کسی برای خزر گریه نمیکند...
حجم بالای ذخائر نفت و گاز و سهم 90 درصدی این دریا در تولید خاویار باعث اهمیت آن و بروز برخی مباحث اختلافی بین ایران و آذربایجان، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان شده است.
12 آگوست روزی است که همه موضوعات زیستمحیطی به کناری میرود و بحث دریای خزر داغ میشود؛ بزرگترین دریاچه دنیا که وسعتش موجب شده آن را دریا بنامند و برای خودش روز جهانی داشته باشد؛ خزری که همیشه راه حل مسائل زیستمحیطی است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، گاهی میخواهند کمآبی جاهای دیگر را با انتقال آبهای آن برطرف کنند، گاهی هم بهدنبال محلی برای محو فاضلابها میگردند؛ اما تقویم و مناسبتهای درج شده هم در این روز یادآوری میکنند که خزر سرمایه محیط زیست کشور ما و چهار کشور دیگر است و نمیتوان بهسادگی در رابطه با آن تصمیمگیری کرد.
هر وقت صحبت از انتقال آب خزر به استان سمنان یا دریاچه ارومیه میشود، شرکای چهارگانه خود را فراموش میکنیم. درحالی که دریای خزر در تاریخ معاصر ما اغلب مورد بحث با کشور همسایه عثمانی (ترکیه وقت) قرار میگرفت و طی معاهدههایی، حق و حقوق ما از این سرمایه دستخوش تغییر میشد، اما اکنون نیز رژیمهای حقوقی آن کاملاً روشن نیست. خزر به هیچ دریایی متصل نیست؛ بنابراین رژیم حقوقی منحصر به فردی را میطلبد؛ چرا که نمیتواند مشمول کنوانسیون ملل متحد حقوق دریاها که همه قوانین در آن روشن است، شود و باید کشورهای ساحلی در رابطه با آن به توافق برسند.
تا سال 1319 هیچ اشارهای به استفاده از منابع در بستر دریای خزر نشده بود، اما در سال 1378 تا 1381 مناقشاتی بر سر منابع نفت و گاز، تحدید حدود آبی سطح و بستر دریا و سهم ماهیگیری بین این پنج کشور مطرح شد و درحالی که ایران نیز ذخائر اثبات شدهای در دریای خزر دارد، اکتشاف آنها متوقف شده است. همچنین حجم بالای ذخائر نفت و گاز و سهم 90 درصدی این دریا در تولید خاویار باعث اهمیت آن و بروز برخی مباحث اختلافی بین ایران و آذربایجان، ترکمنستان، روسیه و قزاقستان شده است.
آلودگی سواحل؛ ویروسی که خزر را بیمار کرد
توسعه زیرساختهای شهری، فعالیتهای کشاورزی با استفاده از سموم، کود و سایر مواد شیمیایی کشاورزی مشکلات زیستمحیطی را در سواحل خزر ایجاد کرده است؛ چرا که ورود فاضلاب و پسابهای کشاورزی بهدلیل نبود مدیریت پسابهای مراکز صنعتی سبب شده سالانه هزاران لیتر فاضلاب وارد دریای خزر شود. در واقع، آلودگی دریای خزر ناشی از ورود آلایندههای با منشاء خشکی است. بنابراین برای کاهش مشکلات زیستمحیطی این دریا باید کارهای حفاظتی را از سواحل کشورهای حاشیه آغاز کرد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در اینباره میگوید: در موضوع آلودگی دریای خزر دنبال کشور مقصر نمیگردیم. ما باید بهجای اینکه میزان نقش کشورهای مختلف را در آلودگیها بسنجیم، به مطالعه علمی در این زمینه بپردازیم و نوع آلودگی کشورها را مشخص کنیم. بهطور مثال، آلودگی در ساحل آذربایجان ماهیت نفتی دارد، اما در سواحل ایران مشکلات آلودگی ناشی از کشاورزی، زباله و فاضلابهاست.
