"سیاست ما عین دیانت ماست." این جمله مرحوم حسن مدرس پس از سالها همواره در ادبیات سیاسی ما حاضر بوده و بعدها با عناوینی چون "اسلام سیاسی" و ... رواج داشته است و صدالبته کاربرد. از پیش از انقلاب اسلامی، در شهر لاهیجان نیز دینداران و روحانیت در تحریک و ترغیب مردم برای حضور در انقلاب نقش اساسی و بلکه مهمی داشتند. آیتالله زینالعابدین قربانی که در آن زمان از شاگردان علمای بزرگ قم، همدرس شهید آیتالله محمدحسین بهشتی و آیتالله محمد خامنهای (برادر رهبر معظم انقلاب) و از روحانیون بزرگ لاهیجان و گیلان بود، با سخنرانیهای سیاسی خود در لاهیجان و آستانه اشرفیه و لنگرود و سایر مناطق گیلان، همواره مورد توجه مردم انقلابی بود و اگر دغدغه و حب وطن باعث نمیشد تا او در گیلان بماند، اکنون در ردیف یکی از بزرگان اجرایی و قضایی کشور در تهران میبود، اما وی منافع خود را فدای گیلان کرد و امام جمعه لاهیجان ماند تا با توجه به نزدیکی خاص خود به رئیس جمهور وقت ـ حضرت آیتالله خامنهای ـ و شهید بهشتی و ... بتواند از این فرصت برای رشد بچههای انقلاب و پیشرفت و توسعه گیلان استفاده نماید.
در کنار آیتالله قربانی، شهید ابوالحسن کریمی بود که با سخنرانیهای آتشینش، لرزه بر اندام طاغوت و منحرفان سیاسی و عقیدتی میانداخت. شهید کریمی در قامت طلبهای شجاع، تعلم حوزوی خود را رها کرد تا با صداقت و سلامتی که زبانزد عام و خاص بود، به خدمت زادگاه خود درآید. او همواره ـ چه در زمان دادستانی انقلاب گیلان و چه در کسوت فرمانداری لاهیجان ـ یکی از تأثیرگذارترین انقلابیون لاهیجان و گیلان بود. چه او بود که در کنار آیتالله قربانی باعث همگرایی انقلابیون لاهیجی شدند و هیچگاه برای خدماتی که به مردم داشتند، بر سر آنان منت نگذاشتند، بهطوری که حل مشکلات چای، برنج، ابریشم، زیتون و خاصه کشاورزی گیلان، همواره یکی از دغدغههای همیشگی این بزرگواران بوده است. پس از درگذشت آیتالله صادق احسانبخش، آیتالله زینالعابدین قربانی از سوی مقام معظم رهبری بهعنوان نماینده ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت انتخاب میشود و در لاهیجان بحث انتصاب حجتالاسلام کامل خیرخواه و حجتالاسلام حامد رنجبر به امامت جمعه این شهر بر سر زبانها میپیچد و سرانجام حامد رنجبر ـ روحانی جوانی که با نسل دوم انقلاب مأنوس بود ـ دومین امام جمعه لاهیجان پس از انقلاب اسلامی میشود. صداقت، راستگویی و درستکرداری رنجبر باعث شد تا علاوه بر مذهبیهای لاهیجان، جوانان شهر نیز شیفته و مجذوبش شوند. نماز جمعههای لاهیجان همواره مملو از جمعیت بود و این حضور مردم هر هفته بیشتر و بیشتر میشد. ستاد نماز جمعه لاهیجان نیز با حضور شخصیتهای موجه و انقلابی و بسیجی مورد وثوق مردم باعث شد تا انس و دوستی مردم با نماز جمعه بیشتر شود؛ دوستیهایی که پایهگذار رفاقتهای جدیدی شد.
