كدخبر: ۶۹۰۶
تاريخ انتشار: ۰۸ دي ۱۳۹۲ - ۰۸:۱۲
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
غرش توسعه ناپایدار در جنگل‌های بکر گیلان + جوابیه
تازه‌ترین سدی که قرار است احداث شود، سد شفارود در قلب جنگل‌های هیرکانی است؛ سدی که برای احداث آن 100 هکتار از جنگل‌های هیرکانی بازمانده از دور سوم زمین‌شناسی قلع‌ و قمع می‌شود.
سدسازی ادامه دارد تا طبیعت رنجور و بیمار کشور بیش از پیش از این سازه‌های پرهزینه ‌آسیب ببیند. ربطی هم به تغییر دولت‌ها و تغییر مدیریت سازمان حفاظت محیط‌ زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور ندارد.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از "روزنامه همشهری"، تازه‌ترین سدی که قرار است احداث شود، سد شفارود در قلب جنگل‌های هیرکانی است؛ سدی که برای احداث آن 100 هکتار از جنگل‌های هیرکانی بازمانده از دور سوم زمین‌شناسی قلع‌ و قمع می‌شود. علاوه بر این، 219 هکتار از اراضی ملی (بخوانید رویشگاه‌های هیرکانی) تخریب می‌شود تا دریاچه، کانال‌ها، پایاب‌ها و جاده دسترسی احداث شود. این‌که چه بلایی بر سر زیست‌‌بوم‌های پایین‌دست و حیات وحش منطقه می‌آید، محلی از اعراب ندارد!

سدسازی ادامه دارد
برخلاف تصور منتقدان منابع طبیعی و محیط‌ زیست، روند سد‌سازی‌ متوقف نمی‌شود. این گفته معصومه ابتکار ـ رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست ـ که در شورای‌ عالی آب مصوب شد تا فعالیت‌های جدید برای احداث سدهای ذخیره آب با رعایت ارزیابی‌های زیست‌محیطی اجرا شود"، دلیلی بر این مدعاست.
ابتکار که روزهای پایانی هفته گذشته برای بررسی معضلات زیست‌محیطی سیستان و بلوچستان به این استان سفر کرده بود، با اعلام این خبر در جمع خبرنگاران تصریح کرد: "سیاست سد‌سازی‌ و مهار آب‌های سطحی از طریق سد، برنامه‌ای است که ملاحظات زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی زیادی داشته و از جوانب زیادی نیز مورد بررسی کارشناسان و صاحب‌نظران قرار می‌گیرد." این اظهارات نشان از آن دارد که با وجود انتقادهایی که از عوارض و بلایایی که سدسازی‌ها بر سر طبیعت می‌آورند، وجود دارد، چرخ سدسازی تحت هیچ شرایطی از حرکت باز نمی‌ایستد.
سد شفارود با استناد به تفاهم‌نامه مورخ 1388.02.06 رئیس وقت سازمان حفاظت محیط‌ زیست در دولت نهم، وزیر نیرو و وزیر جهاد کشاورزی در دستور کار قرار گرفت. بر اساس همین تفاهم‌نامه، شرکت سهامی آب منطقه‌ای گیلان ملزم به تهیه طرح احیایی منطقه جهت جبران خسارت وارده به اراضی مذکور (عرصه‌هایی که تخریب می‌شود) شد.
درنظر گرفتن مکان مناسب برای اسکان مجدد و تعیین شغل مناسب برای ساکنان منطقه با توجه به مشاغل قبلی، از دیگر ملاحظاتی است که در احداث این سد درنظر گرفته شده است. علاوه بر این، هرگونه توسعه اراضی کشاورزی و تغییر کاربری اراضی جنگلی در حریم مخزن و پایاب سد ممنوع است.



