تعطیلات نوروز فرصتی بود تا بدون رعایت تقدم و تأخر، برخی معضلات خطه شمال را از نزدیک مشاهده کنم. بیان بخشی از این مصائب، به این دلیل است که دستاندرکاران و متولیان امور جامعه و آنان که در مناصب مختلف با خیل عظیم کارکنان و بودجههای مناسب، تشکیلات، امکانات و پستهای سازمانی متعدد، مسئول نظارت و ساماندهی اداره امور نقاط مختلف کشور عزیزمان هستند، وظایف خود را از یاد نبرند. امید که با اعلام نظریات مسئولان و دستورات داده شده در این رابطه، در برنامهریزیها تجدید نظر اساسی بهعمل آید.
1- افزایش قارچگونه ویلاسازی در زمینهای کشاورزی و پربازده این مناطق و جانشین شدن بلوک، سنگ و سیمان با هماهنگی نهادهای مربوطه که راهکارهای قانونی را به قصد توسعه گردشگری، جلب سرمایه و شغلآفرینی فراهم کردهاند، زمینهساز نابودی کشت و زرع، شیوع کمکاری و گرانفروشی، رواج فرهنگ غیربومی و روزافزون شدن نگاه مادی، افزایش فرهنگ مصرف، افت ارزشها، اشاعه تجمل در روستاها بهدلیل دسترسی کوتاه مدت به درآمدهای کاذب، آلودگی محیط زیست و رودخانهها، سر و صداهای مضاعف، تولید انبوه زباله و مسائلی از این قبیل شده است که بهجد باید مورد توجه وزارتخانههای مربوطه و سازمان حفاظت محیط زیست، استانداریهای این مناطق و ... قرار گیرد.
2- مسئولان محلی از ارائه امکانات حداقلی بهداشتی، فرهنگی و رفاهی در ایامی که خیل عظیم مسافران خسته از شهرها به دیارشان راهی شدهاند، خودداری میکنند و خود را ناتوان میدانند. این درحالی است که پیشبینی و برنامهریزی این یورشهای خودساخته از وظایف آنان است.
3- خود اشتغالی، کارآفرینی، توسعه تولید و خدمات ساختمانی در محدودههای مشخص و تحت کنترل قابل تأمل است؛ اما افزایش بیرویه و منطق این ساخت و سازهای فاقد کیفیت با ابعاد مختلف که نمونههایی از آن بیان شد، نگرانیهایی را ایجاد کرده و به گرانی روزافزون قیمت زمین، مصالح ساختمانی، ارائه خدمات، ارزاق و نبود خدمات، خستگی و برخوردهای جمعی افراد تبدیل شده است. انعکاس مطلب از این طریق، جایگاه خود را دارد و زنگ خطری برای این معضل بسیار بزرگ ایجاد شده در حدفاصل آمل تا رامسر ـ تا آنجا که نگارنده مشاهده کرده است ـ به صدا درمیآورد.
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، این مهم توسط مدیران استانهای شمالی (گیلان و مازندران) بررسی و دستورهایی در این مورد برای جلوگیری از نابودی محیط زیست، کشاورزی و ... صادر شد. در این زمان بهمراتب بیش از 200 هزار واحد که مسئولان این دو استان اعلام کردهاند، در این منطقه ساخته شده و با آنچه در دست ساخت و ساز است، بر اساس آمار مطلعان، به بیش از 500 هزار واحد بالغ میشود. بدون شک نابسامانیهای بسیاری در انتظار ساکنان محلی و خریداران ـ که از منظر روستاییان اصیل و دلسوز، "غریبه" بهشمار میروند، خواهد بود.
نبود صرفه اقتصادی برای کشاورزی در این مناطق و در کل کشور که بارها شرح آن رفته است، سود سرشار ویلاسازی در زمینهایی که محلیها و طبقات معمولی در متراژ وسیع دارند، وجود انگیزه در جوانان محلی و آشنایی متوسط آنان با امر ساخت و ساز و تجربه فراوان بساز و بفروشی، تنوع واحدهای در دست ساخت که سلایق مختلف خریداران را دربر میگیرد، حق و حقوقی که دهیاریها از این محل کسب میکنند، تغییر نما و ظاهر روستاها، رقابت بین جوانان این مناطق در مسیر عمران و آبادی بهتر، رونق کسب و کار، مغازهداری و ... همه و همه سبب شده این مناطق زرخیز از این تغییر بنیانکن در امان نباشند.
اگر صرفنظر از سخنان و موضعگیریها در ابراز نگرانی از آسیب به محیط زیست شمال کشور، فکری جدی و عاجل نشود، همین پوشش گیاهی باقیمانده هم بهزودی جای خود را به برجها و ویلاها خواهد داد.
• دبیر کانون علوم اداری ایران
•• روزنامه شرق، شماره 2279، 30 فروردین 1394