ارتباط خاص حامد رنجبر با جوانان باعث شد که از محبوبیت ویژهای در بین آنان برخوردار شود. فرهنگیان، بسیجیان، کشاورزان و بازاریان لاهیجان همگی با او ارتباط داشتند. بسیاری از هیأتهای امنای مساجد لاهیجان در ماه محرم هنگامی که بحث ممنوعیت حمل "علم" بهوجود آمد، نزد او آمدند تا مشکلشان حل شود و این رسم قدیمی عزاداران لاهیجانی برقرار مانَد، که وی با اختیار خود و حضور در ایام فاطمیه در سطح شهر، این اجازه را به عزاداران محلات شهر داد تا علمها را حرکت دهند. کاری که باعث محبوبیت بیشتر وی در بین جوانان محلات شهری لاهیجان شد. سخنرانیهای حامد رنجبر در ایام فاطمیه و مراسمهای شهدا در محلات شهر لاهیجان و شهرهای مختلف گیلان و از همه مهمتر، متفاوت بودن سخنانش و عدم تکرار و بهروز بودن وی باعث گسترش سطح دوستدارانش در مناطق مختلف استان گیلان میشد. بازاریان لاهیجان همواره در کنارش بودند و در نزد آنان دارای جایگاه خاصی بود. اما در انتخابات مجلس هفتم، وی از آنچه که بر انتخابات رفت (تخلفات گسترده انتخاباتی)، گلایه کرد و پس از آن، این انتخابات ابطال شد. البته در آن زمان، فرماندار وقت هم بر برخی تخلفات صحه گذاشت که از دیدگاه مراجع نظارتی، همین نظر دو مقام مسئول برای ابطال انتخابات کافی بود. این ابطال و سپس نامه مشترک استاندار وقت گیلان (مسعود سلطانیفر) و آیتالله قربانی، به تأیید انتخابات و حکم حکومتی مقام معظم رهبری انجامید. البته بعدها رئیس وقت هیأت نظارت شورای نگهبان گیلان (حسن کربلایی) گفت: "وقتی فرماندار میگوید انتخابات مشکل داشت، یعنی ابطال درست بود." همچنین یکی از اعضای هیأت نظارت شورای نگهبان لاهیجان پس از حکم مقام معظم رهبری گفت: "اکنون اعتبارنامه نماینده را امضاء میکنم، چون حکم ولایی است، علیرغم آنکه انتخابات را قبول ندارم." اما این موضعگیری حامد رنجبر و ابطال انتخابات به کدورت و قهر نماینده با وی ـ البته بهمدت کوتاه ـ انجامید، اما نهتنها از محبوبیت و علاقه مردم به امام جمعه محبوبشان نکاست، بلکه او را محبوبتر کرد.
حامد رنجبر همواره به مباحث روز سیاسی علاقهمند بود و جدیدترین کتابهای حوزه علم اخلاق را مطالعه مینمود. اما او در برهههای مختلف، منتقد دولت محمود احمدینژاد بود، تا جایی که در انتخابات سال 1388 در مسجد لاشیدان باز هم از برنامههای غلط دولت در بحث کشاورزی گیلان انتقاد نمود. این موضعگیری درست در چند هفته قبل از انتخابات این شائبه را بهوجود آورد که وی با دولت نیست و گرایش دیگری دارد. از اینرو مخالفتهای طرفداران احمدینژاد با او آغاز شد و از آن پس، هر ماه بحث تغییر و عزل وی به گوش میرسید و دهان به دهان میچرخید. اما در انتخابات مجلس نهم، وی اینبار از عملکرد نماینده وقت که سیاهکلی بود دفاع نکرد و بلکه مورد انتقاد قرار داد. انتخابات مجلس تمام شد و باز هم بحث تغییر حامد رنجبر شدت گرفت، تا جایی که سرانجام وی به قم رفت و جمعهها لاهیجان میآمد تا بهعنوان خطیب نماز جمعه سخن بگوید. این وضعیت ادامه یافت تا جایی که از گزینههای مختلفی برای تصدی امامت جمعه لاهیجان نام برده میشد و سرانجام، حجتالاسلام محمدتقی صرفیپور بهعنوان یک روحانی غیربومی، امام جمعه لاهیجان شد. این پایان حضور حامد رنجبر در لاهیجان نبود. در ماه رمضان سال 1392 از او دعوت بهعمل آمد تا بهعنوان امام جماعت محله غریب آباد به اقامه نماز و شبها نیز در مسجد آقا سیدحسین لاهیجان به تفسیر قرآن بپردازد. حضور وی در محله غریب آباد، وزن سیاسی این مسجد را تا جایی ارتقاء داد که شاهد حضور بیش از پانصد نفر در نماز ظهر و عصر بودیم. اکثر مدیران و سیاسیون و بچههای مذهبی شهر، ظهرها در مسجد غریب آباد بودند و شبها در مسجد آقا سیدحسین. این فضای سنگین باعث شد سیاسیون لاهیجان گمانهزنی کنند که او قصد حضور در انتخابات مجلس را دارد. خودش اما گفت به قم رفته است تا به ادامه درس و بحث طلبگیاش بپردازد. این شایعات فروکش نکرد تا محرم امسال که وی در سه مسجد حضور پررنگی یافت. نماز مغرب و عشاء در مسجد جامع و سخنرانی دهه اول محرم ـ آنهم در کنار امام جمعه که پای سخنرانیاش مینشیند و میگوید آقای رنجبر انسان صادق و سالم و اخلاقی است ـ و دو مسجد دیگر، یکی در لیالمان و دیگری در کوشال. حضور حامد رنجبر در مساجد با آن جمعیت عظیم و همراهی نزدیکانش باعث شد این گمانهزنیها قوت یابد که او برای انتخابات مجلس دهم خواهد آمد. یکی از سیاسیون به وی میگوید: "بهتر است شما برای خبرگان بیایید و ما هم از شما حمایت میکنیم." اما گویا وی هم جواب میدهد: "درحال برآورد هستیم..."!