مهر تأیید منابع طبیعی بر سد شفارود
جالب است که متولیان احداث سد متأسفانه موافقت مدیران کل منابع طبیعی و محیط‌ زیست استان گیلان را نیز اخذ کرده‌اند. با همین رویکرد قرار است سد شفا‌رود در استانی که میزان بارندگی آن 2 هزار میلی‌متر است، احداث شود؛ سدی که به‌نظر می‌رسد نه توجیه اقتصادی دارد، نه توجیه زیست‌محیطی.
صحه گذاشتن مسئولان منابع طبیعی استان بر اجرای این طرح ناسازگار با طبیعت گیلان هرچند با توجیه احیای اراضی تخریب‌شده و جنگل‌های قطع شده اجرا می‌شود، اما مسئولان بهتر از هر فردی می‌دانند که جنگلی که قلع و قمع شد ـ ولو آن‌که جنگل‌کاری هم بشود ـ به شکل اول خود باز نمی‌گردد.
دکتر هادی کیادلیری ـ رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران ـ در این‌باره به "همشهری" می‌گوید: "تمامی عوامل تخریبی که امروز وجود دارد و محیط‌ زیست و منابع طبیعی کشور را تهدید می‌کند و از سال‌ها قبل وجود داشته است، مربوط به امروز نیست، اما ما طی سال‌های گذشته کمتر شاهد هشدار سازمان محیط‌ زیست درباره طرح‌هایی بوده‌ایم که امروز تبعات ناگوار آن آشکار شده است. در کشور ما وقتی مسأله‌ای اتفاق می‌افتد، آن وقت هشدارهای مسئولان محیط‌ زیست هم آغاز می‌شود. سد شفارود نمونه‌ای است که 10 سال بعد تبعات ناگوار زیست‌محیطی‌اش آشکار می‌شود. بر این اساس، سازمان حفاظت محیط‌ زیست امروز باید از ساخت آن جلوگیری کند."
چرا سازمان حفاظت محیط‌ زیست دست روی دست می‌گذارد تا سد شفارود احداث شود‌؟ چرا سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور با طرحی موافقت می‌کند که باعث قلع‌ و قمع حداقل 100 هکتار از بهترین درختان هیرکانی می‌شود و فراتر از این، بخشی از طبیعت بکر منطقه را نابود می‌کند. آیا در منطقه‌ای که میزان بارندگی آن 2 هزار میلی‌متر است، احداث چنین سدی ضرورت دارد‌؟ کیادلیری می‌گوید: "وقتی جنگلی قطع و نابود شد، با درختکاری جایگزین نمی‌شود. در واقع جنگلی که تخریب شد، با درختکاری و تحت هیچ شرایطی به حالت طبیعی خود باز نمی‌گردد."

ضوابط سختگیرانه
در خبری که هفته گذشته روی پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان حفاظت محیط‌ زیست منتشر شد، ابتکار از وضعیت بحرانی جنگل‌های کشور، به‌ویژه جنگل‌های هیرکانی منطقه البرز و جنگل‌های بلوط منطقه زاگرس ابراز تأسف کرد و گفت: "این ذخائر ارزشمند در معرض تهدید است." وی تصریح کرد: "باید یک ضوابط بسیار سختگیرانه در ارتباط با بحث جنگل‌ها اجرا شود تا بتوانیم جلوی تخریب‌هایی را که اتفاق می‌افتد بگیریم."
اکنون این پرسش مهم مطرح است که آیا این ضوابط سختگیرانه شامل طرح‌ها و پروژه‌های عمرانی هم می‌شود؟ طرح‌ها و پروژه‌هایی که بیشترین سهم را در تخریب محیط‌ زیست کشور داشته است. نکته درخور تأمل این‌که، ابتکار در همان خبر می‌گوید: "جنگل‌های طبیعی هیرکانی دارای 3 میلیون سال قدمت است و در شرایط شیب بسیار تند و اکثراً کوهستانی قرار دارند و زمانی که تخریب می‌شوند، دیگر قابل بازگشت نیستند."
اگر رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست چنین باورهایی دارد، باید دست به‌کار شود و اجازه ندهد با احداث سد شفارود در قلب رویشگاه‌های هیرکانی، بخشی از بکرترین جنگل‌های کشور نابود شود.

