برادر گرامي جناب آقای مهدی شمس، سخنگوی محترم شورای اسلامی شهر لاهيجان!
چند روز پيش و به تبع عادت اين روزهايم برای خبريابی در ارتباط با موضوعی خاص از لاهيجانی که به نظرم مدتی است دچار بیخبری شده، آنگاه که با سرچ واژه "لاهيجان" در جستوجوگر گوگل دل خوش کرده بودم برای رسيدن به خبری خوش، به تيتر خبری رسيدم در چند خبرگزاری مختلف از قول جنابعالی به عنوان سخنگوی محترم شورای شهر لاهيجان با اين عنوان که "مردم از عملکرد متوليان فاضلاب در لاهيجان ناراضياند."
به روال اکثر مواقع، قصدی برای نوشتن جوابيه نداشتم؛ چه که باور دارم درگيرکردن افکارمان در پاسخ به اين نقلها و قولها، کمکی نميتواند باشد برای حل مشکلات مردم اين شهر و فقط و فقط وقت از ما ميگيرد برای تحقق اهداف اصلیمان. اما همزمان شما را به خوبی ميشناسم و از دل پرسوز شما در باب معضلات شهری لاهيجان نيز باخبرم و به صداقت گفتارتان به مانند همه اعضای محترم ديگر شورا، ايمان دارم. پس به همين واسطه، احساس تکليف ميکنم تا در ادامه، برای گرهگشایی اين مشکل و به اميد حل آن ـ که مطمئناً وجود رويه مشترک بين سه نهاد شهرداری و شورا و آبفا را طلب دارد ـ مواردی را بازگو کنم و دستان خواهشم را برای کمک به سوی نهاد محترم شورا و همه مسئولان شهری لاهيجان دراز کنم تا انشاءا... "دست در دست هم دهيم به مهر، لاهيجان خويش را کنيم آباد."
پيشينه شبکه فاضلاب سنتی و تعريف عملکرد آن
شبکههای فاضلاب سنتی لاهيجان که مردمان اين شهر از آن با نام "اِگو" ياد ميکنند، قدمتی یکصد ساله (یا شايد بيشتر) دارد که همزمان وظيفه جمعآوری و دفع آبهای سطحی و فاضلابهای خانگی را با هم برعهده گرفته است. اين فرهنگ 100 ساله از نظر من جزئی از افتخارات فرهنگی ما لاهيجانيها بايد تلقی شود؛ چرا که مردمان اين شهر از آن موقع دور به اين باور رسيده بودند که فاضلاب را از محيط زندگی خود دور سازند. هرچند که اين الگو ناقص بود، اما با توجه به جمعيت کم آن دوران و بالتبع فاضلاب کم و درنظر داشتن اصل خودپالايندگی آب و محيط، و غيرصنعتی بودن فاضلابها، هيچ مشکلی هم شايد ايجاد نميشد.
اين شبکهها که احتمالاً منظور شما در مصاحبه با خبرنگاران، مشکلش عدم توسعه آن در شرايط فعلی است، در حال حاضر هيچ مشکلی از معضل فاضلاب لاهيجان را حل نميکنند و تنها عملشان، "انتقال مشکل از درب خانه ما و شمای شهروند لاهيجی به رودخانهها و حاشيه شهر و روستاهای اطراف است" که در نهايت نارضایتی مردم و نابودی محيط زيست و آلودگی گسترده منابع آبهای زيرزمينی را با خود به دنبال دارد. بهرهبرداری از اين شبکه پيچ در پيچ حلقوی که اکثراً با مصالح بنایی و به صورت غيراستاندارد و بدون رعايت شيب و موارد فنی که در مواقعی حتی شاخههای اصلی آن از زير خانههای قديمی گذر کرده است، تا قبل از تشکيل شرکتهای آب و فاضلاب (در سال 1370)، تماماً برعهده شهرداری لاهيجان بوده است که پس از تشکيل شرکت آب و فاضلاب گيلان، به آبفای لاهيجان تحويل گرديد.
