كدخبر: ۷۰۵۹
تاريخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۱
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
یک خاطره از روز فراموش نشدنی و شکوهمند 29 اسفند 1329
دکتر بهمن مشفقی
امروز روز 29 اسفند و سالروز یکی از مهم‌ترین رخدادهای میهن عزیز ما ایران است. 63 سال پیش در چنین روزهایی، من دانش‌آموز سال ششم ابتدایی دبستان دولتی ایرانشهر لاهیجان بودم. مدیر و معلم مدرسه ما، شادروان محمد مطلق‌زاده بود و یکی از درس‌های ما، "تعلیمات مدنی" نام داشت که در آن به‌ شکلی ساده به چگونگی شکل‌گیری ساختارهای مدنی و حتی حقوق مدنی افراد صحبت می‌شد. طبیعی است موضوع ملی شدن صنعت نفت که بحث همه خانواده‌ها بود، از مسائلی بود که ما بچه‌های دبستان هم گوش‌مان به آن تیز شده بود، ولی واقعاً نمی‌دانستیم اگر نفت، ملی شود، برای ما و کشور ما چه می‌شود؟ به‌نظرم رسید که بهترین جای سئوال، همان کلاس درس تعلیمات مدنی باشد. این بود که در یکی از روزها در هنگام درس تعلیمات مدنی از معلم و مدرس آن ـ شادروان محمد مطلق‌زاده ـ پرسیدم: آقای دبیر! ببخشید! همه‌جا صحبت از ملی شدن صنعت نفت است! ما بچه‌ها نمی‌دانیم اگر نفت ملی بشود، برای کشور ما و مردمش چه سودی خواهد داشت؟!
آدم بسیار باهوشی بود، من و منی کرد و گفت: بچه‌ها! من کاری به مسائل سیاسی مملکت ندارم، ولی برای این‌که بدانید اگر نفت ما ملی شود، چه سودی برای میهن ما و مردمش خواهد داشت، به شما خیلی ساده می‌گویم: سفال‌های خانه‌های‌تان را که می‌بینید؟ همه گفتیم: بعله! بعد گفت: این سنگفرش‌های خیابان‌ها را هم که می‌بینید؟ همه گفتیم: بعله! گفت: اگر نفت ما ملی شود، همه این‌ها را از طلا بکنیم، باز هم میهن ما پول خواهد داشت! دیگر چیزی نگفت و لازم هم نبود که بگوید. او عالمانه ما را در جریان اهمیت رخدادی گذاشته بود که از آن لحظه به بعد همه عاشق ملی شدن صنعت نفت و رهبرش شادروان دکتر محمد مصدق شدیم!
جا دارد در این‌جا گفته شود که دکتر مصدق بارها تأکید می‌کرد که او نفت را برای نفع اقتصادی‌اش ملی نکرده است! بلکه برای قطع دست و پای دولت استعمارگر انگلستان و ایادی داخلی‌اش این کار را کرده است. بعدها معلوم شد که ایادی داخلی انگلستان و در رأس آن، محمدرضا شاه پهلوی ار توطئه‌چینی کوتاهی نکردند و با کودتای ننگین 28 امرداد 1332 به کمک مستقیم امریکا، راه بر کاروان نهضت ملی شدن صنعت نفت گرفتند و مملکت را دربست در اختیار خود گرفتند.
وقتی دکتر مصدق چشم از جهان فروبست و پیکرش را در احمد آباد ـ ملک شخصی و تبعیدگاهش ـ به خاک سپردند، در میان تاج گل‌هایی که روی قبرش گذاشته بودند، شعری بر روی یکی از آن‌ها روی روبانی نوشته شده بود که خیلی جلب توجه می‌کرد:
یاران پس از تو به راه تو می‌روند
شرمنده آن کسی که راه برین کاروان گرفت!
نظرات بینندگان:
شهروند لاهیجانی: البته نفت را رضا شاه پهلوی ملی کردند {غیرمعتبر دانستن قرارداد 80-90 ساله دولت قاجار با انگلیس} و جناب مصدق تثبیتش کردند.
لاهیجانی: در پاسخ به شهروند همشهری باید بگویم که نفت را رضا شاه ملی کرد؟!!! شما احتمالاً تاریخ را خوب مطالعه نفرموده‌اید! نفت با فداکاری‌های مردم ایران و به رهبری زنده‌یاد دکتر محمد مصدق، ملی شد و الباقی هر حرف و حدیثی که ساخته شود، در منافات با این حقیقت تاریخی است. آن مسأله که درباره رضاشاه ذکر کرده‌اید، مسأله مربوط به تمدید یا عدم تمدید قرارداد دارسی بوده، نه ملی شدن کامل نفت و صنایع نفتی ایران!
امین مطلق‌زاده: از جناب دکتر مشفقی به‌خاطر یادبود خاطره از شادروان محمد مطلق‌زاده کمال تشکر را دارم.
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"