در جوابيه شركت مشاور سد شفارود مطرح شد:
تخریب جنگل‌های شفارود پیش از احداث سد (21 بهمن 1392)

درپی انتشار گزارشی که با عنوان "غرش توسعه ناپایدار در جنگل‌های بکر گیلان" ۸ دی‌ ماه در همین صفحه منتشر شد، شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس که خود را شرکت مشاور امین وزارت نیرو و بزرگترین شرکت مهندسی مشاور خاورمیانه در زمینه صنعت آب و صنایع وابسته معرفی می‌کند و مسئولیت مطالعه، طراحی و نظارت بر اجرای این پروژه (سد شفارود) را برعهده داشته است، جوابیه‌ای با هدف تنویر افکار عمومی ارسال کرده که درپی می‌آید:

مخالفان سدسازی و سازه‌های جنبی در کشور، رفاه عمومی ایجاد شده در اثر این فرآیند عمرانی را به‌علت نداشتن اطلاعات کافی و درست انکار نکنند!
"مشاور این پروژه، طی 8 سال مطالعه دقیق اثرات زیست‌محیطی طرح سد و شبکه‌ آبیاری و زهکشی شفارود از طریق اجرای شبکه‌ پایش و اندازه‌گیری کیفی، پیامدهای احداث سد و شبکه‌ مذکور بر آلودگی محیط‌ زیست منطقه‌، اجرای طرح را پیش‌بینی و اعلام نمود.
قابل ذکر است، جنگل‌هایی که در صورت اجرای طرح از بین خواهند رفت، هم‌اکنون توسط بهره‌برداران غیرمجاز تحت تخریب قرار دارند. با این حال مشاور متعهد پروژه، برای جنگل‌هایی که از بین خواهند رفت و برای مناطق آسیب‌دیده تا‌ کنون، مناسب‌ترین استراتژی تأمین خسارت و بازرویانی این مناطق را انتخاب کرده است (سد شفارود روی دره‌‌ای ایجاد می‌شود که هم‌اکنون نیز تحت تعرض شرکت‌های خصوصی و سکونتگاه‌های پایین‌دست برای قاچاق و استحصال بی‌حد و اندازه‌ جنگل قرار دارد؛ ساختارهایی که به‌دلیل قطع دسترسی‌شان به منابع غیرقابل کنترل جنگلی نگران احداث سد هستند). بر همین اساس، طرح اولیه‌ بازسازی این مناطق تهیه شد. این طرح به‌دلیل اصرار در ضرورت حفظ و ایجاد جنگل‌های جایگزین و توان مناسب جبران خسارت منابع طبیعی ایجاد شده، به‌عنوان یکی از شرط‌های اخذ مجوز از سازمان حفاظت محیط‌ زیست قلمداد شد که مهری محکم بر دانش مشاور نسبت به الزامات، نیازها و ضرورت‌های محیط‌ زیست کشور و منابع طبیعی استان گیلان است.



