كدخبر: ۷۵۷۷
تاريخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۲
ارسال به دوستان
نسخه چاپي
رسانه؛ نه شمشیر دولت، نه شمشیر بر روی دولت
رضا کاظمی تکلیمی
نزدیک به دو قرن از تاریخ روزنامهنگاری در ایران میگذرد. در این دوران، روزنامهداران و روزنامهنگاران با فراز و فرودها و چالشهای فراوانی روبهرو بودهاند. رونق کسب و کار روزنامهداری با رونق سیاست عجین شده است. در طول تاریخ مطبوعات کشور چند برش تاریخی که با بیداری و عطش روزافزون مردم برای بیشتر دانستن و فهمیدن توأمان بوده و مطبوعات به یک رشد انفجاری کمی و کیفی از لحاظ تعداد و تیراژ در رشتهها، فعالیتها و حوزههای مختلف رسیدهاند را میتوان برشمرد؛ از جمله دوران مشروطیت که با جانفشانی و پایداری ملتی بزرگ و سترگ بارور گردید، همچنین شهریور 1320 ـ تبعید رضا شاه از ایران ـ و سال 1357 که مردی از تبار ابراهیمیان تبر به دوش پای بر خاک مام میهن نهاد و بشارتی پیامبرگونه برای مبارزه با استبداد و مقابله با زر، زور و تزویر داد.
بازگشایی هر ساله نمایشگاه مطبوعات جشن تولدی برای اصحاب رسانه است. صاحبان قلم و اندیشه حاملان دانش و آگاهی، ناشران و منادیان آزادی، مخالفان جهل، ریا و انحراف در این ایام دور هم گرد میآیند تا ویترینی بر چشمان مخاطبان و تشنگان آگاهی و آزادی بگشایند. جلوهگری و طنازی یک رسانه خوب و مردمپسند بیش از اینکه متکی به اصحاب قدرت در حکومت باشد، وابسته به توانایی تیم رسانهای خوب و مخاطبان خویش است؛ هرچند در این زمانه با پایین بودن سرانه مطالعه، روزنامهنگاری و روزنامهنگار بودن و روزنامه داشتن چیزی شبیه معجزه است.
دولتها بهجای بنگاهداری و رسانهداری و یا تزریق پول به نشریات همسو و یا راهاندازی رسانه دولتی، بهتر است فضای ارتباطی خویش را با روزنامهنگاران و اصحاب رسانه، برقرار، تقویت و انسجام بخشند. دولت با آزادسازی گردش اطلاعات بیشتر میتواند فضای وفاق و همدلی میان اصحاب رسانه و دولتمردان را بیشتر کند. حکومت ـ اعم از قوای مجریه، مقننه و قضائیه و فرا قوا ـ برای برجستهسازی خویش میتواند از طریق مطبوعات با مردم سخن بگوید. رسانههای دولتی و شبهدولتی سالهاست رقابت، برتریجویی و سلطه خویش را با پولهای بیحساب و بیشمار با مطبوعات مردمی آغاز کردهاند. دولت نیازی به مطبوعات ندارد. دولتها باید یک ارگان اطلاعرسانی در حوزه اداری داشته باشند که امروزه تشکیلات "روابط عمومی" وزارتخانهها، سازمانها، شرکتها و نهادهای عمومی غیردولتی میتوانند این بار بزرگ را بهعنوان نقطه اتصال حکومت با اصحاب رسانه برعهده بگیرند.
پس از 200 سال روزنامهنگاری و پذیرش مطبوعات بهعنوان رکن چهارم دموکراسی، همچنان مسئولان ادارات و نهادها با ترس، خوف و فاصلهگذاری با اصحاب رسانه روبهرو میشوند. رفتار دولتها در طول تاریخ با اصحاب رسانه متفاوت بوده است. در دهه گذشته، خصوصاً در چهار سال دوم دولت محمود احمدینژاد و با انتصاب افراد ناسازگار و بدذات در حوزه مطبوعاتی کشور و استانها، ضربه بزرگی به مطبوعات وارد شد. سانسورهای رسمی و دستوری برای اهالی رسانه، غیرقابل باور و تحمل بود. بسیج کردن برخی از قضات شریف دادگاهها برای مقابله با فرزندان این کشور و احضارهای بیدلیل و بیخاصیت، جز جریحهدار ساختن فرزندان فرهنگی، متعهد و انقلابی این کشور بار و ثمری برجای نمیگذارد. تعطیلی مطبوعات ـ علاوه بر بیکاری بسیاری از اهالی رسانه ـ منجر به انقطاع بزرگ فرهنگی در جامعه خواهد شد.
