استان گیلان با مساحت 14711 کیلومترمربع و جمعیتی بالغ بر 2480874 نفر همچون نگینی در فراخنای طبیعت جلوهگری میکند. بهرهمندی از مواهب ارزشمند طبیعی، مانند دریای خزر، کوه درفک، دشتهای سرسبز، پوشش گیاهی، جریان داشتن بیش از 40 رودخانه، جنگلهای سرسبز، تالابهای بینالمللی امیرکلایه و استیل، ویژگیهای اقلیمی متفاوت، پوشش جانوری مانند قوچ وحشی و بز کوهی که در تعادلبخشی اکوسیستمهای مختلف حائز اهمیتاند، وجود مزارع برنج، گندم، جو، زعفران، گل گاو زبان و باغات چای، زیتون، مرکبات، کیوی، گوچه سبز، فندوق، گردو، ازگیل و دهها محصول دیگر، استخرهای پرورش انواع ماهیان گرم آبی و سردابی، وجود معادن عظیم سیمان و سایت نفتی درحال احداث رودسر و دهها مورد دیگر گیلان را از حیث منابع از سایر استانها متمایز ساخته و این نعم الهی را باید به جد و جهد با بهرهمندی از فنآوریهای مدرن برای تولید ثروت و اشتغال مولد به فال نیک گرفت.
در کنار سیل عظیم پتانسیلهای مذکور، شگفتی در آن است که آیا گیلان به جایگاه شایسته آن دست یازیده است؟ چرا باید استان گیلان با همه این داشتههای زیر زمینی و روی زمینی، مهمتر از آن، نیروی انسانی کارآمد و تأثیرگذار در عرصههای دینی (حضرات آیات بهجت فومنی(ره)، قربانی، رودباری، امینیان، محمدی گیلانی و ...) و علمی (پروفسور رضا، سمیعی، حکیمزاده و مجتهدی) و ادبی (ادیب وارث واژهها استاد مرحوم دکتر محمد معین) از نظر نرخ بیکاری در سطح کشور جزء هفتمین استان کشور باشد؟ استانی که در دوران هشت سال دفاع مقدس بیش از هفت هزار شهید گلگونکفن نثار انقلاب اسلامی نمود، آیا از رشد متوازن برخوردار بوده است؟
در دنیای جدید، نیروی انسانی توانمند، کارآمد و خلاق جزء مؤلفههای اصلی دستیابی به توسعه همهجانبه است و به آن بهعنوان عنصری هوشمند توجه شایانی شده است. اما آیا زیبنده دیار رنج و برنج با نیروهای اثرگذار فراوان است که به بهانههای واهی برای آسیب رساندن به محیط زیست، از انواع صنایع مادر محروم باشد؟ در صورتی که با پیشرفت فنآوریهای جدید، معضلات زیستمحیطی لاینحل نمانده است. همگان بهیاد دارند روزگاری کرم ابریشم گیلان شهرت جهانی داشت؛ چرا با سیاستهای نسنجیده متولیان وقت، طومار این شغل نجیب که معضل بیکاری خانوادهها را نیز حل کرده بود و در افزایش درآمد خانوارها نقش عمدهای داشت، به محاق نیستی کشانده شد؟
بهنظر نگارنده آنچه که استان گیلان در طی سالیان مدید از رنجی مزمن در رنج است، حاشیهسازیهای تصنعی است که رهآورد آن، به تاراج رفتن سرمایهها و به حاشیه راندن نیروهای متعهد، متخصص و خدوم است که خلاء آن موجب شده تا استعدادهای بالقوه استانی که در کفن فانتزی سبز پیچیده شده است، به بالفعل مبدل نگردد. اگرچه به برکت انقلاب اسلامی، اقدامات ارزشمندی در ابعاد مختلف برای استان ما صورت گرفته که باید سجده شکر بر این نعمت بیمنت بهجا آورد، لیکن از باب "فذکر فان الذکری تنفع المؤمنین" فتح بابی باشد تا همه دلسوزان استان با اتحاد و برادری ظل سایه نعمت الهی ولایت فقیه فارغ از گروه و جناحبندیها برای آبادانی دیار میرزا کوچک جنگلی هرآنچه در توان دارند، وارد عرصه نمایند و از مدیریت عالی استان ـ جناب آقای دکتر محمدعلی نجفی ـ که از نیروهای بومی گیلان هستند و از ظرفیتهای توسعهای استان بهخوبی وقوف کامل دارند، انتظار میرود بسترهای مطمئن و آرامی برای همه سلایق بگشایند تا قبل از اتمام دوره ریاست جمهوری دولت "تدبیر و امید" مردم این سامان شاهد تحولات شگرفی باشند.