در روزهای دهه اول محرم آنچه نمود داشت، حضور پرشور طرفداران و همراهان حامد رنجبر در مراسمهای عزاداری سیدالشهداء بود. حضور در نماز ظهر عاشورا و ... موج عجیبی را در فضای سیاسی شهر بهوجود آورد. همه میگویند که لاهیجان و سیاهکل و عرصه انتخابات به حضور مردانی چون حامد رنجبر نیاز دارد، چرا که باید اخلاق و راستی و درستی و صداقت در این دو شهر حاکم شود. آنچه که باعث خوشحالی مردم شده است، شاید همین باشد. حضور وی همه معادلات انتخابات را دگرگون خواهد کرد. نیروهای مذهبی، جوانان، کشاورزان و روستاییان از حامیان و طرفدارانش خواهند بود و او اصلاً نیاز به تبلیغ و هزینههای رنگارنگ ندارد. حامد رنجبر در دوره امامت جمعه لاهیجان و طی سالهای حضور خود در لاهیجان اقدامات نو و جدیدی را انجام داد که گوشههایی از آنها به این شرح است: 1- برگزاری مراسم تفسیر قرآن در شبهای ماه مبارک رمضان 2- حضور و سخنرانی در یادوارههای شهدای لاهیجان و سیاهكل و شهرهای مختلف گیلان 3- حضور مؤثر در جلسات شورای اداری لاهیجان 4- حضور بهعنوان استاد مدعو در دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان 5- ارتباط نزدیك و صمیمی با اقشار مختلف مردم، مدیران دو شهرستان لاهیجان و سیاهكل و استان، اساتید دانشگاه، شوراهای شهر و روستا و محلات و هیأتهای امناء، مذهبیها و سیاسیون و ... 6- ارتباط نزدیك و تعامل با روحانیت و نماینده ولی فقیه در گیلان 7- برگزاری مراسم شبهای احیاء با حضور جمع زیادی از مردم در خیابان شهید كریمی 8- و ... باید دید آیا "مرد اخلاق" در زمانی که اخلاق رنگ باخته، دروغ و نیرنگ و اختلاف بیشتر شده و مردم از دعواها خسته شدهاند، میآید تا وحدت را سرلوحه قرار دهد و نهال محبت و دوستی بنشاند؟ تا این لحظه که مردم از حضور مقتدرانه امام جمعه محبوبشان استقبال کردهاند و باید دید تا زمستان 1394 چه خواهد شد؟ آیا حامد رنجبر ردای نمایندگی مردم فرهنگ دوست و اخلاق مدار لاهیجان و سیاهکل در مجلس دهم را خواهد پوشید؟
نظرات بینندگان:
مسعود برهمن: لاهیجان و سیاهکل نیاز به مردان بزرگ و اخلاقی دارد. زمانی اسم این دو شهر میآمد، همه میگفتن مردمان بافرهنگ، الآن جز اختلاف و بیاخلاقی، چیز دیگری نمیبینیم. لاهیجان و سیاهکل نیاز به مردان بزرگی همچون آیتالله قربانی، جواد کریمی و حجتالاسلام حامد رنجبر دارد تا بیایند و اخلاق را حاکم کنند و از بداخلاقیها کم کنند و بزدایند. ما به شماها نیاز داریم، نه ...!
تحلیل زیبا و کاملی بود. اولین گامها برای تحریک ذهن مردم در رابطه با حضور یا عدم حضور در انتخابات مجلس از سوی ایشان شروع شده و این مقاله و انعکاسش در لاهیگ هم خواسته یا ناخواسته ادامه دهنده همان راه و رسم است.
