا كنار خیابون، هر نوجون و جوونی كه رد شد، یه پرسشنامه بده دستش پر كنه. ما كه وكیل وصی رساله دكتری شما نیستیم.
دانشجو (ملتمسانه): آخه این‌طوری كه نمی‌شه. شما رو به خدا یه كاری كنین.
كارشناس حراست اداره كل (با لبخند): البته شما هم حق داری. با این شرایط به‌نظر كل تحقیقت باید عوض شه، ولی چاره‌ای نیست. راهش فقط همینه كه اون سئوال‌هایی رو كه تو پرسشنامه مشخص كردم، عوضش كنی.
شش ماه بعد...
پرده چهارم: حراست اداره كل
دانشجو: سلام منو یادتون میاد؟ شش ماه پیش اومدم واسه تعیین تكلیف پرسشنامه رساله دكتری. گفتین باید پرسشنامهام عوض شه. اصلاح شده‌اش رو آوردم شما ببینین. اینم پرسشنامه قبلیه.
كارشناس حراست اداره كل (پس از تطبیق دو پرسشنامه با لبخندی فاتحانه بر لب): احسنت؛ این شد پرسشنامه. یادتون باشه كارتون به سلامتی انجام شد، نتیجه‌اش رو بیارین من ببینم.
دانشجو: چه احسنتی؟ مجبور شدم كل پروپوزالم رو عوض كنم. كلی بدبختی كشیدم.
كارشناس حراست اداره كل: به‌جاش از كلی دلواپسی فرهنگی جلوگیری كردی، خواهرم. این خودش تو این اوضاع و احوال كم چیزی نیست.
و بعد از پاراف كردن پشت و روی هشت صفحه پرسشنامه و نوشتن یك متن دست‌نویس ناخوانا گفت: این پرسشنامه و متن نوشته شده رو بدین كارشناس پژوهشی تا بقیه كاراش انجام شه.
پرده پنجم: كارشناسی پژوهشی اداره كل
دانشجو: خانم این رو از حراست دادن بدم خدمت شما.
كارشناس پژوهش اداره كل: آه! شما هنوز كارتون تموم نشده (با لحنی شیطنت‌آمیز). من فكر كردم فارغ‌التحصیل شدین!
دانشجو: نه به لطف شما و همكاراتون یه شش ماهی از زندگی عقب افتادیم.
كارشناس پژوهش اداره كل: دلگیر نباشین. ما این‌جا فقط قانون رو اجرا می‌كنیم. واسمون فرق هم نمی‌كنه كه كی و چی باشه؟ البته حسن این تأخیر شش ماهه اینه كه كارتون پخته‌تر شد.
و پس از زدن مهر تأییدیه بر تمام صفحات پرسشنامه گفت: تشریف ببرین دبیرخانه، شماره نامه‌تون رو بگیرین، اصل نامه‌تون از طریق دبیرخانه ارسال می‌شه به منطقه.
پرده ششم: اداره آموزش و پرورش منطقه
دانشجو: سلام. می‌خواستم ببینم بابت پیگیری این شماره نامه كجا باید برم؟
نگهبانی منطقه: تشریف ببرین دفتر معاون پژوهشی.
پرده هفتم: دفتر معاون پژوهشی منطقه
دانشجو: ببخشید من واسه تكمیل پرسشنامه دوره دكتری خدمت رسیدم. مثل این‌كه نامه هم خدمت‌تون ارسال شده.
مسئول دفتر: باید تشریف ببرین حراست.
دانشجو: حراست؟ دوباره حراست؟ من یه‌بار رفتم حراست اداره كل، شش ماه از كار و زندگی عقب افتادم. دیگه واسه چی باید برم حراست؟
مسئول دفتر: روالش اینه خانم. تشریف ببرین حراست، دوستان خدمت‌تون هستن.
پرده هشتم: حراست منطقه
دانشجو: ببخشید درخصوص تكمیل پرسشنامه دوره دكتری از دفتر معاون پژوهشی منطقه گفتن خدمت‌تون برسم.
مسئول حراست منطقه: درست گفتن. عجالتاً نشونی كامل محل كار و منزل و شماره‌های تلفن ثابت و همراه رو روی پرسشنامه بنویسین. راستی مدارس كدوم دوره تحصیلی می‌خواین برین؟
دانشجو: من نمونه آماری‌ام ده مدرسه دخترونه و ده مدرسه پسرونه دوره متوسطه است.
مسئول حراست منطقه (پس از چند لحظه مكث و تایپ یك‌سری مطلب): تشریف ببرین معرفی‌نامه‌تون به مدارس رو از دبیرخونه بگیرین.
پرده نهم: دبیرخانه منطقه
دانشجو: از حراست گفتن واسه گرفتن نامه خدمت‌تون برسم.
مسئول دبیرخانه منطقه: بفرمایین نامه‌تون آماده‌اس.