پروین فرشچی در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا میافزاید: از سالها قبل مطالعاتی مرتبط با فاز دوم همکاری منطقهای ایران برای سنجش آلودگیهای شناگاههای استانهای ساحلی شمالی و جنوبی در دست داشتیم تا میزان و نوع آلودگیهای میکروبی شناگاهها را مورد بررسی قرار دهیم. اکنون نیز از همه استانهای ساحلی در شمال و جنوب کشور خواستیم تا شناگاههای مناطق ساحلی را از نظر میکروبی مطالعه کنند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان نیز میگوید: آلودگیهای نفتی که بیشترین مسبب آن کشور آذربایجان است، بهشدت خزر را رنج میدهد؛ البته از سوی ایران نیز انواع فاضلابهای خانگی، کشاورزی و صنعتی وارد خزر میشوند.
محمدرضا برجی ادامه میدهد: وضعیت خزر در مجموع بحرانی است و برای نجات این دریا از آلودگیها توسط کشورهای حاشیه آن، فقط اقداماتی در حد کنوانسیون و نه بهصورت کامل انجام میدهند که اصلاً کافی نیست.
انتقال آب از جیب خلیفه
دریای خزر منبعی است که در آن با چهار کشور همسایه سهیم هستیم و عملاً میتوانیم بنا بر تصمیمات داخلی نسبت به استفاده از آن برای رفع مسائل ـ حتی اگر راه حل کارشناسی باشد ـ تصمیمگیری کنیم.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در این ارتباط میگوید: انتقال آب خزر به کویر سمنان تبعات منطقهای دیگری نیز برای ما خواهد داشت، چون این عمل را در منطقه رواج خواهیم داد؛ هرچند ممکن است سایر کشورها نیز چنین برنامههایی داشته باشند.
پروین فرشچی انتقال آب خزر به کویر سمنان را از نظر زیستمحیطی "گریهآور" توصیف میکند و میافزاید: این اقدام تبعات بسیار بدی از نظر اکوسیستم برای دریای خزر خواهد داشت و علاوه بر آن نیز هیچ تضمینی برای ماندن آب منتقل شده در منطقه سمنان وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: هیچگونه توافقی با سازمان حفاظت محیط زیست برای این اقدام انجام نشده است و این سازمان به هیچ عنوان موافق این طرح نیست.
این درحالی است که محمد وکیلی ـ استاندار سمنان ـ اما میگوید: در این راستا باید بهدنبال تلاش جدی در انتقال آب به استان سمنان باشیم و ضرورت انتقال آب از دریای خزر به استان بیشتر از گذشته احساس میشود.
نماینده مردم سمنان، مهدیشهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی نیز با انتقاد از وزارت نیرو در بخش انتقال آب دریای خزر و شیوه عملیات آبرسانی به مناطق محروم و روستاها، میگوید: انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی ایران از 5 مسیر بررسی شده است و بهترین گزینه برای انتقال آب دریای خزر که کمترین هزینه را دارد، مسیر استان سمنان است.
علیرضا خسروی ادامه میدهد: اما محیط زیست با منطق خاص خود و استدلالات خاصی که دارد، ایراداتی به این طرح گرفته که اصلاً فنی نیست.
گونههای مهاجم؛ میهمان ناخوانده
دریای خزر به سبب تنوع گونهای منحصر، ارزشهای اکولوژیکی و اقتصادی بسیار دارد. اما گونه "شانهدار مهاجم" سبب کاهش ذخائر ماهی کیلکا شده است و علاوه بر آن نیز در سالهای اخیر بسیاری از گونههای آبزیان در معرض خطر هستند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان در این ارتباط میگوید: یکی از گونههای جانوری که جمعیت آن رو به کاهش است، جمعیت فوک خزری است. در حال حاضر فقط صد هزار قلاده فوک خزری در دریاچه خزر زندگی میکنند.
اما به گفته معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، وضعیت تنوع زیستی به فوکها محدود نمیشود.
فرشچی در این ارتباط میگوید: در رابطه با نجات فوکهای خزر قرار است مرکزی در یکی از استانها ایجاد شود تا همکاریهای علمی و کمکهای فنی برای حل این مسأله داشته باشیم.
وی همچنین در رابطه با از بین رفتن گونههای ماهیهای خاویاری در دریای خزر اظهار میکند: در هر منطقه اگر گونهای از بین میرود، مسأله ریشهیابی و قبل از همه، ارزیابی و علل اصلی آن مطرح میشود. ما برای از بین رفتن گونههای خاویاری دلایلی از جمله ساخت سد که مانع تخمریزی این گونهها میشود، مسأله قاچاق و صید ماهیهای خاویار را بهعنوان دلایل اصلی مطرح کردهایم. یک کیلوگرم خاویار در بازارهای جهانی پنج هزار دلار است، اما در بازارچههای ماکو و آذربایجان میتوان قیمت خاویار را 150 دلار دید.