اين اداره نوپا از همان ابتدای تحويل این شبکه فرسوده غيرفنی، با درک کامل مشکل، قسمتهای زيادی از آن را اصلاح و بازسازی نمود و در بسياری از مناطق شهر نيز نسبت به توسعه آن از محل درآمدهای جاری خود و گاهاً با کمک مردم در قالب خودياری اقدام نمود. آبفا به تنهایی در طول همه اين ساليان به دليل تقدم دفع فاضلابهای خانگی، ناخواسته و همزمان، جدای از وظيفه فاضلابی خود، متولی دفع آبهای سطحی شهر نيز گرديد!
مشکل فاضلاب در لاهيجان امروز
آنچه که در لاهيجان امروز، مردم از آن به نام مشکل فاضلاب یاد ميکنند و عدم سامانبخشياش را گله دارند، در واقع تلفيق همزمان وظيفه جمعآوری فاضلابهای خانگی و دفع آبهای سطحی توسط همين "اِگو" هاست و بر سه قسم قابل دستهبندی است:
1- مناطقی که از سالهای گذشته فاضلاب سنتی دارند، ولی نياز به اصلاح و لايروبی مجدد دارد.
2- مناطقی که فاضلاب ندارند و درخواست احداث شبکه جديد را دارند.
3- مناطقی که به عنوان خروجی فاضلابهای سنتی اکنون کانون آلودگی، بو و همه نامطلوبیها هستند و مردمانی که خواهان حل آنند.
بر اساس قانون "تشکيل شرکتهای آب و فاضلاب" که در دی سال 1369 در مجلس شورای اسلامی مصوب شد، اکنون اداره آب و فاضلاب لاهيجان تنها موظف به جمعآوری و تصفيه فاضلابهای خانگی است و باز بر اساس همان قانون، دفع آبهای سطحی در تمام شهرهای کشور برعهده شهرداريها است.
اينجانب به عنوان يک کارشناس که جزء اولين گروه از دانشآموختگان تخصصی صنعت آب و فاضلاب در کشور ميباشم، تکليف قانونی تفکيک اين موضوع را قبول ندارم؛ چرا که معتقدم هر قطره از باران نيز که به زمين ميريزد، پس از شستوشوی پشت بامها و شيروانیها و خيابانها و ماشينها و برگ درختان و همه مانند اينها، عملاً به فاضلاب تبديل ميشود و ميبايستی پس از تصفيه به محيط وارد شود. پس با اين حساب و درنظر گرفتن بارش بيش از 1200 ميليمتر باران ساليانه مداوم در لاهيجان، ميتوانيم معضلِ فاضلاب لاهيجان را به دو قسمت مساوی "فاضلابهای خانگی با تولّیگری آبفا" و "دفع آبهای سطحی با تولّیگری شهرداری" تفکيک نمایيم.
با همه اين گفتهها، واقعيتی است مشکل فاضلاب لاهيجان و صد البته حرف حق را جوابی نيست؛ اما اگر از سوی مردم يا افکار عمومی گفته شود، به جرأت ميتوانم بيان کنم که من ناراحتترين فرد لاهيجانی برای مشکل فاضلاب اين شهرم و از آن نه به عنوان مشکل، بلکه به عنوان بزرگترين معضل شهری لاهيجان در حال حاضر ياد ميکنم. اما فرقم اين است که تمام خواستهام را به عنوان متولّی نيمی از اين مشکل بزرگ، نه از رسانههای عمومی و گله برای مردم، بلکه به صورتی هدفمند از کانالهای قانونی اثرگذار مطالبه ميکنم.
به عنوان مثال، اتمام طرح "فاضلاب لاهيجان" در برنامه چهارم توسعه کشور به عنوان يک تکليف برای دولت منظور شده است و يا اتمام پروژه فاضلاب لاهيجان تا پايان سال 1388 به عنوان مصوبه سفر رئيسجمهور محترم به گيلان لحاظ شده است. اما به من حق دهيد که ناراحت شوم آنگاه که بشنوم سخنگوی محترم شورا به عنوان نماينده مردم اين شهر و به عنوان متولّی حل نيمی ديگر از اين مشکل (دفع آبهای سطحی)، همه نقش خود را نيز به آبفا وا گذارد و ما را به ضعف عملکرد محکوم کند. من همواره ناراحت ميشوم از مسئولانی که مشکلاتشان را به مردم گله ميکنند، چه اينکه اساساً به خاطر همان کار و رفع همان مشکل، انتخاب يا منتصب گرديدهاند. اگر قرار باشد مردم گله و انتقاد کنند و ما نيز، پس حلّال مشکلات اين شهر چه کسی بايد باشد؟! تا منظورم را شفافتر رسانده باشم در اين زمينه، خاطرهای را باز ميگويم از نماينده سابق شهرمان در مجلس شورای اسلامی.