بازسازی جنگل‌های تخریب شده
از هدف‌های عالیه‌ طرح‌های جنگل‌کاری، تبدیل جنگل‌های کهنسال به جنگل‌های کارآمد و جوان، تبدیل شکل و گونه‌ شاخه‌زاد گروه‌های درختی به دانه‌زاد که خود به حفظ، تفرق ژنتیک و تنوع زیستی توده‌ها می‌انجامد و احداث جاده‌های لازم و کافی در محل‌های مناسب با لحاظ همه‌ موارد فنی و با خسارت حداقل، به‌جای انجام بدون مطالعه آن است؛ ضمن آن‌که در این طرح‌ها، مطالعات اجتماعی در سکونتگاه‌های درون و حاشیه‌ نواحی جنگلی برای ساماندهی و تعیین حقوق قانونی و عرفی با دقت تمام انجام می‌شود که هزینه‌ کلان و خاص خود را می‌طلبد.
واقعیت این است که در حال حاضر انجام این طرح که اصالتاً در دستور کار منابع طبیعی استان گیلان قرار دارد، در قالب طرح جبران و بازسازی مساحت چند برابری مناطق جنگلی از دست‌ رفته در طرح شفارود مورد موافقت اداره‌ کل منابع طبیعی استان قرار گرفته است و درآمدهای احیای آن اگر‌چه در میان‌مدت به‌دست می‌آید، لیکن چند برابر بزرگ‌تر از تخریب جنگل‌های دره‌ شفارود است.
این مهندسی مشاور درخصوص نحوه‌ بازسازی مناطق جنگلی که نویسنده‌ محترم مقاله، با شک به آن پرداخته است، به سند موجود جنگل‌های بازسازی شده‌ حاشیه سدهای زنجیره‌‌ای سیاه‌بیشه اشاره می‌کند که انجام موفقیت‌آمیز آن توسط وزارت نیرو غیرقابل انکار است و برای انجام آن، موافقت اداره‌ کل منابع طبیعی و محیط‌ زیست استان مازندران کسب شده است.
در این طرح، مساحتی چند برابر مساحت تخریب شده‌ جنگل‌های هیرکانی باز‌سازی‌ شده و طبق تأیید کارشناسان اداره‌ کل حفاظت محیط‌ زیست مازندران، به‌دلیل لحاظ همه اصول جنگل‌داری و سرعت رشد و تکثیر جنگل، اکنون جمعیت عمده‌ حیات‌ وحش منطقه‌ حفاظت‌شده‌ چهار باغ را بیشتر از سایر مناطق اطراف در خود جای داده است.

ایجاد پناهگاه برای حیات وحش
با احداث سد به‌دلیل عدم‌ وجود جاده‌های دسترسی در بالادست منطقه‌ جنگلی، دره‌ شفارود به ناحیه‌ جنگلی بسته و یک پناهگاه بزرگ و ارزشمند برای حیات وحش مبدل می‌گردد؛ آبشخوری امن و مرجع دائمی باران و پایندگی توسکاستان‌های منطقه که بیش از هرگونه درختی به‌دلیل نرمی چوب و کاربری چندگانه در صنایع چوب مورد تعرض شرکت‌های خصوصی قرار دارند.
با احداث سد همچون بسیاری از مناطق هیرکانی گونه‌های توسکای ییلاقی و قشلاقی به سرعت توسعه پیدا می‌کنند و غالب می‌گردند و مناطق خالی را پر می‌کنند، گونه‌های آب‌دوستی که تراکم پوشش گیاهی، بخش عمده‌ حوضه به‌دست آن‌هاست و به‌دلیل هیگروفیلی (گیاهانی که در خاک‌های اشباع از آب رویش پیدا می‌کنند)، نقش اصلی را در چرخش بخار آب منطقه ایفا می‌کنند و خود متضمن تداوم بارش‌ها بیش از قبل و با نظم مناسب می‌شوند.
گفتنی است که کل مساحت تحت عرصه مخزن سد شفارود 294 هکتار است؛ ضمن آن‌که کانال‌ها، تأسیسات سد و ابنیه پایاب آن هیچ انطباقی با محدوده‌های جنگلی ندارد و درج این اطلاعات ناصحیح در مقاله‌ مورد بحث بسیار ناامیدکننده است. جاده‌ دسترسی موجود، یک جاده‌ قدیمی در حاشیه‌ رودخانه‌ شفارود است که از گذشته برای دسترسی پونل و رضوانشهر به سکونتگاه‌های فصلی بالادست و مجاور جاده ایجاد شده است و ساخت آن هیچ‌گونه ارتباطی با سد و زمان‌بندی طرح ندارد.
البته شایان ذکر است که طرحی با سابقه‌ بیش از 40 سال درصدد است پونل را از طریق ارده و زندانه به اسالم، اندبیل و در نهایت به خلخال در استان اردبیل وصل کند. این طرح در بخش استانی اردبیل اجرا شده و قسمت مربوط به استان گیلان درحال بررسی برای اجراست، بدون آن‌که با طرح شفارود ارتباطی داشته باشد و ذکر این موضوع تنها ارائه‌ تصنعی آثار منفی طرح و تخریب اذهان عمومی است که اسناد آن در اداره کل منابع طبیعی و اداره کل راه و شهرسازی استان گیلان درحال بررسی است.

