كدخبر: ۷۶۱۶
تاريخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۳
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
توسعه‌یافتگی در سه بعد
دکتر سیدمسعود همایون‌فر
بی‌گمان، بخش بزرگی از تاریخ فعالیت‌های اقتصادی بشر، پیرامون محور «بیشینه‌سازی سود» و «ارزش‌افزوده برای سهامداران» شکل گرفته است.
با توجه به اینکه سودی که به سهامداران و سرمایه‌گذاران تعلق می‌گیرد، در نهایت به جامعه می‌رسد، برخی از نظریه‌پردازان اقتصادی بر این باورند که فعالیت‌های تجاری و کسب‌وکارها، غیر از مسئولیت اقتصادی، مسئولیت دیگری در قبال جامعه ندارند و پرداختن به مسئولیت اجتماعی، رهبران کسب‌وکار را از اهداف اقتصادی منحرف می‌کند. از آنجا که جامعه‌بشری پیشرفت می‌کند و اهمیت روابط متقابل و وابستگی بین کسب‌وکار و جامعه آشکارتر می‌شود، به‌ویژه آنکه الگوهای اقتصادی مبتنی‌بر آزادی کسب منافع فردی و نظریه دست نامرئی، نتوانسته است بر مشکلات اجتماعی از قبیل فقر و نابرابری، فائق‌اید و تلاش دولت‌ها برای غلبه بر این چالش‌های اجتماعی نیز نتایج مطلوبی را حاصل نکرده است، گروه‌های مختلف جامعه، مصرانه از شرکت‌ها، سازمان‌های تجاری و کسب‌وکارها می‌خواهند که مسئولیت‌های بیشتری، فراتر از ابعاد اقتصادی در قبال جامعه بپذیرند.
میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل و اقتصاددان شهیر معاصر در مقاله‌ای با عنوان «مسئولیت اجتماعی کسب‌وکار این است که سود خود را افزایش دهد»، که در مجله نیویورک تایمز در سال ۱۹۷۰م منتشر شد، در مخالفت آشکار با مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی، چنین می‌نویسد: این چه معنی دارد که در یک جامعه آزاد، فقط و فقط یک مسئولیت اجتماعی برای کسب‌وکار وجود دارد: منابع خودش را به‌کار گیرد و به فعالیت‌هایی بپردازد که سودش را افزایش دهد، تا جایی که در چارچوب قواعد بازی باقی‌بماند، که همان رقابت آزاد عادی از فریب و نیرنگ است. مایکل پورتر، نویسنده و نظریه‌پرداز مشهور معاصر در دفاع از مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها چنین می‌گوید: گریزی از توجه جدی به مسئولیت اجتماعی نیست، چراکه هزینه فروپاشی بسیار سنگین است.
ظهور حرکت اجتماعی جدید با عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی که محصول نیمه دوم قرن بیستم است، توان قابل‌توجهی پیدا کرده تا مسئولیت‌های وسیع‌تری را برعهده شرکت‌ها بگذارد. مسئولیت اجتماعی شرکتی، به یک روند جهانی تبدیل شده است تا شرکت‌ها، دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های اجتماعی و نهادهای مدنی را با یکدیگر مرتبط کند. امروزه شرکت‌ها را مخلوق جامعه می‌پندارند، مخلوقی که بقای آن به شدت به جامعه وابسته است. جامعه نیز تعهدات و مسئولیت‌هایی را برعهده شرکت‌ها و کسب‌وکارها می‌گذارد تا منافعی را هم برای سهامداران و هم برای ذی‌نفعان تامین کند. شورای جهانی کسب‌وکار برای توسعه پایدار چنین گفته است که کسب‌وکارها در واقع بخش‌هایی از جامعه هستند و جامعه شرایطی را فراهم می‌کند تا آنها بتوانند نقش خود را ایفا کنند.
این دو به یکدیگر وابسته‌اند و باید از وجود تفاهم متقابل و رفتار مسئولانه اطمینان حاصل کنند. مسئولیت اجتماعی شرکتی، مجموعه برنامه‌ها و فعالیت‌هایی است که پیشران آن مدیریت ارشد است و از سیاستگذاری تا اجرا، باید از حمایت مدیران اجرایی ارشد سازمان برخوردار باشد. بازیگر اصلی برای مسئولیت اجتماعی در سازمان‌ها مدیریت ارشد است و نقش نیروی به حرکت درآورنده را در حوزه مسئولیت اجتماعی ایفا می‌کند. مسئولیت اجتماعی شرکتی، در هر صورت ایده جدیدی است که در خلال چند دهه گذشته به‌طور مداوم و فزاینده نظر شرکت‌ها و مدیران را به خود جلب کرده و نتیجه توسعه‌یافتگی در ۳ بعد است:
بعد نخست: تغییرات سیاسی به حذف نسبی قدرت حکومت‌های ملی در کشورهای صنعتی منجر شده است. کاهش توانایی آنها در کنترل شرکت‌های چندملیتی و وجود و بروز مسائل اجتماعی مرتبط با رفاه جامعه، شواهد روشنی دال بر این مدعاست.
بعد دوم: جامعه مدنی در کشورهای صنعتی، در دهه‌های اخیر تغییرات مهمی داشته است. امروزه آگاهی جامعه در ارتباط با مسائل زیست‌محیطی و نابرابری‌های جدی اجتماعی روبه‌افزایش است که اغلب توسط برنامه‌های تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی گروه‌های فعال اجتماعی هدایت می‌شود.
بعد سوم: در فضای اقتصاد جهانی، جریان روبه‌رشدی از تحرک شرکت‌های بزرگ و اهمیت فزاینده بازار مالی و سرمایه‌گذاری برای دستیابی به موفقیت اقتصادی مشاهده می‌شود. این ۳ بعد توسعه‌یافتگی که با فشار رسانه‌های جمعی و پیشرفت‌های فناوری اطلاعات، پراهمیت‌تر نیز جلوه می‌کنند، انتظاراتی را ایجاد کرده‌اند که شرکت‌ها و کسب‌وکارها را که تاثیرشان در رشد اقتصادی جامعه انکارناپذیر است، وادار می‌کند تا نقش اجتماعی برجسته‌تری را ایفا کنند.

• رئیس انجمن مدیریت منابع انسانی ایران
•• روزنامه گسترش صنعت، شماره 1422، 16 آذر 1393
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"