فرشچی با بیان اینکه در سال 2011 سایتیس (کنوانسیون منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) مسئولیت حفاظت ماهیان خاویار را برعهده گرفته است، گفت: سایتیس با کمک سایر کشورها تصمیم گرفت تنها اجازه صید درصدی از خاویار را دهد، بهطوری که همه کشورهای حاشیه تنها 250 تن اجازه صید داشتند؛ ولی با توجه به کمیابی این گونهها در سال 2011، حتی نتوانستند از سهم 250 تنی برای پنج کشور استفاده کنند.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در رابطه با اقدامات ایران برای حفظ گونههای خاویاری گفت: ایران از سایتیس حمایت کرده است؛ حتی پیشنهاد کرده که تا پنج سال خاویار و ماهیان خاویاری را استحصال نکند. اما قاچاق که یکی از عوامل عمده کمیابی گونههای خاوریار شده است، باعث میشود اقدامات اینچنینی تأثیر چشمگیری نداشته باشد.
ویبا بیان اینکه سال 2011 ایران 30 میلیون بچه ماهی خاویار را برای حفاظت از این گونهها به دریای خزر ریخته است، افزود: تنها 1.7 درصد از آنان احتمال دارد باقی بمانند.
به گفته فرشچی، در دریای خزر پنج گونه خاویاری وجود دارد که هر پنج گونه آن در لیست قرمز موجود است.
خزر در فراز و فرود
یکی از مشکلات مناطق ساحلی دریای خزر، افزایش ارتفاع سطح آب آن، تأثیرهای مخرب این مسأله بر تأسیسات نیروی دریایی، صنایع کشتیرانی، حمل و نقل، نیروگاه برق نکا، ناحیههای مسکونی و نیز صدمات جبرانناپذیر محیط زیست ساحلی است.
افزایش آب دریای خزر با پیشروی به داخل خشکی همراه است و سبب شده تا هزاران کیلومتر از خشکی در خط ساحلی به زیر آب رود. بسیاری از مزارع کشاورزی، مراکز مسکونی و جادهها دچار آبگرفتگی شدهاند. این موضوع سبب شد مواد آلاینده خشکی وارد آب شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای گیلان میگوید: مطالعات نشان میدهد 80 سانتیمتر از سطح آب دریا نسبت به گذشته کاهش یافته که ادامه این روند، نگرانکننده خواهد بود.
سیفالله آقابیگی افزود: پهنه آبی خزر بهعنوان منحصرترین پهنه آبی بدون ارتباط با هیچ اقیانوسی است و روابطی که این پهنه میتواند ایجاد کند بسیار متفاوت از سایر پهنههای آبی و دارای شرایط ویژهای است و بر این اساس نگاه ویژهای را میطلبد.
همه راهها به شمال ختم میشود
ترافیکهای طولانیمدت در مسیرهایی که به استانهای شمالی و شهرهای ساحلی میرسد، کافی است تا جاذبههای گردشگری دریای خزر ثابت شود؛ اما متاسفانه این گردشگران زبالهسازهای ساحلی هستند که در هر تعطیلات حجم زبالهها را افزایش میدهند که با توجه به ظرفیت محدود شهرداریهای این شهرستانها، برای دریای خزر بسیار مشکلساز میشود. برای جبران این مسائل راه حلهایی مانند عوارض سبز یا فرهنگسازی مطرح شده است، اما در عمل تجمع زباله و کیسههای پلاستیکی نشان از موفق نبودن این راه حلها دارد.
واقعیت این است که سرعت رشد و گسترش تهدیدهای زیستمحیطی از سرعت همکاریهای محیط زیستی و حتی مردمی در پیرامون آن بیشتر است و این سرعت در رفع مشکلات و حل مسائل به هیچ وجه وجود ندارد. همچنین درست است که ایران با مسائل محیط زیستی زیادی درگیر است، اما این امر باعث توجیه غفلت از محیط زیست خزر نمیشود و اجرای محدود "مسیر سبز، ساحل پاک" نمیتواند راه نجات این اکوسیستم ارزشمند و منحصر به فرد که روز جهانی هم دارد، باشد.