بارش کمتر از هزار میلی‌متر در شفارود
در قسمتی از مقاله‌ مورد بحث، نویسنده به طرح این موضوع پرداخته است که در محل احداث سد سالانه 2000 میلی‌متر بارش باران داریم و آن را دلیل عدم‌ نیاز به ساخت سد در منطقه دانسته است. باید در این زمینه به این نکته اشاره نمود که نویسنده‌ محترم مقاله به‌تنهایی و خارج از حوزه‌ اختیارات خود به‌جای 2 تیم حرفه‌‌ای و کارآزموده‌ این مشاور و به‌نحوی ساده‌انگارانه‌ به بررسی توجیه اقتصادی و زیست‌محیطی طرح پرداخته است. ایشان آمار غریبی از بارش در محل سد شفارود در حدود 2000 میلی‌متر در سال ارائه می‌دهد، درحالی‌ که بررسی‌های چند دهه‌ گذشته که وزارت نیرو در طرح جامع بر آن صحه گذاشته است، عددی دقیق و معادل 793 میلی‌متر را در محل سد شفارود و 778 میلی‌متر را در ایستگاه پونل (پایین‌دست سد) به اثبات می‌رساند که با آمار ارائه شده فاصله‌ زیادی دارد.
ضمناً با عنایت به حساسیت‌های انجمن علمی جنگلبانی کشور، به اطلاع عموم هموطنان گرامی می‌رساند که بازسازی جنگل‌های جایگزین تحت پوشش طرح جنگلی، ضمن آن‌که در چند منطقه‌ هیرکانی و زاگرسی امتحان خود را پس داده است، مورد پذیرش همه‌ مراجع علمی جهان قرار دارد و به‌کارگیری کلمه‌ درختکاری که از هیچ ضابطه‌ علمی تبعیت نمی‌کند، به سخره‌ گرفتن همه‌ زحمات و سابقه‌ علمی 80 ساله‌ منابع طبیعی کشور، تصمیم دفتر ارزیابی سازمان حفاظت محیط‌ زیست کشور و تلاش‌های مشاوران مورد اعتماد سازمان‌های مسئول کشور است.
آب منطقه‌‌ای استان گیلان از معدود کارفرمایان و متولیان کشور است که با اصرار فنی خویش در سازمان حفاظت محیط‌ زیست، رویه‌ کاری آن سازمان مبنی بر اخذ خسارت‌های مالی اداره‌ کل منابع طبیعی از کارفرمایان را از یک قرارداد بین دو بخش دولتی به تعهد برای طرح بازسازی جنگل، اجرا و تحویل آن مبدل کرد و این امر از تاریخ تصویب طرح شفارود در سازمان حفاظت محیط‌ زیست، شکل تازه و منطقی خود را کسب کرد."

توضیح همشهری
گزارش مورد نظر در گفت‌وگو با رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران که یکی از معتبرترین تشکل‌های علمی منابع طبیعی کشور است تنظیم شده بود؛ ضمن آن‌که پس از انتشار این گزارش، عباس رجایی ـ رئیس کمیسیون کشاورزی، منابع طبیعی و آب مجلس شورای اسلامی ـ در گفت‌وگویی با "همشهری" با اعلام این‌که ساخت سد شفارود توجیه لازم را ندارد، بر گزارش مورد نظر صحه گذاشت.
نظرات بینندگان:
تبدیل جنگل کهنسال (هزاران ساله) به جنگل جوان؟!
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"