كدخبر: ۷۴۱۸
تاريخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
اختصاصی "لاهیگ"
استان گیلان نیازمند یک نقشه راه جامع برای توسعه است
گفت‌وگو با دکتر بهرام یعقوبی بیجاربنه
مقدمه
ایجاد فضای جدید پس از انتخابات خرداد 1392 و رویکرد همگان به گفتمان اعتدال‌گرایانه بر محور "تدبیر و امید"، مباحث فراوان و متنوعی را در میان نخبگان و فعالان سیاسی در فضاهای علمی، رسانه‌ای و محافل رسمی و غیررسمی در داخل و خارج از کشور پدید آورده است که می‌تواند به مشارکت و هم‌اندیشی و بهره‌گیری از خرد جمعی و گفتمان‌سازی برای خروج از برخی مشکلات و موانع منجر گردیده و به سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور یاری رساند.

از این‌رو قصد داریم که با این هدف و رویکرد، گفت‌وگوهایی صمیمانه را با برخی از شخصیت‌ها و نخبگان سیاسی استان گیلان انجام داده و منتشر نماییم. قصد ما این است که با مشارکت در این عزم ملی، برای گفت‌وگویی اعتدالی و تحقق اهداف مردمسالاری دینی و برنامه‌های دولت "تدبیر و امید" و بهره‌مندی از دانش و تجارب نخبگان و فرهیختگان، نقش رسانه‌ای خود را به نحو مطلوب ایفا نماییم.
در اولین گام به سراغ دکتر بهرام یعقوبی بیجاربنه رفته‌ایم که از مدیران ارشد کشور در بخش سیاستگزاری و برنامه‌ریزی می‌باشد.
وی که متولد سال 1336 در لاهیجان و دارای مدرک دکتری برنامه‌ریزی استراتژیک است، سابقه نمایندگی مردم لاهیجان و سیاهکل در دوره چهارم مجلس شورای اسلامی و مدیریت امور برنامه‌ریزی در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد.
یعقوبی همچنین سال‌ها قائم‌مقام معاونت سیاسی و مدیرکل خدمات اداری و پشتیبانی سازمان صدا و سیما، مدیرعامل شرکت سیما چوب و از مدیران شناخته شده کشور در بخش‌های سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف، از جمله رسانه ملی و حوزه‌های علمی، آموزشی و پژوهشی بوده که از همه این سال‌ها، اندوخته‌ها و تجارب فراوانی دارد که شنیدنی و حائز اهمیت و بهره‌برداری است.
• حجت جوادپور



• با سلام و تشکر از حضور شما در این گفت‌وگو. از آن‌جا که پس از انتخابات خرداد 1392 تحلیل‌ها و دیدگاه‌های فراوانی از سوی شخصیت‌ها و فعالان سیاسی درباره ابعاد مختلف این انتخابات ارائه شده است؛ بفرمایید که از دیدگاه حضرتعالی، انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 1392 حاوی چه پیام‌هایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است؟
به نام خدا. بنده هم به‌خاطر زحمت و اهتمامی که برای چنین گفت‌وگوهایی متقبل می‌شوید، سپاسگزارم. حماسه سیاسی انتخابات خرداد 1392 که با حضور انبوه و چشمگیر مردم در پای صندوق‌های رأی اتفاق افتاد، حامل پیام‌های مهمی بود که باید مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد. یکی از مهمترین این پیام‌ها، تثبیت مردمسالاری دینی در کشور بود. نتیجه این انتخابات در همه کسانی که خواهان مشارکت در خدمت و فعالیت‌های سیاسی ـ اقتصادی و رشد و ارتقاء کشور بودند، این امید و اعتماد را به‌وجود آورد که با ورود به عرصه خدمت و مشارکت، می‌توانند مشکلات را کاهش داده و به حرکت پیوسته و پویا و پیشرفت در همه ابعاد امیدوار شوند. اتفاق دیگر در فرآیند این حماسه سیاسی، بازگشت و استقرار رویکرد قانونمداری و برنامه محوری و گرایش به خرد جمعی و عقلانیت و معنویت، در پاسخ به مطالبات مردم و تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها بود.
نکته مهم دیگری که می‌توانم به آن اشاره کنم، حذف افراط و تفریط‌ ها در رفتارهای سیاسی و مدیریتی و استقرار آرامش در ابعاد گوناگون است. اینک دولت می‌تواند با استعانت از این فضای امید و اعتماد و مشارکت مردمی، گام‌های مؤثری را جهت تحقق اهداف و انتظارات بردارد.

فارغ از دیدگاه‌ها و سلیقه‌های گوناگون سیاسی و جناحی درباره عملکرد دولت یازدهم در این یک سال و اندی، جنابعالی به‌عنوان یک پژوهشگر و نیز یک مدیر ارشد دولتی، چه دیدگاهی درباره  وضعیت عملکرد دولت "تدبیر و امید" دارید؟
همگی می‌دانیم که در همین مدت، سه رویکرد نسبت به عملکرد دولت جناب دکتر روحانی وجود داشته است. رویکرد اول، دیدگاه طرفداران دولت است که معتقدند دولت در ابعاد مختلفی چون بهبود وضعیت اقتصادی و بازگشت فضای آرامش و اعتماد به فضای کسب و کار و معیشت مردم، تنش‌زدایی در سیاست خارجی و توقف در روند افزایش تحریم‌ها و برداشته شدن برخی از آن‌ها، پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای و مانند آن موفق بوده است. اما دسته دوم، طرفداران منتقد دولت هستند که عموماً انتقادهایی به عملکرد دولت دارند. دسته سوم نیز مخالفان دولت هستند که به دو دسته میانه‌رو و تندرو تقسیم می‌شوند که دسته تندروها برخلاف میانه‌روها که قائل به مدارا و انتقاد سازنده هستند، در مجموع معتقدند دولت یازدهم توفیق و دستاوردی در زمینه‌های مختلف نداشته، بلکه در برخی زمینه‌ها موفق عمل نکرده است...

