كدخبر: ۷۴۰۴
تاريخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۳
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در مجلس ششم:
یکی از بزرگترین مشکلات امروز ایران، عدم قدرت گفت‌وگو در جامعه است
نشست اعتدال‌گرایان گیلان با حضور دبیر حزب اعتدال و توسعه گیلان و نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی برگزار شد.

نشست اعتدال‌گرایان گیلان با حضور دبیر حزب اعتدال و توسعه گیلان و نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از "معین"، دبیر حزب اعتدال و توسعه گیلان در ابتدای این نشست طی سخنانی پیرامون ضرورت ایجاد ساختار حزبی در نظام سیاسی کشور اظهار کرد: شاید هزار دفعه گفته‌ایم و اگر نیاز باشد، میلیون‌ها بار دیگر خواهیم گفت که بدون نظام حزبی، زمینه برای فرصت‌طلبان که هر روز به رنگی درمی‌آیند، فراهم خواهد بود.

کیوان محمدی با اشاره به این‌که بداخلاقی‌های سیاسی و اقتصادی ریشه در جماعت فرصت‌طلب دارد، افزود: ما باید بیاموزیم که به پیروان هر اعتقاد سیاسی احترام بگذاریم و در چارچوب نظام، زمینه بروز استعدادهای آنانی که با ما نیستند ولی انسان‌های سالم و صادقی هستند را فراهم کنیم.
وی درخصوص آنانی که دلواپس مذاکرات هسته‌ای هستند نیز گفت: این عزیزان آن هنگام که دوستان‌شان کشور را در چاه بلا انداختند، آب در دل‌شان تکان نخورد و دلواپس سرانجام کار نشدند و احتمالاً اصلاً متوجه نتایج سخنان و تصمیم‌گیری‌های‌شان نبودند و امروز که عده‌ای به زعامت رهبری معظم و حمایت همه‌جانبه ایشان، درصدد خروج کشور از نابسامانی "دلواپسان ساخته" برآمده‌اند، فریادهای ظاهراً خیرخواهانه برآورده‌اند.
دبیر ستاد انتخاباتی رئیس جمهور در گیلان خاطرنشان کرد: اینان که صرفاً مدعی ذوب در ولایت‌اند، بدانند که کشوری که ولایت دارد، دلواپسی ندارد. در شرایطی که رهبر معظم در تشریح سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، تعامل با جهان را ضروری دانسته و قاطعانه از مذاکره‌کنندگان هسته‌ای حمایت کرده‌اند، افراطیون حل مشکلات عموماً تصنعی جهان با ایران را که توسط قوی‌ترین تیم دیپلماسی تاریخ معاصر کشور در جریان است، معادل پایان نظام ولایی معرفی می‌کنند!؟
محمدی افزود: درحالی‌ که صرفاً ترکیب جلسات ژنو نشانه قدرت ایران است، در یک‌سو تمام قدرت‌های بزرگ جهانی صف کشیده‌اند و در سوی دیگر، ایران اسلامی با اتکال به خدا، توان ملت و رهبری فرزانه خود باشکوه و سرافراز ایستاده است، کجای این معادله دلواپسی دارد؟ آنان که آگاهانه مردم را دلواپس و ملتهب و نگران می‌کنند، در زمره خدمتگزاران ملت نیستند و خائن‌اند و آنان که ناآگاهانه در خدمت این راه قرار گرفته‌اند، امیدواریم که به راه راست هدایت شوند و در خدمت مردم قرار گیرند. ملتی که با خدا معامله کرده، دلواپسی ندارد. او دلگرم به خداست و در سایه اتحاد و دوستی، بر همه مشکلات داخلی و خارجی فائق خواهد شد.
وی به بحران اخیر خاورمیانه اشاره کرد و سیاست غربی‌ها را بی‌ثباتی منطقه و بحران‌آفرینی در خاورمیانه دانست و گفت: در سایه بی‌ثباتی منطقه، اسرائیل راحت‌تر قادر به قدرت‌نمایی و ادامه حیات است. در واقع، قدرت‌های جهانی هنگامی که در تثبیت اسرائیل پس از چند دهه جنگ ناکام ماندند، نعمت ثبات را از دیگر کشورهای منطقه نیز گرفتند. پیدایش گروه‌های تروریستی نظیر داعش که ساخته دست قدرت‌هاست و حملات بی‌شرمانه اسرائیل به غزه و سکوت جهان عرب و کشورهایی نظیر عربستان، مصر و ... نشانه ترس آنان از اوضاع داخلی‌شان است و در واقع آنان از ثبات لازم جهت برخورد قاطع با اسرائیل و حامیانش برخوردار نیستند.

