كدخبر: ۷۱۹۱
تاريخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۵
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
راه‌های كاهش مصرف انرژی
دکتر هادی حق‌شناس
واقعیت این است كه قیمت تمام شده نفت، گازوئیل مازوت، بنزین، برق و در یك كلام حامل‌های انرژی در ایران به دلایل مختلف واقعی نیست و همواره با قیمت كمتری عرضه می‌شود. از سوی دیگر، همواره كسانی كه مصرف انرژی‌شان بیشتر است، از یارانه بیشتری هم استفاده می‌كنند كه به این‌گونه یارانه‌ها، "یارانه پنهان" می‌گویند. خانوارهایی كه مالك چند واحد مسكونی هستند و یا متراژ واحدهای مسكونی آن‌ها بیشتر است، طبیعی است كه وقتی قیمت تمام شده را پرداخت نمی‌كنند، در واقع یارانه پنهان بیشتری استفاده كرده‌اند. خانوارهایی كه بیش از یك خودرو دارند، وقتی قیمت واقعی بنزین را پرداخت نمی‌كنند، هرچه میزان مصرف بنزین آن‌ها بیشتر باشد، یارانه پنهان بیشتری را هم مصرف می‌كنند و كسانی كه خودرو ندارند، یارانه پنهانی را مصرف نمی‌كنند.
به‌نظر می‌رسد، انتشار "كارت یارانه انرژی" كه با تجمیع قیمت حامل‌های انرژی به هریك از خانوارها پرداخت می‌شود، به سمت توزیع عادلانه مصرف انرژی خواهد رفت. آن‌هایی كه بیشتر مصرف می‌كنند، باید بیشتر پرداخت كنند و آن‌هایی كه مصرف نمی‌كنند، می‌توانند یا یارانه خود را به دیگری واگذار كنند، یا آن را صرف مخارج دیگری كنند. آن‌چه امروز به‌عنوان یارانه نقدی بین مردم توزیع می‌شود، در ظاهر به دهك‌های پایین جمعیتی همانند دهك‌های بالای جمعیتی به‌طور یكسان پرداخت می‌شود. اما چون قیمت تمام شده بنزین با نرخ آزاد آن خیلی با قیمت تمام شده فاصله دارد، باز طبقه بالا یا دهك‌های بالای درآمدی بیشتر یارانه پنهان استفاده می‌كنند.
نكته جالب این‌جاست؛ تورمی كه از محل یارانه نقدی ایجاد می‌شود، بیشتر دهك‌های پایین را متزلزل می‌كند و دهك‌های بالای جامعه نه‌تنها از محل تورم یارانه نقدی آسیبی نمی‌بینند، بلكه ارزش دارایی‌های‌شان هم افزایش می‌یابد. به عبارت ساده‌تر، هنگام تورم، به‌خصوص تورمی كه از محل افزایش قیمت حامل‌های انرژی ایجاد می‌شود، نه‌تنها ضرری به دهك‌های بالا نمی‌رساند، بلكه به‌دلیل این‌كه ارزش دارایی‌‌های آن‌ها افزایش می‌یابد، آن‌ها به‌نوعی سود نیز می‌برند. بنابراین ارائه "كارت یارانه‌ انرژی" مطمئناً راهكاری بهتر از راهكار فعلی در پرداخت یارانه نقدی یكسان برای همه دهك‌های جمعیتی است و مطمئناً به توزیع عادلانه منافع حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی نیز نزدیك‌تر است.
اما نكته مهم این است كه دولت نباید همواره در دور تسلسل باطل افزایش قیمت‌ها و تورم بیفتد. در واقع آن‌چه می‌تواند از بین افزایش قیمت حامل‌ها و تورم، زنجیره تسلسل باطل را قطع كند، این است كه ساختار مدیریتی در تمامی پالایشگاه‌ها، نیروگاه‌های برق و همه بنگاه‌های اقتصادی تولیدكننده حامل‌های انرژی اصلاح شود، پالایشگاه‌ها بهینه شود و از تكنولوژی جدید استفاده كنند تا به این شیوه بازدهی نهادها و عوامل تولید افزایش یابد.
در واقع یكی از مشكلات نیروگاه‌های برق، خطوط انتقال گاز و پالایشگاه‌های نفت و گاز این است كه بازدهی در آن‌جا هم به‌دلیل مسائل مدیریتی و هم به‌دلیل فرسوده بودن تكنولوژی بسیار پایین است. دولت از یك‌سو كه مردم را به صرفه‌جویی تشویق می‌كند، باید از سوی دیگر به فكر اصلاح شیوه‌های تولید، اصلاح ساختار مدیریت، استفاده از تكنولوژی جدید و كاهش تلفات در شبكه‌های تولید هم باشد. تنها زمانی كه ساختار مدیریت در پالایشگاه‌های ما اصلاح شود و تكنولوژی‌های فرسوده جای خود را به تكنولوژی‌های جدید بدهند، شاهد افزایش ظرفیت تولید خواهیم بود كه به این شكل می‌توان قیمت تمام شده فرآورده‌های نفتی را كم كرد.
جان كلام این‌كه، راهكار فقط این نیست كه مردم قیمت واقعی را پرداخت كنند و هر سال شاهد افزایش قیمت‌ها باشند، بلكه راهكار این است كه با اصلاح ساختار مدیریت و استفاده از تكنولوژی جدید، میزان تولید را افزایش داد.