خوب به نظر شما آیا در شرایط فعلی باید در فضای همین گفتمان به نقد و تحلیل یا کنش‌گری سیاسی پرداخت یا رویکرد دیگری هم متصور است؟
ببینید! ما باید در یک ارزیابی واقع‌بینانه و منصفانه، دو نکته اساسی را مد نظر داشته باشیم؛ یکی این‌که فراموش نکنیم دولت یازدهم با چه شرایط و وضعیتی در ابعاد داخلی و خارجی مواجه است و دیگر این‌که، میزان توان و امکانات و دارایی‌های دولت یازدهم چه اندازه است؟ به عبارت دیگر، باید میان خواسته‌ها و مطالبات عمومی از یک‌سو و توان و امکانات دولت از سویی دیگر، تمییز قائل شد. دولت نیز تا کنون نشان داده که با تمام فراز و نشیب‌ها و مشکلات خاص اجرایی خود، به‌دنبال انجام تعهدات و وعده‌های خود است. با توجه به آن‌چه در پاسخ به سئوال اول بیان شد، باید با توجه به خواسته‌ها و اعتماد رأی‌دهندگان و حمایت‌های مقام معظم رهبری و اکثریت جریان‌ها و اهالی سیاست، همگان دولت یازدهم را در جهت تحقق اهداف و برنامه‌ها، در مسیر توسعه کشور یاری کنیم.

اگر بخواهیم دولت آقای روحانی را مورد ارزیابی قرار دهیم، از نظر شما باید بر کدام محورها تأکید بیشتری داشته باشیم؟ به‌عبارت دیگر، در نسبت انطباقی بین وعده‌ها و برنامه‌های این دولت و مطالبات رأی‌دهندگان و نیز برنامه‌های رشد و توسعه کشور، این ارزیابی باید بر چه محورهایی صورت گیرد؟
این ارزیابی‌ها باید بر همان محورهایی که در گفتمان انتخاباتی از سوی دکتر روحانی در قالب شعارها و برنامه‌های ایشان مطرح گردیده و نیز بسیاری از خواسته‌های مردم و همه دلسوزان نظام بوده است، صورت گیرد؛ مانند ارزیابی میزان بازگشت اعتماد و اطمینان و آرامش به اقتصاد داخلی و کسب و کار مردم و نیز کنترل تورم، همچنین ارزیابی میزان تحقق انتظارات و مطالبات همه اقشار و اصناف مردم از دولت اعتدال‌گرا در ابعاد مختلف، میزان ایجاد امکان تعامل و مشارکت اقشار مختلف، به‌ویژه نخبگان سیاسی و فعالان مدنی و جریان‌ها و جناح‌های سیاسی در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، میزان کاسته شدن از فضای التهاب و تشویش و نیز کاسته شدن از تندروی‌ها و افراط‌گرایی‌ها، ارزیابی و نیز شفاف‌سازی از مهمترین مشکلات و موانع فعلی بر سر راه تحقق برنامه‌های توسعه کشور و راهکارهای برون‌رفت از آن...

فکر می‌کنم در ارزیابی میزان تحقق این محورها باید به‌صورت شفاف و صادقانه، مشکلات و موانع با مردم در میان گذاشته شود.
بله البته. این رفتار موجب جلب اعتماد عمومی و همکاری و همراهی مردم شده و به مطالبات و انتظارات روندی منطقی و معقول می‌دهد.

محورهای دیگری را هم قابل طرح می‌دانید؟
بله! عمدتاً در محورهای عمده و اساسی کشور، مانند ارزیابی از روند مذاکرات هسته‌ای و دیپلماسی دولت یازدهم در عرصه جهانی و تأثیر آن بر ثبات امنیت و آرامش کشور، ارزیابی از میزان تحقق مسأله چابک‌سازی دولت و میزان تأثیر آن بر بهبود سیستم مدیریت کشور، ارزیابی از تأثیر اجرایی شدن برنامه‌ها و استراتژی‌های کلان و راهبردی کشور، چون مدیریت جهادی، اقتصاد مقاومتی و مانند آن بر رشد و توسعه کوتاه مدت و بلند مدت، ارزیابی مبارزه و برخورد مؤثر و قاطع با ناهنجاری‌ها و مفاسد اقتصادی و مدیریتی، چون ویژه‌خواری، پولشویی، باندبازی، عزل و نصب‌های بی‌قاعده و برخی موارد دیگر که از جمله مطالبات مردم و دلسوزان نظام و همه امیدواران به رشد و تعالی ایران اسلامی است.



جناب یعقوبی! با این تحلیل و از آن‌جا که جنابعالی در جایگاه مدیریت برنامه‌ریزی تجارب زیادی دارید، به‌نظر شما چگونه می‌توان بر اساس ظرفیت‌ها و زمینه‌های موجود، اهداف و برنامه‌های نظام، از جمله دیدگاه‌ها و تدابیر مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی و سایر تدابیر را محقق ساخت؟
مقام معظم رهبری سال ۱۳۹۳ را سال "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" نامگذاری کردند. بنابراین رشد و توسعه و استقلال اقتصادی مبتنی بر تولید داخلی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در همین راستا، توجه به مقوله فرهنگ نیز اهمیت و جایگاهی خاص می‌یابد. از سوی دیگر، می‌بایست به اسناد بالادستی نظام چون سند چشم‌انداز بیست ساله جمهوری اسلامی، قانون برنامه پنج ساله، سیاست‌ها و خط‌مشی‌های مقام معظم رهبری و نیز سند راهبردی وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های ذی‌ربط و نیز استعدادهای مادی و معنوی، ذخائر و منابع غنی و متنوع کشور و زیرساخت‌های گسترده، نیروی انسانی متخصص و کارآمد و مانند آن نیز دقت لازم را مبذول داشت. در نهایت این‌که، با این پشتوانه‌ها و ظرفیت‌ها، می‌توان به تحقق تدریجی همه تدابیر و برنامه‌ها امیدوار بود.
البته در این راستا، پیروی از الگوی علمی و بومی برآمده از فرهنگ انقلاب اسلامی به‌منظور ترسیم اقتصاد مقاومتی ضروری است که می‌توان با اتکاء بر دانش و فنآوری، مدل نظام اقتصاد اسلامی را مهندسی کرد. به‌عبارت دیگر، ما نیازمند نقشه جامع علمی برای کشور هستیم که باید در آن با دقت و تعمق، ساماندهی تمامی امور و فعالیت‌ها، آموزش و بهینه‌سازی نیروی انسانی، بهره‌مندی مطلوب از نیروی انسانی متخصص و کارآمد، شناسایی ظرفیت‌ها و استفاده بهینه از آن، هدفمندسازی امور و اصلاح و تحول ساختارها با توجه به رویکردها، همچنین گفتمان‌سازی موضوعات، شناخت دقیق از تهدیدها و چگونگی کاهش آسیب‌پذیری، استفاده از دیپلماسی دقیق در جهت همراهی از رویکرد اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی که عزم ملی را طلب می‌کند را سامان داد.
باید با درک درست از فرهنگ جهادی برگرفته از متن فرهنگ و آموزه‌های اسلام و تجارب برگرفته از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، به اموری چون تکلیف‌مداری، توانمندسازی نیروی انسانی پاک و هوشمند، ارتقاء بخشید. ضمن این‌که باید در تصمیم‌گیری‌ها، ارتقاء بهره‌وری و اتخاذ تدابیر راهبردی، دانش‌مداری، عدالت‌محوری و شایسته‌سالاری اساس کار قرار گیرد.

