در شأن و شخصیت دو طرف مناقشه نیست که بدون توجه به نظارت طرفداران، با الفاظ و تعابیر و تفاسیر دون شأن یکدیگر را مورد خطاب قرار دهند!
تمام تلاشها بر این است که ورزش سمت و سوی پهلوانی بگیرد و منش و کنش و خلق و خوی پهلوانی بر فضای ورزشی حاکم شود تا از طریق قهرمانان که میتوانند الگوی جامعه باشند، این اخلاق حمیده در اجتماع رواج پیدا نماید.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از "گیلانیان"، از اینرو برای نیل به این هدف متعالی لازم است ابتدا متولیان ورزش، اعم از مدیر و مربی آراسته به سجایای اخلاقی حمیده و حتی مکارم اخلاق باشند تا بتوانند بر اثر تعلیم عملی زیرمجموعه خود که اکثر قریب به اتفاق جماعت ورزشکار را تشکیل میدهند، منتقل نمایند.
بر اساس همین تأثیر و تأثر متقابل است که علمای تعلیم و تربیت معتقدند: اگر "مربی" خوب باشد، "مربا" نیز خوب خواهد شد و بالعکس.
امام خمینی(ره) به کرات تأکید نمودند: "در ورزش، قهرمانی مهم نیست، اخلاق قهرمانی مهم است" و یا "قهرمان کسی است که بر نفس امارهاش پیروز باشد."
مقام معظم رهبری نیز ورزش را دروازه صدور معنویت و ارزشهای متعالی معرفی مینماید و در جای دیگر، حتی امر به ورزش را امر به معروف دانسته و معتقد است: "ایمان و تقوی و پاکدامنی، روح ورزش است."
این مقدمه بدان سبب آورده شد که اخیراً بین متولیان ورزش گیلان مشاجرات بیحاصلی در جریان است که نهتنها با شأنیت و شخصیت آنان سازگاری ندارد، بلکه در صورت ادامه، میتواند فضای جامعه جوان استان را ملتهب نماید و در نهایت به زیان استان تمام شود.
با نگاهی گذرا به دعواهای حیدری و نعمتی در فضای ورزش استان چنین استنباط میشود که اتفاق حاصله مطلقاً با روح ورزش سازگاری ندارد و بیشتر جنبه خود برتر بینی دارد.
ممکن است بین ادارهکنندگان ورزش و متولیان بخشهای مختلف آن اختلاف سلیقه و حتی عقیده وجود داشته باشد، ولی طرفین نباید اجازه دهند این مسائل عادی توسط خود و هواداران در سطح رسانهها مطرح شود، زیرا در نهایت نهتنها باعث تضعیف یکدیگر میشود، بلکه این شیوه ورود هواداران به بحث مدیریتی بدعتی خواهد شد که ممکن است فردا گریبانگیر شود.
فراموش نکنیم استان گیلان تا کنون هر ضربهای خورده، بهخاطر همین اختلافات تنگنظرانه و قدرتطلبانه و جنگهای حیدری و نعمتی پیدا و پنهان خورده است.
متولی ورزش استان که در ورزش رزمی به سبب مهارت ویژه و ارزشمند جایگاه بالایی دارد، بدون شک میداند مبدع این ورزش ـ بودیدهاراما ـ یکی از پیشوایان مذهبی بودا بود که با پای پیاده موانع بسیار سخت و طولانی و طبیعی هند تا چین را پشت سر گذاشت و ۹ سال ریاضت و تفکر سخت در "شائولین" را تحمل کرد تا آموزههای مذهب خود را به شاگردانش تعلیم دهد و ترویج نماید.
چگونه است این دانشآموخته دفاع بدون اسلحه (دست خالی) و ریاضت کشیده نمیتواند بهرغم رنجهای کشیده، تفکر و آموزههای دینی خود را که تهذیب و تسلط بر نفس (اماره) است، در عمل پیاده و ترویج نماید تا با کوچکترین عتاب، عنان اختیار از دست ندهد و برای پاسخ دادن به ادعاهای مدعی، پشت بعضی از نیروهای خودی که به طریقی به وی نیازمند و وابسته هستند، پنهان شود و عملکرد موفق خود را منوط به تأیید آنان معرفی نماید و چنین وانمود نماید که اگر مشک خود نبوید، کافیست که بقال همشهری بگوید!؟
بر کسی پوشیده نیست که شرط مدیریت موفق، سعه صدر، داشتن آستانه تحمل و تأمل بالا، گشاده رویی، گشاده دستی، گذشت و عفو لغزشهاست و باید بهعنوان پدر خانواده حتی از فرزند ناخلف حفاظت و وی را دلالت کردن است.
اگر این کردار از متولی ورزش استان پسندیده نیست ـ که حتماً هم نیست ـ به همان اندازه هم از مدیر مدعی بلندآوازگی نیز پسندیده نیست. مرد ذوریاستین با توجه به تجربه باید همانند معلم و پدر الگوی رفتاری و گفتاری برای ابوابجمعی خود باشد و به آنان بیاموزد چگونه خویشتندار باشند و در برابر مشکلات مویه نکنند و به زمین و زمان کفر و زندقه نثار ننمایند!؟
در شأن و شخصیت دو طرف مناقشه نیست که بدون توجه به نظارت طرفداران، با الفاظ و تعابیر و تفاسیر دون شأن یکدیگر را مورد خطاب قرار دهند!
نباید فراموش کرد که عرصه ورزش عموماً و عرصه فوتبال خصوصاً، محل بروز احساس و هیجانات کنترل ناشده است و میتواند با ایجاد یک موج ناآگاهانه و یا هیجانی، شأن و شخصیت افراد خدوم را زیر سئوال ببرد.
امید است مدیران عرصه ورزش، روحیه پهلوانی پیشه کنند و بدون خود بزرگ بینی، در مورد خواسته جوانان این سامان که به عرق ملی آنان گره خورده است، تدبیر عقلایی نمایند.