• عضو هیأت عامل و معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بنادر و دریانوردی
•• روزنامه اعتماد، شماره 2953، 15 اردیبهشت 1393

نظرات بینندگان:
احسان: اگر واقعاً قیمت انرژی در ایران بسیار زیاد و فروش آن به قیمت کمتر از تمام شده انجام می‌شود، پس چرا کالاهای تولیدی ما این‌قدر گران است و قادر به رقابت با جنس خارجی نیست؟ ملاقه چوبی یا ظرف سفالی مگر چقدر انرژی مصرف دارد که قیمت نوع خارجی آن به‌مراتب ارزان‌تر از جنس داخلی است؟ ضمناً چه کسی گفته اقشار مرفه لزوماً در مصرف انرژی هم دست بالا را دارند؟ آیا یک راننده زحمتکش مسافربر بیشتر انرژی مصرف می‌کند، یا یک دکتر در سوخت اتومبیل مثلاً؟ نمی‌دانم چرا شما اصرار دارید موضوع سبد مصرفی خانوار یا بهره‌وری را گم کنید و فقط بچسبید به بالا بردن قیمت‌ها. به ما می‌گویند قیمت بنزین در آمریکا فلان قدر است و در کشور ما بهمان، اما نمی‌گویند قیمت نان و گوشت در آمریکا چقدر است و چرا در سیستم بانکداری غیراسلامی آن‌جا، اگر پول را در بانک بخوابانی، سود نمی‌گیری هیچ، که از ارزش سپرده‌ات در بلند مدت کم می‌شود یا نمی‌گویند چطور در آن‌جا بانک‌ها 70 درصد قیمت خانه را وام می‌دهند و ... . جناب آقای دکتر حق‌شناس! چرا نمی‌خواهید قبول کنید که نظام مدیریتی کشور یک نظام رانت‌طلب است و به‌دور از قواعد یک اقتصاد سالم؟ گفتید تکنولوژی و می‌دانید این تکنولوژی در انحصار است و به ما نخواهند داد و باید برای آن دانشمندان‌مان جهاد کنند. ضمناً خوب بود به مسأله فرهنگی کشور که مورد تأکید مقام رهبری هم هست توجه می‌کردید. ما ایرانی‌ها ذاتاً کار گریز و به‌دنبال سود راحت هستیم و این مسأله گره اصلی تمام مشکلات ماست. در کنار آن، دانش هم نداریم و دنبال به‌دست آوردنش هم نیستیم. الآن کشور دچار کم‌آبی است که از زمان اشکانیان در این کشور مورد توجه بوده است. سیستم قنات را هم به همین خاطر ابداع کردند. اما چرا استانی مثل گیلان باید دچار مضیقه بی‌آبی باشد؟ البته من برگردم به موضوع اصلی صحبت که به‌نظرم این تقسیم‌بندی دهکی جامعه ما، گرچه به لحاظ آماری ممکن است درست باشد، اما از نظر اجتماعی قابل اعتناء برای برنامه‌ریزی نیست و دلیل نادرست از کار درآمدنش هم بحث سبد مصرفی خانوار است و لزوماً هرکه پول‌دارتر است، مصرف‌کننده‌تر نیست. یک خانواده متمول سه نفره در روز سه نان می‌گیرد و یک خانواده فقیر سه نفره شاید شش نان که در این‌جا بحث جذب کالری و عدم تنوع غذایی مطرح می‌شود. اگر سبد مصرف خانواده‌ها به‌طور میانگین تعیین و میزان مصرف انرژی در آن مشخص شود، آن وقت معلوم خواهد شد که آن طبقه‌بندی درآمدی لزوماً با طبقه‌بندی مصرف همخوانی نخواهد داشت. از باب مثال، من خانواده معلمی را می‌شناسم که سه خانه شخصی و یک ویلا در دیلمان و یک مغازه در رشت دارند و در طرح یارانه‌ها نیز ثبت نام کردند.
شهروند لاهیجانی: در ابتدا رفع نواقص موجود، ایجاد فرهنگ مصرف و آموزش آن به شهروندان، بهبود زیرساخت، سپس تمامی برنامه‌های دیگر. به‌عنوان مثال، فردی که از دانشگاه آزاد واحد لاهیجان جهت رفع نیاز خود مثلاً خرید میوه بخواهد به بخش بازار شهر بیاید، هزینه‌ای بالغ بر 1000 تومان جهت عبور و مرور در شهر متحمل می‌شود؛ آن‌هم عبور و مرور سخت و با انتظار زیاد جهت آمدن تاکسی و پر شدن آن با این شرایط زیرساخت. شخصی که ماشین شخصی دارد، اصلاً به فکر عبور و مرور با وسایل حمل و نقل عمومی در شهر نیست. وقتی مشکلات از این دست بسیار زیاد داریم، شما به فکر کارت انرژی هستید؟ بهتر نیست ابتدا اصلاح کنیم، سپس بهبود دهیم؟ کمااین‌که با همان کارت انرژی، اگر خودروی پرمصرف نسبت به قدرت پراید را درنظر بگیرید، با مصرف 8 لیتر در 100 کیلومتر فرقی به حال‌مان نمی‌کند، و بهتر نیست به‌جای این خودروهای 8 لیتری، خودروهای 5 و 6 لیتری داشته باشیم؟ و در مقیاس موجود، میلیون‌ها لیتر در بنزین که یکی از پرمصرف‌ترین انرژی‌ها در ایران است، صرفه‌جویی کنیم؟! هیچ کارشناسی وجود ندارد به این راهکار فکر کند، به‌جای محدود کردن مقدار و تغییرات قیمت بنزین!!!
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"