ما در سال‌های اخیر با نوعی سردرگمی و آشفتگی در برخی از سطوح مدیریتی کشور مواجه بوده‌ایم که در برخی موارد ناشی از بی‌برنامگی و در موارد دیگر، ناشی از عللی چون عدم اشراف بر قوانین و سازوکارهای اجرایی و مدیریتی یا فقدان توانمندی لازم و یا رویکردهای سلیقه‌ای و سیاسی بوده است. به‌عنوان یکی از مدیران ارشد نظام، بفرمایید که مدیران و مسئولین نظام چگونه می‌توانند انتظارات و مطالبات مردم را محقق سازند؟
بدیهی است که مدیران و مسئولین نظام باید قبل از هر چیز اشراف و توجه کامل به اسناد بالادستی نظام، چون سند چشم‌انداز بیست ساله، اسناد فرادستی وزارتخانه‌های متبوع، قانون برنامه، قانون بودجه سالانه، سند راهبردی استان و نقشه راه سازمان یا اداره مربوطه داشته باشند. این اشراف باعث می‌شود که آنان بتوانند ابعاد مأموریت‌های محوله را در چارچوب موارد موصوف به‌خوبی شناخته و بتوانند در مجموعه همکاران خود به گفتمان‌سازی پرداخته و تلاش کنند که مأموریت‌های تبیین شده را به گفت‌وگویی فراگیر تبدیل سازند...

بسیار خوب... این رویه یا رویکرد چگونه اهداف برنامه‌ای و اجرایی را محقق می‌سازد؟
ببینید! این رویکرد باعث می‌شود که مدیران بتوانند برنامه‌های پیش‌بینی شده در حوزه فعالیت خود را بر اساس درک و برداشتی درست از برنامه‌ها، عملیاتی و اجرایی کنند...

پس یکی از دلایل عمده عدم توفیق برخی از مدیران در عرصه برنامه‌ریزی و اجرا، همین عدم اشراف یا فقدان گفتمان‌سازی در حوزه‌های متبوعه آنان است...
بله البته! ببینید همین رویه باعث می‌شود که آنان بتوانند طی فرآیندی منطقی و شفاف از عملکرد خود ارزیابی مطلوب و مفیدی داشته باشند و گزارش عملکرد خود را پیوسته به مراجع ذیربط و مافوق گزارش دهند؛ زیرا پذیرش مسئولیت باید مبتنی بر پاسخگویی باشد.

یعنی منظورتان این است که عملکرد هر کسی در حوزه مأموریت‌ها و وظایفش، شفاف‌سازی شده و او در همان چارچوب پاسخگو باشد؟
بله دقیقاً. اگر چنین رویه‌ای بر دستگاه‌های کشور حاکم شود، می‌توان به آسانی عملکرد و خدمات کارکنان، از جمله کارشناسان و متخصصان را مورد تحسین و تشویق قرار داد تا خدمات آنان از آفت مصادره کردن به نفع دیگران مصون بماند.

آقای یعقوبی! با توجه به این‌که در دوره چهارم نماینده مجلس شورای اسلام بوده‌اید و نیز با توجه به اهمیت خانه ملت، ارزیابی شما از نقش و جایگاه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تحقق اهداف در چشم‌انداز آینده کشور چیست؟
وظیفه نمایندگان در چارچوب قانون اساسی، قانون‌گذاری و نظارت است؛ لذا نمایندگان نیز می‌توانند با استناد و ارجاع به همه اسناد بالادستی، از جمله قانون برنامه و بودجه و با توجه به ظرفیت‌ها و موانع و نیز تعامل با مراجع ذیربط، قوه مجریه را در راستای مأموریت‌های محوله یاری نمایند.

این تعامل با دولت "تدبیر و امید" چگونه باید باشد؟
برنامه‌ها و سیاست‌های دولت "تدبیر و امید" مورد وثوق اکثریت مردم است و اعتماد و حمایت مقام معظم رهبری و بسیاری از مسئولین و شخصیت‌ها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی را نیز به همراه دارد. بنابراین نمایندگان باید با رعایت وظایف قانونی خود، دولت را در تحقق اهداف کمی و کیفی و استراتژیک یاری کنند. برای تشخیص و شناسایی نیازهای دولت و مطالبات مردم، نمایندگان محترم باید تحقیق میدانی داشته باشند و با توجه به طرح‌ها و لوایح دولت، برحسب مورد و با هماهنگی دولت پیگیر باشند.

با توجه به این‌که نقدهایی جدی به عملکرد برخی از نمایندگان در دوره‌های مختلف وجود داشته و دارد، از جمله بحث ورود برخی از نمایندگان به حوزه‌های وظایف سایر قوا؛ برای تحقق مطلوب این تعامل و همکاری، پیشنهاد خاصی به نمایندگان محترم دارید؟
نمایندگان محترم باید نظرات و دیدگاه‌های مختلف درباره خواسته‌ها و نیازها را بر اساس جدولی منطقی و با رعایت زمان‌بندی بر اساس اولویت‌ها و اضطرارها پیگیری کنند و به‌صورت حرفه‌ای در تعامل با مسئولین به حل و فصل مسائل بپردازند. به‌عبارت دیگر، نمایندگان مجلس باید برای دستگاه‌های دولتی ایجاد انگیزه کنند، نه این‌که در موضع معکوس قرار گرفته و انفعالی رفتار کنند که اگر چنین شود، نمایندگان گاهی مجبور به عدول از چارچوب وظایف اصلی خود شده و تحت تأثیر افراد یا جریان‌ها، نخواهند توانست این تعامل و همکاری با دولت را داشته باشند.

