كدخبر: ۷۶۸۰
تاريخ انتشار: ۲۰ دي ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
اهمیت کاربست اعتدال نزد هر دو جریان سیاسی اصلی کشور
راه میانه اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی
دکتر مجید استوار
از خرداد 1392 شمسی میدان سیاسی ایران تحت تأثیر اعتدال‌گرایی قرار گرفت؛ روش و منشی که با شرایط سیاسی، اقتصادی و بین‌المللی پس از محمود احمدی‌نژاد بیش از هر زمان دیگری نیازمندش بودیم. با گذشت یک سال و نیم از استقرار دولت "تدبیر و امید"، جریان‌هایی از اصلاح‌طلبی و اصولگرایی در تلاش‌اند که روش اعتدالی را در سیاست درپیش گیرند و از نفوذ جریان‌های رادیکال ممانعت نمایند.
به دلایلی مهم، ایران در شرایطی قرار گرفته که حضور نیروهای سیاسی و اجتماعی مدبر و معتدل بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود و از این‌رو جریان‌های سیاسی ایران از رویکرد اعتدالی برای افزایش قدرت و نفوذ خود بهره می‌برند. این دلایل مهم چیست؟
یکم. مهمترین علل وجود نیروهای اعتدال‌گرا در میدان سیاسی ایران، "توسعه" است. توسعه ایران بزرگترین و فوری‌ترین نیاز کشور در حال حاضر است. هم‌اکنون با رکود فزاینده اقتصادی و بیکاران رو به تزایدی روبه‌رو هستیم که به‌دور از هرگونه نگاه جناحی، پای منافع کشور را به میان می‌آورد و نخبگان حاکم با عزمی بزرگ باید در کوتاه‌ترین زمان، بحران‌های اقتصادی رو به تزاید را مرتفع سازند. بر اساس آمارهای بانک مرکزی و برآورد اقتصاددانان، بیش از 8.5 میلیون متقاضی کار در کشور وجود دارد که بدون رشد اقتصادی بالای 8 درصد قادر به پاسخگویی به این نیاز نخواهیم بود. برای رسیدن به رشد اقتصادی باثبات و شرایط ایده‌آل، نخست باید میان نخبگان حاکم همگرایی و هماهنگی در اجرای سیاست‌های توسعه وجود داشته باشد. به سبب وجود تنش‌های فکری و فلسفی میان کنش‌گران سیاسی، تا کنون نتوانسته‌ایم هماهنگی لازم را در سیاست‌های توسعه ایجاد کنیم. وجود ناهماهنگی میان نخبگان حاکم سبب شد که دولت نهم سیاست‌های 16 سال گذشته را مورد نقد و انکار قرار دهد و اسناد بالادستی توسعه نظیر سند چشم‌انداز را اجرا نکند. بنابراین لزوم ایجاد همگرایی در سیاست‌های توسعه، اولویت نخست ایران در چند سال آینده خواهد بود و ایجاد این شرایط به عملکرد نیروهای اعتدالی هر دو جریان سیاسی کشور بستگی دارد.
دوم. نظام‌های سیاسی برای چابک‌سازی و کارآمدی هر از چند گاهی نیازمند جابه‌جایی نخبگان حاکم‌اند. انتخابات پارلمان یکی از راه‌های اطمینان‌ساز جابه‌جایی نخبگان و هماهنگ‌سازی سیاست‌های توسعه می‌باشد. از همین رو، اعتدال‌گرایی مورد توجه هر دو جریان سیاسی اصول‌گرا و اصلاح‌طلب است و اتخاذ روش اعتدالی، موفقیت احتمالی آن‌ها را برای کسب قدرت سیاسی افزایش می‌دهد.
سوم. شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای به گونه‌ای است که رادیکالیسم سیاسی، همسایگان ایران را با بحران‌های فزاینده امنیتی روبه‌رو ساخته است و به‌نظر می‌رسد تجربه هشت ساله دولت محمود احمدی‌نژاد در داخل و شرایط سیاسی بین‌المللی، مردم را بیشتر به سمت نیروهای سیاسی مخالف رادیکالیسم سوق می‌دهد. از همین رو، جریان‌های سیاسی اهل گفت‌وگو و مصالحه در جهت کسب حداکثری منافع ملی از اقبال بیشتری برخوردار می‌گردند.
چهارم. ناکامی نیروهای اصلی جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا برای کسب قدرت سیاسی طی سال‌های اخیر سبب می‌شود این گروه‌ها با بازاندیشی حضور سیاسی خود به نیروهای جدید و جوان میدان دهند و شرایط را برای شکل‌گیری تکنوکرات‌های آینده در جمهوری اسلامی آماده سازند و این موضوع اهمیت و مرکزیت فعالیت سیاسی اعتدال‌گرایانه را نزد این گروه‌ها فزونی می‌بخشد.
