كدخبر: ۷۷۶۵
تاريخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۴
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
فرصت‌های مجلس دهم
دکتر مجید استوار
از هم‌اکنون می‌توان حساسیت‌های دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی را احساس کرد. توجه و تدارک گروه‌های سیاسی از یک‌سو و منازعه سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی میدان سیاسی ایران از سوی دیگر، خبر از جذابیت‌های انتخابات دهم در سال 1394 می‌دهد.
فارغ از منازعات سیاسی پیش روی، از منظر علم سیاست معتقد به شکل‌گیری پارلمانی نخبه‌گرا و کارآمد برای پیشبرد توسعه در کشور هستم. در ضعف احزاب و نهادهای سیاسی کارآمد، نیازمند ایجاد شرایطی هستیم که نیروها و نخبگان سیاسی جدیدی وارد چرخه تصمیم‌سازی کشور شوند. جمهوری اسلامی ایران برای دهه آینده نیازمند تربیت نیروهای سیاسی جدید و تازه نفسی است که با درک الزامات دنیای جدید و دوری از ایدئولوژی‌های متصلب جناحی، مسیر موفقی را برای پیشبرد توسعه در ایران ترسیم نمایند. انتخابات پارلمان دهم فرصت خوبی برای ساخت‌بخشی به گردش نخبگانی قدرتمند، جوان و تازه نفس در ایران است تا دهه آینده با وجود بحران‌های پیش روی بین‌المللی و منطقه‌ای، با کمترین هزینه به جایگاه درخوری دست یابیم.
با این وجود، الزامات زیر حساسیت انتخابات پارلمان دهم را دو چندان می‌کند:
یکم. بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی معتقد بودند که مجلس در رأس امور است. به‌واقع مجلس با نظارت بر همه ارکان کشور، نقشی بی‌بدیل و ممتاز در حفظ تعادل قدرت در ایران دارد. به همین سبب مردم انتظار دارند که موکلان‌شان با نظارتی همه‌جانبه و ممانعت از هرگونه کژروی و افراط و تفریط مسئولان، شرایط را برای هماهنگی و انسجام میان نخبگان حاکم به‌منظور اجرای سیاست‌های توسعه‌ای فراهم نمایند. فی‌المثل اگر دولت‌های نهم و دهم برخلاف نظر کارشناسان و استادان علم اقتصاد، تصمیم به انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و شوراهای تخصصی کشور، نظیر شورای پول و اعتبار می‌گیرد و با تغییر رویه‌های جاری کشورداری، خود را ملزم به قوانین مصوب کشور نمی‌داند؛ این سئوال پیش می‌آید که مجلس شورای اسلامی در رأس امور در قبال این اقدام نسنجیده چه کرد و اساسا آیا صدایی از خانه ملت برای نقد رویه‌هایی این‌چنینی شنیده شد؟ چرا مجلس از ابزارهای خود برای کنترل لویاتان بی‌ترمز دولت غافل ماند؟ از این نظر، عملکرد گذشته نهاد پارلمان پیش روی ایرانیان است و از نگاه کنش‌گران سیاسی، مجلس دهم می‌تواند به گونه‌ای بازیابی شود که در رأس امور قرار گیرد.
دوم. سیاست‌های توسعه‌ای در ایران با بین‌المللی شدن و ارتباط وسیع و همه‌جانبه با جهان خارج امکان‌پذیر است و ایجاد ارتباط بین‌المللی مستمر در گرو وجود قوه مقننه پویا و پیشرو. از این‌رو نیازمند وضع قوانین متناسب با شرایط جدیدی هستیم که جایگاه ایران را در وضعیت جدید ارتقاء بخشد و این مسأله با شکل‌گیری پارلمانی توانمند و صاحب نظر در حوزه سیاست خارجی امکان‌پذیر می‌باشد. انتخابات سال بعد از این نظر نیز اهمیتی بنیادین برای نخبگان سیاسی دارد.