اجازه دهید وارد بحث استان گیلان شویم. وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی استان گیلان را چگونه ارزیابی می‌کنید و اهم مشکلات و موانع و چالش‌ها در مسیر توسعه گیلان را چه می‌دانید؟
باید ابتدا ارزیابی جامعی از وضعیت سیاسی ـ اجتماعی استان، میزان ورود و مشارکت فعالان سیاسی در برنامه‌ها، بازگشت فضای اعتماد و امید جهت مشارکت سیاسی، میزان بهره‌مندی همگان از امکانات و حمایت‌ها جهت مشارکت و تعامل سیاسی، میزان بهبود روابط عمومی و مشارکت اجتماعی در همه زمینه‌ها صورت گیرد که البته با توجه به شواهد و قرائن می‌توان تا حدود قابل توجهی، بهبود وضعیت و امیدواری و اعتماد عمومی را احساس کرد.

یعنی وضعیت کنونی استان از نظر شما ایده‌آل است؟
خیر؛ ما هنوز با چشم‌انداز توسعه همه‌جانبه استان فاصله زیادی داریم! عرض بنده این است که در شرایط فعلی، عرصه و فضا برای برداشتن گام‌های رو به جلو مهیاست. توسعه و تحول فراگیر و همه‌جانبه زمانی به‌صورت ایده‌آل محقق خواهد شد که شاهد بهره‌مندی و به‌کارگیری از همه ظرفیت‌ها و استعدادها و امکانات در استان گیلان، یعنی نیروهای انسانی مجرب و متخصص، نخبگان سیاسی و علمی، اهالی اندیشه و قلم، چون نویسندگان، منتقدان، پژوهشگران، کارشناسان و صاحب‌نظران در عرصه‌های مختلف و نیز همکاری و همراهی رسانه‌های عمومی، چون نشریات، صدا و سیما، سایت‌ها و وبلاگ‌های خبری ـ تحلیلی و ... با برنامه‌های دولت "تدبیر و امید" باشیم. در این میان نمی‌توان نقش مشارکت دانشگاه‌ها و مؤسسات علمی، آموزشی و فرهنگی و مجامع و انجمن‌ها و تشکل‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نیز انجمن‌های صنفی کارمندی، کارگری، فرهنگی ـ هنری، ورزشی، دانشجویی، دانش‌آموزی، همچنین روحانیت استان، کسبه و تجار و نیز نهادهای انقلابی، چون سپاه، بسیجیان، ایثارگران و هیئات محلی و مذهبی و مانند آن را نادیده گرفت.
همکاری و مشارکت نخبگان و چهره‌های شاخص سیاسی و فرهنگی که در سطوح عالی کشور، اعم از قوای سه‌گانه یا سایر نهادها و سازمان‌های نظامی و انتظامی و یا در میان مراجع و مجتهدان سرشناس یا در مجلس خبرگان حضور دارند یا مقیم استان‌ها یا حتی کشورهای دیگر هستند نیز می‌تواند به تحقق شعارهای دولت "تدبیر و امید" در استان گیلان کمک شایانی کند.

اگر بخواهید به اجمال به محورهای اصلی تحول و توسعه اقتصادی استان اشاره کنید، کدام موارد را دارای اهمیت ویژه می‌دانید؟
اقتصاد گیلان، در درجه اول بر پایه کشاورزی استوار است. البته باید از این رویکرد سنتی عدول کرد و محورهای دیگری را در همین درجه اهمیت برای استان مطرح کرد که به آن اشاره خواهم کرد. اما در همین بخش کشاورزی، باید با رویکرد خودکفایی نسبی با بهره‌گیری از همه امکانات و ظرفیت‌ها، چون سیستم مکانیزه به افزایش تولید در کشاورزی اهتمام کرد. مهم‌ترین محصول کشاورزی استان برنج است که بیش از 35 درصد نیاز داخلی را تأمین می‌کند. پس از آن چای است که 85 درصد تولید داخلی را تأمین می‌کند. زیتون، دامداری، صید ماهی و پرورش زنبور عسل و کرم ابریشم نیز از سایر محصولات و فعالیت‌های اقتصادی استان هستند. غیر از این‌ها، کشت گندم و جو، بادام زمینی، توتون و فندق نیز از دیگر محصولات زراعی گیلان می‌باشند که هنوز نیز به‌صورت انبوه در نقاط مختلف استان کشت می‌شوند.
فعالیت تجاری با مراکز بازرگانی بسیار انبوه نیز وجود دارند. هر واحد کوچک جغرافیایی در گیلان بازاری دارد، که اغلب در کنار راه‌های اصلی قرا گرفته‌اند. مهمترین ویژگی اصلی جلگه مرکز گیلان، رونق فعالیت بازارهای هفتگی است. متأسفانه در دهه‌های اخیر با وجود رشد سریع جمعیت، نه‌تنها فعالیت‌های اقتصادی در استان گیلان گسترش نیافته ‌است، بلکه با انقباض روبه‌رو بوده و برخی از رشته‌های مهم فعالیتی خود را نیز از دست داده‌اند. واردات موجب کاهش قیمت محصولات استراتژیک استان از سطح عمومی قیمت‌ها شده و منجر به تحمیل هزینه‌ای بر کشاورزان گیلان گردید. این سیاست‌ها موجب انتقال ارزش افزوده کشاورزان گیلانی به سایر مناطق کشور شد. عدم سیاست‌های مناسب هم منجر به کاهش شدید تولید چون صنایع محلی و دستی شد. باید با احصاء مشکلات بخش کشاورزی استان و پیش‌بینی راهکارهای لازم، با هدف ارتقاء کمیت و کیفیت محصولات استان، به بهبود وضع اقتصادی و کشاورزان همت گماشت.

اگر ممکن است به برخی از این راهکارها برای بخش کشاورزی اشاره نمایید؟
باید دید که مهمترین محصولات استراتژیکی که باید در برنامه‌ریزی‌ها و حمایت‌ها در اولویت قرار گیرند، کدام‌اند؟ یا ببینیم میزان تولید فعلی نسبت به تمام ظرفیت و استعداد استان چه اندازه است؟ به‌عبارت دیگر، به آسیب‌شناسی بخش کشاورزی در استان و اتخاذ راهکارهایی برای برطرف کردن یا کاهش این آسیب‌ها بپردازیم. مثلاً ببینیم وضعیت اجرای برنامه‌های مصوب دولت‌های پیشین در این بخش چه اندازه بوده و موانع اجرای آن‌ها چه بوده است؟ یا این‌که مهمترین مشکلات اجتماعی و اقلیمی و فرهنگی مردم استان در گرایش و اهتمام به کشاورزی کدام‌اند؟ باید تغییرات بنیادی و اساسی در سیستم کاشت، برداشت، نگهداری، خرید و فروش و توزیع محصولات کشاورزی استان، به‌ویژه برنج و چای، همچنین حذف برخی از واسطه‌ها و دلالان در سیستم خرید و توزیع، و برخورد پیشگیرانه با پدیده نابهنجار و آسیب‌زای زمین‌خواری و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی در استان توسط سودجویان و دلالان و بررسی دلایل بی‌توجهی به این پدیده ویران‌گر صورت گیرد که حائز اهمیت زیادی است.