مجموعه این دلایل سبب می‌شود که نزاع بر سر کسب قدرت سیاسی در ایران طی چند سال آینده با حرارت و انرژی بیشتری دنبال شود. بنابراین برای کنترل این نزاع، میدان نبرد سیاسی به سمت رقابت میان نیروهایی با رویکرد اعتدالی متمایل می‌گردد. اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان در چنین شرایطی به بازیابی و بازسازی نیروهای سیاسی خود اقدام خواهند کرد و با تشکیل احزاب و گروه‌های جدید سیاسی، به‌دنبال کسب کرسی‌های پارلمان و دولت در آینده خواهند بود. در این میان اصول‌گرایان کاری مضاعف پیش رو خواهند داشت؛ زیرا این گروه از سویی به‌عنوان بزرگترین ناکام سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، ناکامی‌های دولت پیشین را به نام خود یدک می‌کشد و از سویی دیگر، با تغییر ایجاد شده در سبک زندگی کثیری از جامعه طی چند سال گذشته، جذابیت بسیج‌کنندگی لازم را برای بخش‌های مدرن و جوان جامعه از دست داده است.
بنابراین برای موفقیت در میدان سیاسی ایران، بازسازی فکری و تشکیلاتی لازم است و بدون این بازسازی نمی‌توان افکار عمومی را به سمت و سوی خود خواند. اصول‌گرایان مخالف مشی دولت پیشین، نیازمند تشکیلات و سازمان سیاسی جدیدی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی‌اند. افکار عمومی جامعه ایرانی به‌شدت دچار تغییر شده است و از طریق نمادهای تجدد به باورها و تقاضاهای جدیدی سوق یافته که به کلی آن را با ویژگی‌های یک جامعه سنتی متمایز می‌سازد. باورها و ذهن‌های نتراشیده‌ای هم داریم، اما جامعه سمت و سوی مدرنی دارد و طبعاً برنامه‌ها و ویژگی‌های نو برای آن جذابیت پیدا می‌کند و نمی‌توان از طریق باورهای سنتی، او را برانگیخت. هم‌اکنون شبکه‌های اجتماعی، تلفن همراه، رسانه‌های تصویری و اینترنت بر شکل‌دهی اذهان عمومی تأثیر فراوان دارد. نیروهای سیاسی اصول‌گرای حول محور شهردار تهران نیز با بازیابی خود نیازمند نزدیک شدن به این تمایزات اجتماعی جدیدند. تمایزاتی که برآمده از نسل پس از انقلاب اسلامی‌اند؛ نسلی که هم به معنویات و ارزش‌های اجتماعی و دینی وفادارند و هم به ارزش‌های دوران تجدد، نظیر آزادی‌های مدنی و زندگی شخصی. بنابراین اصول‌گرایی اعتدال‌گرا از وجود تفاوت‌ها نمی‌هراسد و در تلاش برای درک تمایزات جامعه جدید است.
باید بپذیریم که مجموعه مکانیسم‌هایی که نقش جذب کثیری از افراد را در نظام اجتماعی و اقتصادی برعهده دارد، امروزه با بحران مواجه شده است. نه احزاب بزرگ و جا افتاده‌ای داریم که جامعه‌پذیری سیاسی را دوام بخشند و نه نظام آموزشی کارآفرین و نه اقتصاد بزرگ و رو به رشدی که انگیزه جذابی برای جوانان جویای نام فراهم نمایند.
اگر قرار باشد آینده ایران به‌درستی در مسیر توسعه قرار گیرد، هم اصول‌گرایان و هم اصلاح‌طلبان نیازمند تغییر و بازنگری در بینش و روش سیاسی و باورهای خود برای تعامل با جامعه ایران‌اند. بنابراین کنار گذاشتن نزاع‌های سیاسی و حذفی و پذیرفتن گفت‌وگو، سازش و مصالحه به شکل‌گیری نخبگان حاکم داناتر و کارآمدتر کمک خواهد نمود.
به میانه دهه چهارم انقلاب اسلامی رسیده‌ایم؛ دهه‌ای که مقام معظم رهبری از آن با عنوان دهه "پیشرفت و عدالت" یاد کرده‌اند. از این نظر، آینده ایران در گرو گذار موفقیت‌آمیز واگذاری مسئولیت سیاسی به نسل‌های جدید است؛ نسلی که می‌شود به آن اعتماد کرد و وفاداری و سرمایه اجتماعی لازم را در آن نهادینه ساخت. از این‌رو، تداوم حضور و رقابت نیروهای اعتدالی هر دو جریان سیاسی کشور و تغییر و بازیابی این جریان‌ها در پویش سیاسی موجود به تثبیت و تداوم مشروعیت نظام سیاسی در ایران کمک می‌کند.

• مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
و عضو هیأت مدیره بنیاد توسعه گیلان
•• ماهنامه همشهری ماه، شماره 127، دی 1393

نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"