سوم. در ضعف جامعه مدنی و نبود احزاب فعال در میدان سیاسی ایران، انتخابات پارلمان دهم کارکردی مضاعف نیز برعهده دارد و آن، ایجاد زمینه‌های لازم برای جابه‌جایی نخبگان سیاسی از طریق انتخابات و افزایش جامعه‌پذیری سیاسی در ایران است. بنابراین بسیاری از کنش‌گران سیاسی از دورترین شهرهای ایران این امکان را دارند که با آراء مستقیم مردم وارد ساختار سیاسی و تصمیم‌گیری کشور شوند.
این ویژگی‌ها، انتخابات دهم را از جذابیت منحصر به فردی نزد کنش‌گران سیاسی برخوردار می‌کند و سبب می‌شود گروه‌های سیاسی از این فرصت برای کسب قدرت سیاسی و یا تثبیت خود حداکثر بهره را ببرند. بر این اساس، دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاح‌طلب با تمام ابزارهای لازم فرصت انتخابات دهم را از دست نخواهند داد و با تجمیع نیروهای سیاسی و اجتماعی خود درصدد کسب کرسی‌های پارلمان خواهند بود.
اما آن‌چه که انتخابات سال آینده را با حساسیت مضاعفی روبه‌رو می‌سازد، تجربه هشت ساله دولت‌های نهم و دهم و حضور پررنگ احمدی‌نژادی‌ها در انتخابات سال آینده می‌باشد. طی هشت سال دولت اصولگرای محمود احمدی‌نژاد، میراثی ماندگار برجای گذاشت که از هر حیث یگانه و بی‌بدیل است و از این‌رو جریان‌های اصلاحی و اصولگرایی بدون درک و بررسی احمدی‌نژادیسم در ایران قادر به درک انتخابات دهم نخواهند بود.
با میراث به‌جا مانده از دولت پیشین از حیث آشفتگی اقتصادی، بی‌نظمی مالی، ایجاد ساختارمند نظام حامی پروری در عرصه‌های آموزشی، مالی، سیاسی و اداری نمی‌توان وارد میدان منازعه انتخاباتی اردوگاه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان شد و نسبت به این میراث سکوت کرد و چیزی نگفت. بر این اساس پاره‌ای از اصولگرایان از احمدی‌نژاد تبری می‌جویند و با ایجاد محوری جدید، اصولگرایان میانه‌رو را هدایت خواهند کرد. شهردار تهران و رئیس مجلس شورای اسلامی در رأس اصولگرایان میانه‌رو طی یک سال آینده تلاش خود را معطوف به بازیابی و ساختاریابی نیروهای سیاسی خود می‌کنند.
از سمت چپ جریان اصولگرایی، اصولگرایان با محوریت احمدی‌نژاد تلاش خواهند کرد با هویتی واحد نیروهای سیاسی وفادار به خود را در تمامی میدان سیاسی ایران سازماندهی کرده و پارلمان را در اختیار بگیرند.
اما اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان از شرایط متفاوتی برخوردارند و با پیروزی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، بیش از هر زمان دیگر خود را در پارلمان ایران می‌بینند. این گرایش‌های فکری با نگاهی به تجربه انتخابات یازدهم و ایجاد ائتلافی فراگیر تلاش می‌کنند که نظر رأی‌دهندگان ایرانی را به خود جلب نمایند و از استراتژی نقد بی‌محابای دولت‌های نهم و دهم برای پیشرفت جایگاه خود در عرصه سیاسی دریغ نخواهند کرد.
روی هم رفته به‌نظر می‌رسد میدان سیاسی انتخابات در سال آینده تحت تأثیر خواستگاه سه جریان سیاسی اصلاحی ـ اعتدالی، احمدی‌نژادی‌ها و اصولگرایان میانه خواهد بود و از این‌رو پارلمان دهم را بیش از هر زمان دیگر از جذابیت‌های ویژه‌ای بهره‌مند خواهد کرد. این‌که کدامیک از این جریان‌های سیاسی حال حاضر موفق به کسب حداکثری کرسی‌های سبز رنگ مجلس دهم می‌شوند، به عواملی چند بسته است که طی دوازده ماه آینده می‌تواند مسیر انتخابات را به کام‌شان تلخ یا شیرین نماید.

• استاد دانشگاه
•• ماهنامه همشهری ماه، شماره 130، فروردین 1394

مطالب مرتبط
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"