از آن‌جا که جنابعالی به‌عنوان مدیر برنامه‌ریزی در نظام حضور داشته‌اید، در وضعیت فعلی چه راهکارها و برنامه‌هایی را برای بهبود وضعیت در بخش کشاورزی پیشنهاد می‌کنید؟
در رویکرد برنامه‌محور باید به‌صورت همه‌جانبه از تولیدکنندگان حمایت کرد که از جمله آن می‌توان به اعلام نرخ تضمینی خرید محصولات در زمان مناسب، تسریع در طرح یکپارچه‌سازی، تجهیز و نوسازی شالیزارهای استان، ذخیره‌سازی آب‌های سطحی، ساماندهی سفیدرود، مسائل و مشکلات خاص کشاورزان استان در زمینه‌های مختلف، چون: درآمد سالانه و مخارج و هزینه‌ها، میزان تسهیلات مالی و بانکی و نحوه دریافت آن‌ها اشاره کرد.
همچنین باید به میزان حمایت‌های دولت در بخش آموزش، بهداشت، خرید محصول و سیستم نگهداری و توزیع، مبارزه با آفات و بلایای طبیعی، آبیاری و آب‌رسانی، مکانیزه کردن کاشت و برداشت، بیمه کشاورزان و محصولات و اراضی و باغات، توجه به بخش کاشت گلخانه‌ای و روش‌های بهینه‌سازی محصولات کشاورزی نگهداری محصولات و ... توجه بیشتری کرد و نحوه اجرای برنامه‌ها یا خدمات را بهبود بخشید و روند اجرای آن‌ها را تسهیل کرد.
مسئولین ارشد استان و نمایندگان شهرهای استان در مجلس شورای اسلامی هم باید به پیگیری مصوبات و اعتبارات بخش کشاورزی استان اهتمام جدی داشته باشند.

از آن‌جا که از گذشته تا کنون نگاه اقتصادی و تولیدی به استان گیلان مبتنی بر کشاورزی بوده و به ظرفیت و استعداد استان در زمینه تولیدات صنعتی توجه جدی نشده است، متأسفانه هنوز در بخش صنعتی جایگاه مناسبی در کشور نداریم و رویکرد برنامه‌ای و آینده‌نگرانه در این استان مورد تردید است. ضمن این‌که ما هنوز در همان بخش کشاورزی هم مشکلاتی متعدد داریم و جایگاه استان ما در بخش تولید و تأمین میزان نیاز و مصرف داخلی هم رضایتبخش نیست! یعنی زیرساخت‌های لازم برای این دو بخش هم به‌صورت کافی و جود ندارد! در این‌باره چه دیدگاهی دارید؟
در حال حاضر در استان گیلان، صنایع مرتبط با شرایط اقلیمی و محصولات عمده آن، یعنی صنایع وابسته به کشاورزی در اولویت و اهمیت قرار دارد. امروز باید ببینیم وضعیت کنونی بخش صنعت در استان و میزان تولید به نسبت ظرفیت و امکانات بومی موجود، اعم از معادن و منابع طبیعی، مواد اولیه،کارخانه‌ها و مراکز تولید صنعتی در بخش دولتی و خصوصی چگونه است و دلایل بازدهی یا عدم بازدهی مناسب بخش صنعت در استان و میزان اشتغالزایی بومی را بررسی کرده و برای آن چاره‌اندیشی کنیم. امروز باید دید که چند درصد از کارخانجات فعال یا نیمه‌فعال و یا غیرفعال و تعطیل‌اند؟
البته باید ببینیم که جایگاه استان در طرح جامع و چشم‌انداز توسعه کشور کدام است و میزان اجرای برنامه‌های مصوب و جذب اعتبارات تا کنون چگونه بوده است؟ مثلاً به‌صورت کارشناسانه بررسی شود که راه‌های جلب توجه مجلس و دولت به استعدادها و ظرفیت‌های استان گیلان در بخش اجرای برنامه‌های تولید صنعتی و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی چگونه امکان‌پذیر خواهد بود؟ همچنین ببینیم که راه‌های ترویج و حمایت از صنایع دستی استان با هدف اشتغالزایی و رشد اقتصادی و راه‌های حمایت از شهرک‌های صنعتی، شرکت‌ها و کارگاه‌های تولیدی یا مشاغل صنعتی کوچک کدام است؟
البته نباید فراموش کنیم که اجرای اصل 44 قانون اساسی می‌تواند به تحول و توسعه تولید صنعتی در استان کمک شایانی کند؛ و البته بدیهی است که این تحول و توسعه صنعتی باید با نگاه صنعتی شدن استان بر اساس ظرفیت‌ها و پتانسیل و عزم استانی صورت گیرد.

درباره مسائل مربوط به حوزه تجارت و بازرگانی استان چه نظری دارید؟
با توجه به موقعیت ژئوپولیتکی استان و نیز با نگرشی برنامه‌محور و توسعه‌گرا در این‌جا به اختصار عرض
می‌کنم که باید اقداماتی اساسی را در این زمینه مورد توجه جدی قرار داد که از جمله آن توسعه، ارتقاء و بهبود زیرساخت‌ها و زمینه‌های مساعد برای حوزه تجارت و بازرگانی است. بازاریابی قدرتمند جهت ارائه محصولات استان و ارتقاء روابط بازرگانی با کشورهای همجوار، از جمله شرق اروپا و نیز تلاش در جهت گسترش فعالیت‌های بازرگانی با تأکید بر ترانزیت کالا باید در اولویت برنامه‌ها و سیاستگذاری‌ها در این بخش باشد. البته در حال حاضر باید به مسأله حمل و نقل، از جمله احداث خط راه آهن و نیز اتمام پروژه بزرگراه قزوین به گیلان اشاره کرد که اهمیت ویژه‌ای در این زمینه دارد.
این نکته را هم باید اضافه کنم که بر این اساس باید تربیت نیروی انسانی متخصص، هوشمند و هدفمند برای استان به‌نحوی باشد که در آن، هر دو قطب کشاورزی و قطب صنعتی مورد لحاظ قرار گیرد. یعنی در همه تدابیر و برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها، از حالت تک‌قطبی کشاورزی، قطب صنعتی شدن استان نیز به‌صورت
حرفه‌ای و عملیاتی مورد توجه جدی قرار گیرد.