دانشجو (پس از مطالعه نامه): ببخشید فكر كنم یه اشتباهی شده. من قراره توی ده تا مدرسه دخترونه و ده تا مدرسه پسرونه پرسشنامه‌هامو توزیع كنم؛ ولی این‌جا تو نامه اومده فقط مدارس دخترونه.
مسئول دبیرخانه منطقه: نمی‌دونم خانم؛ این نامه شماست. اگه مشكلی دارین، تشریف ببرین حراست.
پرده دهم: حراست منطقه
دانشجو: ببخشید آقا فكر كنم اشتباهی پیش اومده. من خدمت‌تون عرض كردم كه پرسشنامهام باید توی ده تا مدرسه دخترونه و ده تا مدرسه پسرونه توزیع بشه، ولی تو نامه معرفی به مدارس فقط مدارس دخترونه ذكر شده.
مسئول حراست منطقه: مگه شما توی این كاری كه می‌خوای انجام بدی، همكار مرد هم داری؟
دانشجو (با عصبانیتی زائدالوصف): چه ربطی داره؟ آقا این رساله دكتری منه. معلومه كه من باید تنها این كار رو انجام بدم.
مسئول حراست منطقه: خب مشكل همینه كه شما از گردش كار ادارات توی این حوزه خبر ندارین. تو نامه‌ای كه از اداره كل اومده، نوشته شده شما صرفاً می‌تونی پرسشنامه‌هات رو توی مدارس دخترونه توزیع و تكمیل كنی.
دانشجو (درحال انفجار از عصبانیت): آخه برای چی؟ من نمی‌دونم این كارا چه معنی داره؟ بعد شش ماه علافی و كلی بدبختی و گرفتاری، تازه فقط مدارس دخترونه؟ بعد می‌گن جایگاه پژوهش تو این مملكت فلان و بسیاره...
مسئول حراست منطقه: بی‌خودی سیاه‌نمایی نكن خانم. اتفاق خاصی نیفتاده كه. طبق قانون، خانومای محقق فقط می‌تونن برن تو مدارس دخترونه كار تحقیقی انجام بدن و آقایون هم فقط تو مدارس پسرونه. حالا هم شما می‌تونی بری طرحت رو اصلاح كنی یا عنوان رساله‌ات رو عوض كنی یا چه می‌دونم یه همكار مرد ورداری بیاری. این كه دیگه كاری نداره كه این‌قدر جوش می‌زنی. دلواپس چی هستی خانوم؟ با این توضیحات بازم راهكار می‌خوای نشونت بدم یا همین قدر كه نشونت دادم كفایت می‌كنه؟...
و باز هم شش ماه بعد...
* بنا به خلاصه نظرسنجی شماره 30 مركز تحقیقات صدا و سیما درباره شبكه‌های ماهواره‌ای، میزان بینندگان شبكه‌های ماهواره‌ای در سطح ملی از 19.3 درصد در سال 1383 به 34.9 درصد در سال 1388 افزایش یافته است. بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی دیگر مراجع رسمی، تعداد شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان از 3 شبكه در سال 1373 به 125 شبكه در سال 1391 رسیده که از این تعداد، بیش از 13 شبکه 24 ساعته فقط به پخش سریال و فیلم سینمایی اختصاص دارند. مخاطبان شبكه‌های ماهواره‌ای در كشور به‌طور متوسط روزانه 3 ساعت از وقت خود را به تماشای برنامه‌های مختلف کانال‌های ماهواره‌ای اختصاص می‌دهند كه بخش اعظم این برنامه‌ها شامل فیلم‌های سینمایی، موسیقی و برنامه‌های سرگرم‌کننده و تفریحی و یا اخبار و برنامه‌های تحلیلی است.
** به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان روز یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 در سمینار بهداشت روانی دانشجویان در اصفهان اعلام کرد که نتیجه تحقیقات این وزارتخانه نشان می‌دهد که ارتباط دختران و پسران در ایران و پیش از دانشگاه نسبت به 30 سال گذشته سه برابر شده و زمان شروع رابطه به دوران تحصیلی متوسطه اول و نوع رابطه از عاطفی به جنسی رسیده و ارتباط همزمان یک دختر یا پسر با چند نفر هم افزایش یافته است.
دکتر محمود گلزاری در ادامه درباره تحقیق انجام شده گفت که در این مطالعه تحقیقی مشخص شد که 40 درصد از دانش‌آموزان رابطه با جنس مخالف را از 14 سالگی شروع کرده‌اند.
بر اساس تحقیق این روان‌شناس، از هزار دانش‌آموز دختر و پسر دبیرستانی که به‌طور تصادفی برای تحقیق انتخاب شدند، بیش از 40 درصد دختران دانش‌آموز تجربه ارتباط با جنس مخالف را گزارش داده بودند. حدود 20 درصد این دختران پیش از 14 سالگی، یعنی دوره متوسطه اول و 70 درصد قبل از 16 سالگی تجربه رابطه جنسی داشتند.
و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
• كارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
نظرات بینندگان:
مسعود: بسیار زیبا و در عین حال واقعی و ملموس. کاملاً موافقم.