دبیر حزب اعتدال و توسعه گیلان درخصوص گسترش این حزب در کشور و استان تصریح کرد: حزب اعتدال و توسعه در هیچ‌یک از شهرستان‌های گیلان نمایندگی ندارد و گسترش حزب هم به بعد از برگزاری کنگره در ماه‌های آینده موکول شده است. البته از متقاضیان همکاری با حزب ثبت نام شده و کارهای اداری لازم درحال انجام است، اما فعلاً در هیچ شهرستانی نماینده رسمی نداریم.
محمدی در پاسخ به سئوال یکی از حاضران درباره انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی نیز اظهار کرد: سخن گفتن در مورد این موضوع بسیار زود است و شاید موجب کاهش احتمالی فعالیت عزیزان نماینده کنونی شود. به همین جهت همه باید تا وقت مناسب در کنار هم قرار گرفته و بیش از هر چیز به رفع مشکلات استان و توسعه آن فکر کنیم.
وی یادآور شد: در شرایط فعلی حزب در استان گیلان به نفع هیچ‌کس وارد عرصه فعالیت‌های انتخاباتی نخواهد شد و در موقع مناسب مواضع خود را اعلام خواهد کرد.
مشاور عالی استاندار گیلان ضمن ابراز خوشحالی از این‌که همه جریانات و اشخاص سیاسی، هژمونی اعتدال را پذیرفته و خود را از گذشته پیرو این نظر و روش اعلام می‌کنند، گفت: آنان که هنوز مفهوم اعتدال را درنیافته‌اند، کشتی‌بانان مناسبی برای هدایت این غافله نیستند؛ باید از تاریخ خارج شوند و به حال بپیوندند. آنان که هنوز در فضای دهه 70 و 80 گیر کرده‌اند و همه چیز را با شاخص‌های آن زمان ارزیابی می‌کنند، مدیران مناسبی برای حل مسائل و مشکلات کنونی جامعه نیستند. موج 76، 84 و 88 فروکش کرده و جامعه و جنبش اصلاحی حاصل از انقلاب اسلامی 1357 با اقتضائات جدیدی مواجه است که درک این شرایط جدید، اولین قدم برای ایجاد تحولات مناسب در کشور است.
محمدی در پایان اظهار کرد: پیروان واقعی انقلاب اسلامی، خط امام و رهبری هرگز دلواپس نمی‌شوند و با تدبیر به آینده امیدوار و دلگرم‌اند.
در ادامه این نشست، نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی با تأکید بر این‌که تمامی فعالیت‌های سیاسی من در پاسخ به این سئوال بوده که ایران چرا عقب ماند و غرب چرا پیشرفت کرد، گفت: سیر تاریخی نشان می‌دهد که جامعه ایران ناشی از تحولات رخ‌داده به‌شدت محافظه‌کار است؛ نه به معنای سیاسی، بلکه دقیقاً به معنای اجتماعی. یعنی در عالم سیاست هم اصلاح‌طلب محافظه‌کار و هم اصولگرای محافظه‌کار داریم.
رضا صالح جلالی با اشاره به تحولات تاریخ ایران از دوره سامانیان تا کنون، افزود: جامعه ایرانی هرگز یک جامعه انقلابی نبوده، بلکه جامعه‌ای شورش‌گر بوده است؛ آن‌هم در زمانی که دیگر هیچ راهی جز شورش در برابرش نمی‌دید. یعنی به انتخاب میان بد و بدتر دست نمی‌زده، بلکه بین بدتر و مرگ انتخاب می‌کرد.
وی با اشاره به دوران مشروطه‌خواهی مردم ایران ادامه داد: روحانیت آن زمان یک نظام دینی مطلق و روشنفکر آن دوره یک حکومت سکولار تمام عیار را پیگیری می‌کردند. این درگیری به جایی می‌رسد که به ترور میان این دو قشر می‌رسد و کار تا به آن‌جا پیچیده می‌شود که در طول 12 سال، 53 دولت عوض می‌شود و نهایتاً کودتای 1299 رخ می‌دهد. این نشان می‌دهد که مشروطه‌خواهان موفق نشدند جوهر زیستی جامعه ایران را دستخوش تغییر کنند و اساساً این زیست و جوهره، پدیده مشروطه را به‌وجود نیاورده بود. نتیجه آن می‌شود که در دوران رضا شاه با افزایش فضای امنیتی، زیست محافظه‌کار جامعه ایران خود را همساز با شرایط می‌کند!

نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: مصدق هم نتوانست به‌دلیل همین عدم تغییر اساسی، کاری از پیش ببرد؛ چنان‌که در دوره هشت ساله خاتمی هم اتفاقی رخ نمی‌دهد. گویی که در تاریخ این سرزمین، تغییر زیست را نمی‌خواستند.
صالح جلالی دلیل این محافظه‌کاری و در نهایت انتخاب شورش را ناشی از عدم احساس امنیت به لحاظ خلق و خو دانست و گفت: این در ادبیات ایرانی هم مشهود است. لذا تا زمانی که نظام‌ها و جنبش‌های اجتماعی متفاوتی در ایران ایجاد نشود و نتواند یک دگرگونی در عمق جامعه به‌وجود آورد، موفقیتی در کار نیست. ملت باید در نهادهای قدرتمندی انسجام پیدا کند و تبدیل به قدرت شود و با قدرت حاکم توازن برقرار کند و بدین‌وسیله حقوق طرفین شناخته شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این پرسش که آیا ایران عقب‌مانده است یا توسعه‌نیافته، ادامه داد: ما عقب‌مانده‌ایم! زیرا ما هم رشدمان از درون بوده و هم فروپاشی ما از درون اتفاق افتاده است. ترکیه هم این‌گونه است؛ آنان هم در طول تاریخ مانند ما رفتار کرده‌اند.
عضو شورای مرکزی ائتلاف اصلاح‌طلبان گیلان یکی از بزرگترین مشکلات امروز ایران را عدم قدرت گفت‌وگو در جامعه دانست و افزود: ما حتی در رابطه با منافع ملی خودمان نمی‌توانیم بنشینیم و سخن بگوییم. حالا تنها راه حل این معضل، حزب و نهادهای مدنی است که به ما امکان می‌دهد تبدیل به قدرتی شویم که شأن و جایگاه‌مان را می‌شناسیم و نتیجه حاصله این خواهد شد که درک خلیفه بودن انسان از جانب خدا بر روی زمین راحت خواهد بود. این‌که انسان حق انتخاب دارد. حالا عده‌ای می‌گویند اجازه به‌وجود آمدن احزاب قدرتمند را نمی‌دهیم. باید گفت ایرادی نیست. اگر نمی‌توانیم یک سد بزرگ بسازیم، اما می‌توان با سیل‌بندهای فراوان، کار را پیش برد. از احزاب کوچک به احزاب بزرگ می‌رسیم.
صالح جلالی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران گفت: به مرزبندی اصلاح‌طلبی و اصولگرایی اعتقاد ندارم. من به منافع ملی معتقدم. چنان‌که هم اصولگرا و اصلاح‌طلب حافظ منافع ملی داریم و هم اصولگرا و اصلاح‌طلب وطن‌فروش! مگر اصلاح‌طلب فرصت‌طلب نداریم؟ یا اصولگرایی که با دریافت 8 هزار میلیارد تومان وام و عدم بازپرداخت آن، فساد اقتصادی را پدید می‌آورد؟!
وی ادامه داد: آنانی مخالف تحزب هستند که دست‌شان به دلارهای نفتی آلوده است. لذا اگر چشم ناظر مردم بر حکومت قرار نداشته باشد و هر دهانی بسته شود و جلوی هر نقدی گرفته شود، قدرت حاکم می‌تواند به‌راحتی حقوق مردم را ضایع کند و این احزاب و مطبوعات و مجلس فرهیخته و قدرتمند است که نقش آن چشم ناظر را بازی می‌کند. اگر این چشم وجود نداشته باشد، فساد گسترش می‌یابد؛ فرقی هم نمی‌کند خاتمی باشد یا روحانی؟
نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در دوره ششم مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: حزب یک نهاد است. نهادها می‌مانند؛ این رهبران نهادها هستند که می‌آیند و می‌روند. نهاد پاسخگوست. باید تبیین شود که این نهاد و حزب را برای اداره درست و عقلانی کشور می‌خواهیم. دوران قهرمان‌ها به پایان رسیده که یک نفر بیاید و همه مسائل را حل کند.
صالح جلالی در پایان خاطرنشان کرد: من اهل اعتدالم؛ به این معنا که می‌خواهم با روش منطقی و معقول، خردمندانه، بدون دعوا و جنگ، تحولات اجتماعی شکل گیرد. اصلاح‌طلب هم هستم؛ می‌خواهم شرایط را اصلاح کنم به نحو مطلوب، و اصولگرا هم هستم؛ زیرا بر آن‌چه که گفتم، پایبندم. من می‌خواهم امروز حکومتی که به نام اسلام حکومت می‌کند، به‌نحوی عمل کند که به اسلام ببالم.