درباره صنعت توریسم و گردشگری چه تحلیلی دارید؟ نقش و کارکرد این صنعت در توسعه و اشتغالزایی در استان را چه اندازه می‌دانید؟
استان گیلان به‌دلیل برخورداری از طبیعت غنی و میراث فرهنگی و تاریخی از قطب‌های گردشگری ایران به‌شمار می‌رود که سالانه چند میلیون گردشگر را از سراسر کشور جذب خود می‌کند. اما این‌که چگونه می‌توان از این موهبت و فرصت استفاده مناسبی کرد و با توسعه این صنعت به توسعه و اشتغالزایی استان کمک کرد، نیازمند بحثی مبسوط است. با توجه ویژه به صنعت توریسم و گردشگری در استان و با نگاهی واقع‌گرایانه به ظرفیت‌ها، امکانات، برنامه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دولت و بخش خصوصی و تدوین طرحی جامع و فراگیر می‌توان به افزایش درآمد و اشتغالزایی در استان کمک کرد.
در این‌جا به همین اندازه اکتفاء می‌کنم که باید از همه ظرفیت‌های موجود در گردشگری استان استفاده کرد و در سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در این بخش، نگاهی همه‌جانبه و فراگیر داشت. آن‌چه اکنون باید در اولویت‌های کاری در این بخش قرار گیرد، بازسازی و بهسازی مناطق گردشگری، از جمله مناطق ساحلی و بندری استان، ساماندهی ایستگاه‌های گردشگری، مشارکت بخش خصوصی، ایجاد بازارهای فروش محصولات محلی و صنایع دستی، آموزش نیروی انسانی و مانند آن است.
نکته دیگری که باید مورد عنایت برنامه‌ریزان و مدیران قرار گیرد، استفاده از درآمدهای حاصل از گردشگری برای بهینه‌سازی محیط گردشگری و ارتقاء خدمات مربوط به آن است.
 
اگر موارد دیگری را در بحث توسعه اقتصادی استان گیلان درنظر دارید، بفرمایید.
بله. البته در این زمینه مباحث زیادی قابل طرح و گفت‌وگوست که من در این فرصت به اختصار به برخی موارد اشاره می‌کنم. در نگاهی کلان باید شرایط طبیعی و اقلیمی استان را در برنامه‌های توسعه و رونق اقتصادی استان مد نظر قرار داد. تقویت زیربناهای اقتصادی استان در بخش حمل و نقل، ارتباطات، انرژی و ... می‌تواند به این تحول و توسعه کمک کند. نباید از برنامه‌ریزی درخصوص استفاده مطلوب از درصدی از درآمدهای حاصل از فروش منابع نفتی موجود در دریای خزر برای استان گیلان غفلت کرد. از جمله مواردی که باید در برنامه‌ها مورد توجه جدی‌تر قرار گیرد، احداث سدهای مخزنی با هدف مهار کردن آب‌های سطحی، کنترل سیلاب‌ها و جلوگیری از طغیان رودخانه‌ها، ایجاد طرح توسعه فضای تجاری و صنعتی در استان، مطالعه و احداث راه‌های ارتباطی اصلی و فرعی استان، اعم از جاده‌ای و ریلی، طراحی و احداث اسکله‌های حرفه‌ای و تجاری، احداث فرودگاه‌های کوچک بین‌المللی در شهرهای استان و مانند آن است. در یک کلام باید عرض کنم که استان گیلان نیازمند یک نقشه راه جامع برای توسعه است.

در بخش عمرانی و توسعه شهرهای استان چه محورهایی باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند؟
باید ابتدا میزان پیشرفت و بهبود وضعیت عمرانی و توسعه شهرهای استان را با توجه به چشم‌انداز توسعه استان بر اساس برنامه‌های مصوب و بودجه‌های عمرانی مورد ارزیابی قرار دهیم و ببینیم عمده‌ترین موانع و مشکلات تحقق و اجرای برنامه‌های عمرانی و توسعه استان کدام است؟ مثلاً بررسی وضعیت راه‌ها و جاده‌های استان، به‌ویژه در بخش‌های مهم صنعتی و تولیدی و ترانزیت، یا بررسی وضعیت شهرسازی و توسعه شهری در استان در زمینه رعایت معیارها و استانداردهای ساخت و ساز و معماری، احداث یا ترمیم خیابان‌ها و معابر شهری، احداث مراکز تفریحی و فضای سبز، احداث سیستم فاضلاب و آبراه‌های مناسب (با توجه به بارندگی فراوان و سیل‌خیز بودن شهرهای استان)، احداث مراکز و امکانات رفاهی و امنیتی و بهداشتی، توسعه امکانات ارتباطی و حمل و نقل، راهکارهای پیشگیری از نابودی یا تخریب فضای سبز و منابع طبیعی و عمومی، تسریع در احداث جاده‌های مهم ارتباطی استان با استان‌های همجوار و ترمیم بافت‌های فرسوده شهری، ساماندهی مراکز خرید و فروش، توزیع مناسب و عادلانه امکانات شهری و مانند آن.