امروزه گرچه فشارهای دولت دکتر حسن روحانی کاهش محسوسی یافته است، ولی فشارهای تک مضراب خارج از بدنه دولت، گاه و بیگاه چهرهنمایی میکند. افراط و تفریط ها در حوزه مطبوعات و تندبادهای طرفین، از عوامل مورد تهدید فضای عقلانی کشور است. برخی از رسانهها ـ آگاهانه یا ناآگاهانه ـ مصالح ملی کشور را به کناری نهاده و بدون رعایت امنیت ملی و رعایت مصالح کشور، قلم را به اعوجاج میکشانند و از سویی دیگر، برخی از مسئولین و مقامات روحانی و غیرروحانی کشور با تندرویهای بیهوده و عبث خویش، مطبوعاتیها را بهسوی میادین مین سوق میدهند. این دو نگرش، آفت رشد و آگاهی جامعه هستند و به قول استاد فرزانه انقلاب شهید مرتضی مطهری، این دو حرکت همانند حرکت لبه قیچی است که علیرغم حرکت متضاد یکدیگر، نتیجه آن، پاره کردن و بریدن اتحاد و اتفاق و اجماع ملی کشور است که منجر به تعطیلی مطبوعات و زندانی شدن روزنامهنگاران کشور خواهد شد و بهانه و دستاویزی برای بیگانگان و دشمنان مهیا خواهد کرد. بهترین راهکار برای گریز از تندبادهای جریانات و عناصر تندرو، استفاده از ابزارها و راهکارهای قانونی است. تصویب نظام جامع رسانهای، همانند سایر مشاغل، از جمله نظام مهندسی و نظام پزشکی میتواند تمام فعالیتهای حوزه رسانه را ـ از صدر تا ذیل ـ ساماندهی کند و تخلفات صاحبان این حرفه را همانند سایر نظامها در قالب نظام جامع رسانهای رسیدگی نماید. با ایجاد نظام جامع رسانهای و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی، امنیت شغلی، رفاهی و صنفی قشر زحمتکش مطبوعاتی تأمین شده و از سویی دیگر، نمایندگان این صنف بهجای قوه قضائیه و دادگاهها، به تخلفات مطبوعاتی رسیدگی خواهند کرد.
نوشتن، حق مطبوعات و روزنامهنگاران است؛ مشروط بر آنکه توهین و نشر اکاذیب در آن نباشد و اخلاق حرفهای و رسانهای در آن مراعات گردد. رسانهها نه شمشیر دولتها هستند و نه شمشیر بر روی دولتها و این تصور سخت و هولناک باید در میان دولتمردان و مطبوعات محو و برچیده شود. رسالت مطبوعات، افزایش معلومات عمومی مردم، فرصتسازی برای برخورد اندیشهها بهمنظور ارتقاء سطح فکری جامعه، مبارزه و اطلاعرسانی علیه فساد، اطلاعرسانی به هیأت حاکمه از وضعیت کشور و مردم و النهایه، راستگویی و ترویج اخلاقیات و حقوق شهروندی در جامعه است.
در نظامهای استبدادی، رادیو و تلویزیون در خدمت نظام و شخص اول مملکت است، ولی در نظام مردمسالاری دینی، مدیران رسانه و مطبوعات هم نماینده مردم و هم نماینده حاکمیت هستند. رسانه خوب و مطلوب، حرف دل مردم را به گوش دولتیان و حرف دولت و حکومت را به گوش مردم میرساند. رابطه مطبوعات باید یک رابطه متعهدانه بهدور از نفوذ شخص و اشخاص باشد. روزنامهنگاران حرفهای نباید با نفوذپذیری و رفتار غیرحرفهای و غیراخلاقی، رکن چهارم دموکراسی را زیر سئوال ببرند. روزنامهنگاری، حرفهای پویا و پرمخاطره است، زیرا روزنامهنگار، وکالت مردم و جامعه را برعهده دارد. روزنامهنگار همانند یک قاضی جنایی و پزشک قانونی است که باید رازهای نامعلوم و نامکشوف محیط جامعه را کشف و پردهبرداری کند. روزنامهنگار پلیسی شبانهروزی است که یا دائم سر کار است و یا بر سر دار. روزنامهنگار باید زیاد بخواند و با عشق بخواند. انسان محصول رنج است. برای رسیدن به قله همانند یک کوهنورد باید پا و دست زخمی شود. رنج بردن یک زجر نیست، بلکه فضیلت است تا به سرمستی رسید. کارکنان و مسئولان رسانه همانند مسئولان و کارکنان دولت، مجلس و قوه قضائیه هستند و اعتبار این قوه چهارم همانند سایر قواست و تفکیک وظایف و مسئولیت آنان هیچ توفیری با دیگر قوا ندارد. همه قوا به این قوه غیررسمی نیاز دارند. در کنار همه مأموریتها و سفرهای داخلی و خارجی، در کنار مسئولان سه قوه، قوه رسانهای چهره به چهره و در کنار این رؤسا قرار دارد و مسئولان سه قوه خود را بینیاز از این قوه نمیبینند. در مصاحبههای مطبوعاتی و نشستهای بزرگ بینالمللی، کلام زشت و زیبای رؤسای کشورها از سوی این قوه، مدیریت، هدایت و آشکار میشود. قوه رسانهای در جهان امروز دیگر صغیر نیست و نیاز به قیمومیت ندارد. در دنیای امروز میشود یک روزنامهنگار را حتی زندانی کرد، اما یک زندانی را نمیتوان از حق گفتن و نوشتن محدود کرد. بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها بر اهالی رسانه مبارک باد.
• مدیرمسئول هفتهنامه شکوفههای زیتون