در یک جامعه پیشرفته، مدیریت یکی از عمدهترین ارکان توسعه میباشد. این توانمندی نقش مهم و گستردهای را در سرنوشت موضوعات ملی و منطقهای کشورها دارد. از دیرباز نیز رهبری و مدیریت بهعنوان یک ضرورت در خط تکامل زندگی انسان مطرح بوده و در طول زمان با تحول و پیشرفت گوناگون، شیوههای نوینی در این عرصه پدید آمد تا بهرهوری کاملتری نتیجه دهد. ورزش علمی و بهروز جهان نیز مدیران خود را مجاب نمود که برای موفقیت سازمانهای مرتبط، جنبههای تخصصی مدیریت را با امورات اداری، اجتماعی، اقتصادی و ... ورزش منطبق نمایند.
یک مدیر ورزش قبل از انطباق مبانی مدیریتی باید شناخت مناسبی از اهداف ورزش در حوزه کاری خود داشته باشد. آنچه مسلم است هدف اولیه تمامی رشتههای ورزشی، کمک به سلامت مردم جامعه و ایجاد زندگی توأم با انرژی و رضایت خاطر است. در واقع ورزش علاوه بر تقویت فاکتورهایی نظیر قدرت، استقامت، هماهنگی اعصاب و عضلات، جنبههای دیگری نظیر تفریح، سلامت و حتی کار و شغل نیز دارد.
برنامهریزی جهت تفریح سالم ورزشی دارای ابعادی نظیر ماجراجویی، معاشرت، لذت، ارزیابی، احساس شادی، خلق لحظات ناب و ... در قالب غنیسازی لحظاتی از زندگی روزانه است. چنین دیدگاهی میتواند علاوه بر ایجاد سلامت متعادل روانی ـ حرکتی، رضایت خاطر و اعتماد به نفس شهروندان را پدید آورد. برای رسیدن به این شرایط در هر منطقهای ابعاد متفاوتی وجود دارد و یک مدیر با آگاهی از سابقه و تاریخ اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی آن جامعه جهت برنامهریزی و هدایت برنامهها اقدام مینماید.
در شرایط سالهای اخیر که با تغییرات سریع محیط و تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تکنولوژی مواجه هستیم، مدیریت برنامهریزیهای کوتاه مدت و مدرن را میطلبد که نیاز به مدیران بهروز و تحصیل کرده را بیش از گذشته نمایان میسازد. در عین حال پیشبینی امکانات و الزامات آینده نیز مسأله مهمی است که یک مدیر ورزش باید قدرت تحلیل آن را داشته باشد.
تجهیز و نگهداری امکانات ورزشی و پیشبینی الزامات مکمل آنها در سالهای آینده، از وظایف مدیریت سازمانهای ورزشی است. با این اوصاف یک مدیر ورزشی نیازمند یک آمار دقیق از همه شرایط نرمافزاری و سختافزاری سازمان تحت مدیریت خود است که خود این مهم، پرسنل متخصص و آشنا با ثبت آمار و اطلاعات را میطلبد.
در کنار این اقدامات، برنامهریزی دراز مدت و کلان برای تدوین طرح جامع ورزش یک منطقه از ضروریات است که تمامی اقدامات کوتاه مدت در آن گنجانده میشود. اقدامات صورت گرفته در برنامهریزیهای کوتاه مدت را مدیر ورزش در دیاگرام برنامهریزی بلند مدت رسم مینماید و میزان پیشرفت و احیاناً انحراف از خط استاندارد شیب پیشرفت را محاسبه و تحلیل میکند.
مباحث زیادی نظیر تأخیر در تخصیص اعتبارات ورزشی و عمرانی، ظهور رشتههای جدید ورزشی با نیاز امکانات پیشرفته و بهروز، تغییرات حوزه مدیریت، مشکلات تسهیلات حوزههای خصوصی ورزش، تغییرات استاندادهای آموزش ورزش و ... میتواند برنامهریزیهای مدیران ورزش را دچار اختلال نماید. لذا بحث آمایش سرزمین ورزش مناطق مختلف ضرورت پیدا میکند. پرداختن به آمایش سرزمین حوزه ورزش میزان انحراف و خطای برنامهریزی را به حداقل میرساند؛ زیرا معنادار شدن پرداختن به یکسری ورزشهای تعریف شده در یک منطقه در یک جامعه آماری مشخص به معنی وجود زیرساخت لازم در یکی از ابعاد سختافزاری و یا نرمافزاری میباشد.
ورود به این مبحث مسلماً نیاز به ارائه ایده در سطح مقدماتی برنامهریزی است که مسلماً یک مدیر بهتنهایی نمیتواند ایدههای جامعی ارائه کند. تشکیل تیم برنامهریزی جهت بررسی ابعاد آمایش سرزمین ورزشی و ارائه راهکارهای مختلف جهت بارور کردن ایدههای اولیه، از هنر مدیر ورزش است. بررسی ابعاد مختلف پیشرفت ورزش موجب کلید خوردن پروژههای اولویتدار خواهد شد و افزایش سرانه ورزش مناطق و تعمیر و تجهیز در راستای منطقی و مطلوبی صورت خواهد گرفت. البته بهنظر میرسد در دهههای گذشته، روابط سیاسی و اجتماعی، برنامهریزیهای ورزشی را تحتالشعاع قرار داده و در اکثر شهرستانها برنامهریزیهای مدیران جواب مطلوبی نداده است، ولی انتظار میرود با تشکیل وزارت ورزش و جوانان و سازماندهی و آموزش پرسنل و مدیران بهتدریج این مسئولیتها نهادینه شود.
به هر ترتیب در چند سال اخیر سازمان تربیت بدنی با تبدیل به وزارت ورزش و جوانان درحال اصلاح ساختار اداری و تشکیلاتی میباشد که مسلماً تا ثبات این امر نزدیک به یک دهه زمان نیاز است. این زمان فرصت خوبی است که مدیران حوزههای ورزش با بهروز کردن علوم مدیریتی و انصباق با مباحث ورزشی، زمینه تحولات ورزش مناطق خود و برنامهریزی تدوین سند پیشرفت ورزش را فراهم آورند.
• دانشجوی دکتری اقلیمشناسی شهری
•• رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان لنگرود