به‌نظر شما توجه به چه بخش‌هایی از مسائل اجتماعی استان می‌تواند به تحقق اهداف توسعه و تحول استان و ایجاد فضای امید و اعتماد بیشتر کمک نماید؟
ارزیابی وضعیت اجتماعی استان از جهت میزان مشارکت و حضور مردم در عرصه‌های مختلف و دلایل آن، می‌تواند به بازگشت و استقرار نشاط و امید به میان اقشار مختلف و فعالان سیاسی ـ اجتماعی و راه‌های استفاده مناسب از این شرایط مثبت جدید کمک کند. همکاری و تعامل همه سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی و مدنی، استفاده مناسب از اجتماعات مردمی، بهینه‌سازی برخی رفتارها در حوزه عمومی و شیوه‌های برخورد مناسب با پدیده‌های آسیب‌زا و ناهنجاری‌ها، منجر به بهبود وضعیت امنیت اجتماعی می‌شود و مسئولین مربوطه باید با رویکردی قانون‌مدارانه و اعتدال‌گرایانه و نیز با اتخاذ راهکارهایی برای کاهش جرائم اجتماعی باشند. وضعیت اشتغال و بیکاری در استان و پیش‌بینی سازوکار مطلوب برای بهبود وضعیت، دلایل رشد یا کاهش آمار ازدواج و طلاق و بررسی دلایل با رویکردی بومی، مسأله مهاجرت از روستا به شهر و پیامدهای آن، بررسی و ریشه‌یابی کاهش یا افزایش برخی رفتارهای خودسرانه و غیرقانونی توسط برخی گروه‌های خودسر و راه‌های مقابله با آن، وضعیت رابطه ادارات و نهادها با ارباب رجوع و عملکرد مدیریت‌های خرد و کلان استان و ضرورت یا اولویت استفاده و به‌کارگیری نیروهای بومی در مدیریت‌ها و مشاغل در استان و مانند آن می‌تواند از جمله مسائل اجتماعی باشد که توجه عالمانه و مدبرانه مدیران و مسئولین ذیربط به آن‌ها، منجر به بهبود هرچه بیشتر وضعیت اجتماعی استان شود.

از آن‌جا که در شعار سال 1393 پس از اقتصاد بر فرهنگ نیز تأکید شده است، جنابعالی به‌عنوان یک مدیر ارشد فرهنگی چه دیدگاهی درباره توسعه فرهنگی در استان دارید؟
ابتدا باید ارزیابی کاملی از وضعیت فرهنگی استان بر اساس سیاست‌ها و برنامه‌های کلان نظام و برنامه‌های سند راهبردی استان و نقشه راه سازمان‌های فرهنگی و سایر نهادهای ذیربط داشته باشیم و ببینیم که در آن‌ها چه انتظاراتی از سازمان‌ها و نهادها و دست‌اندرکاران فرهنگی ترسیم شده است؟ آن‌گاه امکان و میزان تحقق برنامه‌های فرهنگی را بر اساس شرایط و ظرفیت‌ها و توانمندی‌های استان بسنجیم و بر این اساس، موانع و مشکلات موجود در اجرای برنامه‌های فرهنگی استان را شناسایی کنیم.
باید با شفافیت و صراحت نقش فعالان و عناصر فرهنگی استان در همسویی و همکاری با برنامه‌های فرهنگی دولت "تدبیر و امید"، از جمله هنرمندان، نویسندگان و محققان، روحانیون، ائمه جمعه و جماعات، اساتید و دبیران و نهادها و سازمان‌های فرهنگی، چون سازمان تبلیغات اسلامی، امور فرهنگی شهرداری‌ها، ستاد نمازهای جمعه و ستاد اقامه نماز و مساجد، اوقاف و امور خیریه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزشی، بخش فرهنگی بسیج در اقشار مختلف، امور فرهنگی سپاه، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش و مانند آن تعیین و تببین شود. در این صورت می‌توان با ایجاد فضای امید و اعتماد و اعتدال جهت مشارکت و همکاری همه نخبگان و استعدادهای فرهنگی و ضرورت جذب و یا دعوت جدی از همه اهالی اندیشه و قلم و هنر گیلانی، اعم از افراد مقیم در استان یا هرجای دیگر و تلاش و اهتمام جدی همگان برای اجرای برنامه‌های مصوب فرهنگی کشور که از اولویت برخوردار بوده یا به تحقق فضای اعتدال و اجرای برنامه‌های توسعه همه‌جانبه کمک می‌نماید، اهتمام ورزید.

جناب یعقوبی! متأسفانه فعالیت‌ها و کنش‌های سیاسی نیروهای انقلابی و سیاسی و نیز جریان‌های فعال در استان، از یک وحدت رویه و هدفمندی برخوردار نیست. حتی هنوز نتوانسته‌ایم از فضا و ظرفیت‌های کنونی برای مشارکت و پیشبرد برنامه‌ها و سیاستگذاری‌ها استفاده کنیم. عمده فرصت‌ها و موقعیت‌ها صرف کارهای مقطعی و جزئی می‌شود و ما دچار یک غفلت و فرصت‌سوزی هستیم. می‌دانید که در آینده نزدیک برنامه ششم هم تدوین خواهد شد؛ اما نقش نخبگان و فعالان سیاسی استان در این بخش به چشم نمی‌آید. حتی نتوانسته‌ایم مراجعی چون شورای برنامه‌ریزی استان را نسبت به اهمیت برخی برنامه‌ها و ایده‌ها اقناع یا حساس کنیم. به‌نظر می‌رسد که باید همگان در این مقطع مشارکت و فعالیت جدی‌تری داشته باشند.
بله، همین‌طور است. باید همگان با نگاهی ملی و فراجناحی جهت ارتقاء بخشی به تحقق منافع و اهداف کشور و استان وارد این عرصه شوند. البته این همکاری باید با زبان برنامه‌ای و ارائه راهکارهایی مبتنی بر قوانین و الگوهای علمی باشد. از سوی دیگر، باید به دولت هم فرصت نقش‌آفرینی بدهیم. نارسایی‌ها و مشکلات را با نقد و پیشنهادات سازنده مطرح نماییم. با شما موافقم. باید فضای کنونی را مغتنم بدانیم و از تنش‌آفرینی و تمامیت‌خواهی و نیز حاشیه‌سازی‌های بی‌حاصل و آسیب‌زا اجتناب کنیم. مهم‌تر از همه، باید توصیه‌ها و رهنمودهای مقام معظم رهبری مبنا و فصل‌الخطاب در همه امور باشد و همگان از ایشان تبعیت نماییم.

در حال حاضر کدام مسأله باید به‌صورت ویژه در اولویت فکری و کاری مدیران، نخبگان، فعالان سیاسی و صاحب نظران باشد؟
قطعاً عنایت دارید که استان گیلان در مقایسه با سایر استان‌ها با توجه به ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها و شایستگی‌ها، از رشد و توسعه و پویایی لازم برخوردار نیست. یعنی استان ما در حال حاضر در جایگاه درخور و شایسته خود قرار ندارد. بنابراین همه عزیزان باید عنایت و توجه داشته باشند که باید در فرصت مغتنمی که برای استان پیش آمده؛ از جمله حضور جناب آقای نوبخت در دولت یازدهم، آن‌هم در جایگاه معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، یک فرصت است که باید از آن استفاده شود تا مجموعه برنامه‌ها با تلاش و همفکری دست‌اندرکاران و مسئولین ذی‌ربط تحقق یابد...