ذکر يک خاطره
چند سال پيش، آن هنگام که لاهيجانيها نيز نمايندهای داشتند در کشور(!)، نديمی در پرسشی از وزير وقت بهداشت و درمان ـ جناب دکتر پزشکيان ـ با ارائه آمار و ارقام از وضعيت نگرانکننده تختهای بيمارستانی و کمبودهای آن در لاهيجان و گيلان ميپرسد. آقای وزير بهجای پاسخگویی در پشت تريبون مجلس به درخواستها و سئوالات نديمی، چنان قصهای از دل پُرقصهاش درباره دردها و کمبودهای حوزه بهداشت و درمان کشور ميگويند که درخواستهای نديمی در آن مستتر ميشود و او نيز به واقع حرفهای نديمی را به نوعی ديگر برای کل کشور ميزند. در اين هنگام، نديمی از رئيس مجلس اجازه ميخواهد که سخنان وزير را قطع کند تا جملهای بگويد و اينچنين ميگويد: آقای وزير! مردمان گيلان را ضربالمثلی است با اين مضمون. و آنگاه میکرفون به دست ميايستد در صحن مجلس و به گيلکی ميخواند: "رفتيم خونهی بابو، شايد دل ِ ما وا بو/ ديديم خونهی بابو، بدتر از خونهی ما بو."
و ايشان در ادامه ميگويند اين چه وضعی است در کشور، هم مردم گله دارند و هم متوليانی که قرار است حلال مشکلات مردم باشند! همه يکجور صحبت ميکنند و همه از مشکل ميگويند. پس چه کسی بايد مشکل را حل کند؟ سپس با لحنی پر از انتقاد و عدم رضايت، از پرسش خود درميگذرند!!
پيشينه طرح فاضلاب بهداشتی لاهيجان
يادآوری مينمايم که مشکل فاضلاب لاهيجان ظاهراً از سال 1353 (آن هنگام که من هنوز به دنيا نيامده بودم) به عنوان يک معضل مطرح ميگردد و در آن سال، مطالعات اوليه برای ايجاد سيستم مدرن فاضلاب شروع ميشود، ولی هيچ وقت تا سال 1370 به مرحله مطالعاتی کامل و اجرایی نرسيده است. در اين سال و با تشکيل آبفای لاهيجان و بر اساس قوانين مربوطه، موضوع حل مشکل فاضلاب لاهيجان (تأکيد مينمايم فقط فاضلاب نه آبهای سطحی) در سرلوحه برنامههای اين امور نوپا قرار ميگيرد که خوشبختانه در سال 1378 عمليات اجرایي آن در قالب طرح ملی و با اعتبارات دولتی و قسمتی هم از درآمدهای جاری، و همزمان با شهرهای رشت و انزلی شروع گرديد و اکنون با افتخار ميتوان اعلام کرد که تاکنون بيش از 14 ميليارد تومان از اعتبارات دولتی در مورد فاضلاب لاهيجان جذب و در اين بخش هزينه شده است و به زودی مردمان شريف لاهيجان بهرهمند اين خدمات خواهند بود.
نکته قابل تأمل و بسيار مهم اين است که از نظر متوليان برنامهريزی کشور و استان و همه آنهایی که قرار است اعتبار فاضلاب لاهيجان را تأمين کنند (علیرغم وجود بيش از 150 کيلومتر شبکه فاضلاب سنتی و تحت پوشش بودن بيش از 80 درصد مردم شهر لاهيجان)، اعلام ميکنند که شهر لاهيجان فاضلاب ندارد و به عنوان شهری بکر درنظر گرفته شده که قرار است به صورت زيربنایی و از نقطه صفر شبکه فاضلاب بهداشتی و تصفيهخانه فاضلاب در آن طراحی و اجرا شود و هم آنها نيز، هرگونه هزينهکرد اين امور برای فاضلاب سنتی را به کلی ممنوع ميکنند و در تمام اين مدت در قالب عنوان "سهم ساير منابع طرح"، قسمتی از درآمدهای جاری ما را نيز به آن طرح بزرگ اختصاص ميدهند!