نظرات بینندگان:
محمد آوندی: جناب صالح! از سال 1357 که جلسات تبیین اندیشه‌های دکتر شریعتی را مدیریت می‌کردید، شما را می‌شناسم و به صداقت و آزادمنشی شما ایمان دارم؛ ولی با نظریه جدید حضرتعالی (هم اعتدالی هستم، هم اصلاح‌طلب و هم اصولگرا) به‌شدت مخالفم. آن‌چه از واژه‌های مورد نظر تراوش می‌کند، صرفاً مفهوم کلامی و ادبی آن نیست. کلام وحی و ندای همه پیامبران الهی در طول تاریخ، اصلاح انسان و جامعه انسانی بود. آیا این حقیقت را می‌توانید برای پیروان اصولگرایی تبیین کنید که پیامبران الهی به مفهوم امروزی "اصلاح‌طلب" هم بودند؟
روحی: کاش نماینده لاهیجان سواد شمارو داشت.
دکتر بهمن مشفقی: برای من این بخش از سخنان جناب رضا صالح که ارادت ویژه‌ای، با پاره‌ای از اختلاف سلیقه‌ای که ممکن است با هم داشته باشیم، به ایشان دارم، بود: "یکی از بزرگترین مشکلات امروز ایران، عدم قدرت گفت‌وگو در جامعه است." البته این مسأله تنها مشکل بزرگ "امروز ایران" نیست، بلکه مشکل بزرگ تاریخ معاصر ایران در اندکی بیش از یک سده اخیر است، و علتش را در کتاب‌ها در مبحث "دموپدی (Demopedi)" و "مردم آموزی" چنین ذکر کرده‌اند: برقرار شدن جامعه دلخواه، در آموزش مردم و بالا بردن سطح آگاهی آن‌هاست. این به‌عهده بخردان است که خواهان خوشبختی همشهروندان خود باشند. "یرودون" به لزوم آموزش سیاسی مردم تأکید فراوان داشت و می‌گفت: دگرگونی سریع اوضاع اجتماعی و سیاسی در انقلاب‌ها و وارد کردن ناگهانی میلیون‌ها انسان به جرگه دخالت‌های سیاسی، این واقعیت تلخ را فراروی روشنفکران طرفدار انقلاب، علیه خودکامگی نهادها و این‌که در شرایطی حق تعیین سرنوشت سیاسی به توده مردم داده می‌شود و آن‌ها با دریایی از ناآگاهی‌های سیاسی در برابر حق و مسئولیت گزینش سیاسی قرار می‌گیرند. توجه به امر آموزش فکری مردم به‌عنوان شرط پایداری دموکراسی نوپا، امر بسیار جدی و مهمی است. تنها یک نظام آموزشی خوب است که سبب بالا بردن محترمانه اذهان مردم می‌گردد و در اثر آن، بنای پی‌ریزی شده پایدار خواهد ماند. دموکراسی در درجه نخست بر این‌که انسان‌ها از نظر خرد برابرند، استوار است، نه بر پایه درهم آمیختن احساسات مردم. اگر مردم نتوانند اندیشه‌های درستی درباره امور به‌دست بیاورند، نمی‌توان از وجود برابری و عدالت سخن گفت. در این زمینه تأکید شده است: "کاش آموزش همگانی پیش از رأی‌گیری همگانی" باشد. در بسیاری از حکومت‌ها، نمایندگان مجلس یا به‌صورت نمایشی انتخاب و حضور دارند، یا این‌که در صورت انتخاب درست، از قدرت بس ناچیزی برخوردارند. در واقع منافع آن‌ها برای جلا دادن به ویترین سیاسی حکومت لازم است.(تاریخ اندیشه دموکراسی در اروپا، مهدی رجبی) این بخش از بیانات‌شان هم منجر به شیر بی یال و دم و اشکمی خواهد شد که جوامع دموکراتیک، آفریننده‌اش نبودند: "عده‌ای می‌گویند اجازه به‌وجود آمدن احزاب قدرتمند را نمی‌دهیم. باید گفت ایرادی نیست. اگر نمی‌توانیم یک سد بزرگ بسازیم، اما می‌توان با سیل‌بندهای فراوان، کار را پیش برد. از احزاب کوچک به احزاب بزرگ می‌رسیم." از این‌جاست که باز به آموزش مردم باید اهمیت فراوان داد.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"