آقای یعقوبی! به نکته مهمی اشاره کردید. حضور جناب نوبخت در سطح عالی دولت فرصت مغتنمی برای استان است و در واقع یک موهبت محسوب می‌شود. اما متأسفانه تا کنون از این فرصت استفاده مطلوبی نشده است. عمده ارتباط با ایشان ظاهراً جلسات گفت‌وگوهای کلی و یا مربوط به تغییرات مدیران بوده است. ظاهراً خود ایشان با توجه به حجم کارشان و کمبود فرصت، انتظار بیشتری از مسئولین و نخبگان استانی در تدوین برنامه‌ها و طرح‌ها و یا مشاوره در امور مختلف دارند. جنابعالی که در تدوین برنامه‌های نظام نقش داشتید و از مدیران برنامه‌ریز استراتژیک بودید، چه توصیه‌ای درباره بهره‌مندی از حضور مغتنم جناب نوبخت در دولت دارید؟
خب، به‌عنوان نمونه حتماً مطلع هستید که اخیراً ستاد تدوین برنامه پنج ساله ششم کشور به ریاست آقای نوبخت تشکیل شده است و طبق برنامه، تدوین برنامه ششم تا پایان سال جاری در معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری به اتمام می‌رسد و مقرر شده که تا پایان اردیبهشت سال 1394 در هیأت دولت مطرح شده و به تصویب برسد و نیز در خرداد ماه همان سال تقدیم مجلس شود. خب با این وضعیت، ما حدود 7 ماه فرصت برای نقش‌آفرینی و تأثیرگذاری در تدوین برنامه برای استان در حوزه معاونت موصوف داریم. اگر در برنامه ششم جایگاه مناسبی برای استان ترسیم نشود، کماکان نسبت به سایر استان‌ها پنج سال عقب‌ماندگی خواهیم داشت. بنابراین نقش مدیران و مسئولین و نخبگان استانی، به‌ویژه نماینده عالی دولت در استان بسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود. اکنون همگان باید نقش‌آفرینی تاریخی خود را به اثبات برسانند.

برای این نقش‌آفرینی همگان در تدوین برنامه ششم، مایلم بدانم که شما به‌عنوان یک پژوهشگر در مدیریت استراتژیک، چه راهکاری را توصیه می‌نمایید؟
باید تأکید کنم که این ارتباط و همکاری در تدوین برنامه استان، باید دوسویه و در عین حال معنادار و تعهدآور باشد. یعنی ارتباط و همکاری مسئولین و مدیران استان، نمایندگان محترم استان در مجلس، نخبگان فکری و سیاسی، روحانیت محترم و سایر دست‌اندرکاران با جناب نوبخت و تیم کاری ایشان و بالعکس؛ یعنی از آن‌سو جناب نوبخت هم باید عنایت و توجه ویژه به این مهم داشته باشند. همه این عزیزان در استان و دولت باید بدانند که در این همکاری دوسویه، از نگاه مردم در آزمون حساس و سرنوشت‌سازی قرار دارند. امیدواریم همه عزیزان، از جمله جناب نوبخت در این آزمون موفق باشند و سرنوشت گیلان به نحو مطلوبی رقم بخورد.
نکته دیگری که باید عرض کنم این است که در مجموع باید تمامی برنامه‌ها و فعالیت‌ها، مبتنی بر تقویت نظام، رضایتمندی مردم و رشد و توسعه کمی و کیفی استان باشد. لذا لازم است در تدوین برنامه‌ها، اموری چون نیازسنجی، اثرسنجی و اثربخشی به دقت مورد توجه قرار گیرد. باید در همه مسائل استان، آسیب‌شناسی دقیق صورت گیرد تا مسئولین بر ظرفیت‌ها و مشکلات و چالش‌ها وقوف کامل داشته باشند. زیرا شناخت کافی از فرصت‌ها و محدودیت‌ها، نقش مهمی در برنامه‌ریزی‌ها دارد و موجب می‌شود تا مدیران بتوانند با این اشراف بر حوزه کاری خود، با سیاست‌ها و راهبردهای دولت همراه شوند و اهداف خرد و کلان را تحقق بخشند.

جناب یعقوبی! به مباحث بسیار جالب و سودمندی اشاره کردید. این نگرش حاصل فعالیت‌های مدید شما در حوزه برنامه‌ریزی و حضور در فضاهای علمی و دانشگاهی است. مطلع هستم که برنامه‌ای تحلیلی هم در حوزه استان گیلان تدوین و به مراجع ذیربط هم ارائه نموده‌اید. ضمناً مردم استان خاطره خوش و مثبتی از شما دارند و سلامت و پاکدستی و دیانت شما محل تردید نیست. لذا فعالان و نخبگان استان گیلان و بنده هم به نوبه خود از شما انتظار داریم با توجه به موهبت استعداد و ظرفیت‌هایی که دارید و چهره شناخته شده‌ای هم در سطوح عالی نظام هستید، به‌صورت مستقیم و جدی‌تر، کمک‌های بیشتری به استان نمایید. قطعاً دست‌اندرکاران و فعالان استانی استقبال خواهند کرد.
از لطف شما سپاسگزارم. همه ما باید از تجارب و اندوخته‌های خود برای کمک به پیشبرد تحقق اهداف نظام و عزت و سربلندی ایران اسلامی استفاده کنیم که البته برای ما گیلانیان، رشد و تحول و توسعه استان گیلان اهمیت ویژه‌ای دارد. بنده نیز به نوبه خود به‌عنوان یک خدمتگزار نظام اسلامی، همواره آماده خدمت به کشور و مردم عزیز استان‌مان هستم. امیدوارم که خداوند متعال به هه ما چنین توفیقی را عطا فرماید.

از جنابعالی به‌خاطر حضور صمیمانه در این گفت‌وگو سپاسگزارم و آرزومندم در هر جایگاه و عرصه‌ای که حضور دارید، همواره موفق و سرافراز باشید.
بنده هم از شما به‌خاطر تلاشی که برای ایجاد فضای نقد و گفت‌وگو می‌کنید، تشکر می‌کنم و توفیق و عزت و سربلندی همگان را از خداوند منان خواستارم.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"