با نگاهی سطحی در مناطق اجرایي فاضلاب لاهيجان (حاجیآباد و بلوار امام رضا) ميبينيد که قطر لولههای کار گذاشتهشده اين طرح، بسيار کوچکتر از تصور عامه مردم (که منظورشان از فاضلاب، همان جمعکننده همزمان فاضلاب خانگی و آبهای سطحی است) میباشد. من اين موضوع را بارها حتی در حضور اعضای محترم شورا توضيح دادم که سيستم جديد فاضلاب لاهيجان، تنها وظيفهاش بر اساس همان تکليف قانونی، جمعآوری فاضلابهای خانگی و تصفيه آنهاست و حتی يک قطره از آب باران و آبهای سطحی نبايد وارد آن شود.
بررسی عملکرد برای دفع آبهای سطحی و مقايسه آن با عملکرد دفع فاضلاب
از عملکرد آبفا به عنوان متولی نيمی از حل مشکل فاضلاب لاهيجان (فقط فاضلابهای خانگی) گفتيم. قصدی برای انتقاد ندارم و با احترام به همه زحمات مجموعه همکارانم در شهرداری لاهيجان، خصوصاً شخص آقای شهردار و اعضای محترم شورای اسلامی شهر، اکنون واقعبينانه و بدون هرگونه وابستگی سازمانی و تنها برای مردم، خواهشمندم که موضوع را در قسم دوم مشکل، یعنی دفع آبهای سطحی، بررسی کنيم و ببينيم شهرداری و شورای محترم شهر به عنوان متولی نيمی ديگر از اين مشکل (دفع آبهای سطحی) در اين زمينه چه عملکردی داشته و چه برنامههای مدونی برای آينده اين شهر درحال رشد سريع دارند؟
باز اين واقعيت مسلّم را تکرار ميکنم که در لاهيجان سالانه بين 1200 تا 1400ميليمتر بارندگی داريم و اين ميزان حتی دو برابر بارش در بسياری از کشورهای اروپایی است. به عنوان مثال، متوسط بارندگی کشور آلمان 600 ميليمتر است و همه آبهای سطحی نيز در اين کشور تصفيه ميشوند. با احتساب اين واقعيت، لزوم وجود برنامهای علمی و عملی برای دفع آبهای سطحی لاهيجان کاملاً احساس ميشود؛ ضمن اينکه قانون نيز اين موضوع را بر شهرداری تکليف کرده است.
اکنون مردمان لاهيجان از ما و شما ميپرسند که:
1- در مقابل طرح بزرگ فاضلاب بهداشتی لاهيجان که توسط شرکت مهندسين مشاور ايراناب از سالهای 1372 به بعد در طی چندين سال مطالعه شد و از سال 1378 اجرایی گرديد، برای دفع آبهای سطحی شهر از چه سالی اقدام و کدام مشاور مشغول است و کی به مرحله اجرایی ميرسد؟
2- در مقابل 14 ميليارد تومان هزينه انجامشده برای فاضلاب بهداشتی لاهيجان توسط آبفا، که تصفيهخانه آن در مراحل نهایی تکميل است و بيش از 60 کيلومتر شبکه آن به همراه يک ايستگاه پمپاژ آن نيز انجام شده است، به چه ميزان برای دفع آبهای سطحی شهر توسط متوليانش هزينه گرديده و به چه ميزان شبکه اجرا شده و چه تدبيری برای تصفيه آن انديشيده شده است؟
3- آبفا موفق شده است 14 ميليارد تومان اعتبار دولت محترم را در قالب پروژه فاضلاب برای عمران اين شهر، در لاهيجان هزينه کند. در مقابل، برای دفع آبهای سطحی اين شهر، چقدر توانستهايم از اعتبارات ملی استفاده کنيم تا از سرمايههای مردم اين شهر هزينه نکنيم؟
4- آیا دفع آبهای سطحی لاهيجان جزء تکاليف برنامه چهارم کشور برای دولت منظور شده است و آيا در مصوبات سفر رئيسجمهور محترم، حل آن مصوب گرديده و برايش اعتباری درنظر گرفته شده است و آياهای بسياری که پاسخش بی هيچ پرسشی روشن است!