راقم به زعم خود پیشنهاداتی برای نیل به اهداف مطلوب به شرح ذیل ارائه نموده است و رجاء واثق دارد که مورد الطاف و عنایت حضرت حق و عنداللزوم مورد نظر مسؤلان قرار خواهد گرفت:
1- استفاده از ظرفیت معنوی حضرت آیتالله زینالعابدین قربانی که سوابق نمایندگی مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در کارنامه خود دارد و ارتباط حسنهای که ایشان با رئیس جمهوری و سایر افراد تأثیرگذار در سطح کشور دارند، میتواند برای استان ما یک فرصت ارزشمندی باشد. لذا نمایندگان گیلان فارغ از جناحبندیهای سیاسی با وحدت کلمه و انسجام مضاعف برای تعالیبخشی امور، اقدامات اثربخشی را مطالبه نمایند.
2- تفکر سیستمی بهعنوان یک نگرش مدیریتی فصلالخطاب و منشور کاری مسؤلان استان قرار گیرد.
3- اصل تفویض اختیار به مدیران استانی و شهرستانی مورد توجه عملی قرار گیرد که با اجرای این اصل، نظارت بر عملکردها از شفافیت بیشتری برخوردار است و رعایت آن، موجبات شکوفایی استعدادها، اندیشهها، خلاقیتها و اعتماد به نفس مدیران و زیرمجموعه آنان را فراهم خواهد آورد.
4- رعایت اصل عزتمندانه شایستهسالاری ـ نه رابطهسالاری ـ بهجد در انتصاب مدیران ملحوظ نظر قرار گیرد.
5- برگزاری جلسات مشترک ماهانه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، استاندار و مدیران کل برای نظارت و پیگیری مصوبات در ابعاد مختلف استانی و فرااستانی.
6- بازنگری شکلی و محتوایی بر شرح وظایف مدیران کل، فرمانداران و بخشداران بهعمل آید. چون با توجه به رویکردها، نیازها، پاسخها و شرایط زمانی، وضعیت فعلی برای تحقق تحولات گسترده مناسب نخواهد بود.
7- نمایندگان مجلس شورای اسلامی که وظایف آنان نظارت و تقنین است، تمام همت خود را تحت لوای مجمع نمایندگان گیلان مصروف ارائه طرحهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی نمایند و استاندار را در عزل و نصب نیروها تحت فشار قرار ندهند.
8- "إغتَنِمُوا الفُرَصَ فَإنَّ الفُرصَةَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ" بهطور عملی چراغ راه مدیران و نمایندگان گیلان قرار گیرد (استفاده از فرصتها).
9- استفاده از تجارب استانهای پیشرو در عرصه صنعت، گردشگری و کشاورزی.
10- اولویتبندی برای احیای صنایعی که دارای اشتغال مولدند.
11- بازدید خارج از تشریفات استاندار از شهرستانها و دیدار چهره به چهره با مردم و بررسی مسائل کلان شهرها موجب میشود تا از وضعیت پروژهها اطلاعات مؤثقی حاصل آید.
12- از عملکرد شهرکهای صنعتی گزارش جامعی تهیه شود تا با نگاهی به وضعیت فعلی شهرکها که بعضاً بهدلیل کمبود نقدینگی، سوء مدیریت یا سایر مشکلات احتمالی، در رکود بهسر میبرند، برای فعالسازی آنان اقدامات اثربخش عاجلی بهعمل آید تا از حداکثر ظرفیت آنان برای تولید استفاده شود.
13- بر میزان قطبهای گردشگری استان که بخش خصوصی بیشترین رغبت برای سرمایهگذاری در این عرصه را دارد، افزوده شود.
14- بخش کشاورزی، صنعت و گردشگری جزء برنامههای راهبردی در چشمانداز سرمایهگذاری اولویت ویژه قرار گیرد.
15- برای تحقق منویات سازمانها، اطاق فکری مجزا از کارشناسان زبده و تحصیلکرده تشکیل شود.
16- ملاک انتصاب مجدد مدیران کل، فرمانداران و حتی مدیران میانی، توجه به تحقق برنامههای تبیین شده بهعنوان مهمترین شاخص باشد.