در همه اين سالها، هرچند شهرداری نيز در پارهای از اوقات به صورت موردی برنامههایی داشته و به کمک ما شتافته است؛ اما واقعيت اين است که همکاران شما در آبفا به عنوان تنها متولی موضوع عمل نمودند! ضمن اينکه اين نکته را نيز بايد درنظر داشت که رشد و توسعه جمعيتی و مساحتی شهر لاهيجان در هفت ساله اخير بيش از دو برابر تمام دوران شهرنشینی شده است و اين خود سختی کارمان را در اين حوزه بسيار بالا برده است و طبيعی است که در مورد درخواستهای فراوان مردمی با کمبودهایی هم روبهرو شويم.
برای اثبات ادعايم: صنعت آب لاهيجان از سال 1345 آغاز شده است. در سال 1380 که به عنوان مدير آبفای لاهيجان منصوب شدم، عدد اشتراکهای آب اين شهر تنها 12500 فقره بوده است که اکنون و در شهريور 1387 اين ميزان اشتراک به 27000 رسيده است.
نتيجه و درخواست تشکيل کميته کاری مشترک
اما واقعيت اين است که با اين ميزان اعتبار ساليانه که به پروژه فاضلاب لاهيجان تخصيص ميبابد و درنظر گرفتن عدم اجرای کامل برنامه چهارم توسعه کشور برای فاضلاب لاهيجان و عدم اجرای مصوبه سفر رياست محترم جمهوری و درآمدهای بسيار کم اين امور به دليل تکليفیبودن قيمتهای آب بهاء که بسيار پایينتر از قيمتهای تمامشده ارائه ميگردد، نه سيستم مدرن فاضلاب لاهيجان برای تمام شهروندان اين شهر در طی چند روز آينده توسط آبفا مورد بهرهبرداری واقع ميشود و نه طرحی منسجم برای سامانبخشی دفع آبهای سطحی در لاهيجان از سوی شهرداری وجود دارد!
همانگونه که گفتم، متوليان برنامهريزی استان و کشور، لاهيجان را شهری بدون فاضلاب تلقی دارند و به همين واسطه، آبفای اين شهر فقط موظف به حفظ و لايروبی فاضلابهای قدیمی است و حق هزينهکرد در شبکههای فاضلاب سنتی را ندارد! پس تکليف مردمان اين شهر با اين مشکل چيست و ناخواسته طرحهای موقت و اضطراری به يادمان ميآید. بارها در جلسات استانی، در جلسات کميته برنامهريزی شهرستان، سفرهای استاندار محترم و معاونان محترمشان و از فرمانداران اين شهر درخواست اعتبار استانی برای بهسازی فاضلاب سنتی لاهيجان نمودم. هميشه تنها و بدون حمايت شهرداری و شورا و متأسفانه هيچ وقت نيز موفق نشدم.
به عنوان يک شهروند امروز لاهيجان و با عنوان مدير امور آب و فاضلاب اين شهر و با درک معضل فاضلاب و دفع آبهای سطحی در جلسات مختلفی با شورای محترم شرکت نمودم که در نهايت منجر به مصوبه 470 گرديد که اکنون کم و بيش در شهر درحال اجرا است و تاکنون کمی بر اين مشکل فائق آمدهايم.
من علیرغم وظيفه اداری، همواره بر خود تکليف دانستهام پاسخگوی عملکرد و برنامههای آبفا به شورای محترم باشم و تاکنون نيز در هر سه دوره شورا اين را اثبات کردهام و انتظار متقابلم اين است که اعضای محترم شورای اسلامی شهر لاهيجان نيز بهجای رسانهای کردن اين مشکل، با همانديشی و همصدایی ـ خصوصاً در اين زمينه خاص ـ "تعهد خويش به مردمان شريف لاهيجان را به نحوی شايسته به انجام رسانيم." بنابراين و بار ديگر اعلام آمادگی مينمايم تا با تشکيل جلسات مشترک و تشکيل کارگروه تخصصی در اين حوزه، پاسخگوی نيازها باشيم و همه تلاشها و مساعیمان را به سمت هدف حل مشکل فاضلاب لاهيجان سوق دهيم.
• مدير آب و فاضلاب شهری (آبفا) لاهيجان