همشهری: من آقای رنجبر را کاملاً میشناسم. در یک مقطع با هم مشکل داشتیم، اما بعد از آنکه متوجه شد اشتباه کرده، خیلی درصدد جبران آن حرکت کرد. این را میگویند "اخلاق". واقعاً عنوان خوبی انتخاب کردی؛ "مرد اخلاق". شاید طرح این موضوع زود بود، چون آدمهای کوچک در عرصه سیاست این شهر کم نیستند که کارهای بد و زشت خود را به نام این بنده خدا بنویسند؛ هرچند آقای رنجبر از اینگونه تهمتها مبراست. بله، در این شهر باید خانه تکانی شود. اینجانب اگر از تیم و برنامههای ایشان در جریان قرار بگیرم، جاناً و مالاً در خدمت هستیم.
شهروند لاهیجانی: بهنظر میرسد که سالها شاگردی آیتالله بهجت باید هم همچین شخصیت محبوبی از ایشان بسازد. خود بنده جواب بسیاری از سئوالات اعتقادی و ... خود را از پای منبر ایشان گرفتم. انشاءالله خدا حفظشان کند. در این وانفسا انسان مخلصی چون او کم پیدا میشود... حیف که قدرش را ندانستیم.
ما نفهمیدیم حاج آقا رنجبر برای مجلس دهم نامزد میشوند، یا برای خبرگان؟
کیش شخصیت ندارد و مستحق نمایندگی است. انشاءالله میآید و شهر و شهرستان را از این نفاق و چندرنگی نجات میدهد و به مردم شهر فخر نمیفروشد و اتحاد در شهر بهوجود میآید.
از مریدان مرد آقای رنجبر هستم. کسی که اینجور مقاله مینوسد، دوستشان نیست، بلکه دشمن جدی است!؟ دو سال مانده به انتخابات، نماینده حاضر و یکسری کوتولههای به اصطلاح سیاسی شروع میکنند به تخریب و بیاحترامی علنی شخصیت عزیزمان...
علیپور: من همیشه نماز جمعه میرم. فکر میکنید چرا مردم با شنیدن این خبر که حاجی رنجبر میخواد برای مجلس بیاد، خوشحال شدن؟! چون محبوبه و با مردم همیشه صداقت داشته و سعی نکرد به خودش فقط فکر کنه... رمز محبوبیتش همینه.
مصطفی اسماعیلپور: امروز نیازمند ورود دیدگاه تازه و تغییر هستیم. دوره هشتم که با لاهیجانیها درگیر بودند، این دوره که اختلافها بیشتر شده. یکی میگوید لاهیجان محروم است و دیگری میگوید نورآباد محرومتر. یکی میگوید بعضیها چشم دیدن من را در کشور و جهان ندارند و دیگری...!!! اختلافات هر روز بیشتر و بیشتر است. حاج آقا رنجبر میگفت چرا پرهیزکار عزل شد و میگفت ارزشی هست و دیگری جواب میداد! حاج آقا صرفیپور آمد، ایشان رئیس ستاد نماز جمعه شدند. خب اگر بد بود و مشکل داشت، چرا رئیس ستاد نماز جمعه شد؟ و چرا رئیس بازرگانی نماند؟ دیگر بس است! حاج آقا رنجبر بیاید تا دوستی بین همه باشد، نه اختلاف بین همه.
بافکر: هرچند ورود آدمهای بااخلاق و باتقوا به عرصه سیاسی به نوعی حیف است، اما با وجود آدمهای ریاکار و حزب باد که حال مردم رو از بیاخلاقیهای خودشون بههم زدند، لازم است.
ديدبان: همه مرد اخلاق و خدمتگذار مردماند، ولي تا به قدرت ميرسند، ميگن زنگ نزنيد و اس ام اس بدين. اس ام اس ميدي ميگي ميخوايم ٢ دقيقه ببينيمتون، ميگن برين تو سايت ثبت نام كنين، تا عالم و آدم ببينن كه شما با من كار دارين و منتظر بمونين تا ببينين كي نوبتتون ميشه!!! اين است روند اخلاق در سياسيون ما.
رسول: با سلام و درود بیکران. تا همین چند وقت پیشهاد خودم هم فراموشم شده بود که شهرمان و مردم شهرمان چقدر از نظر بزرگمردان و فرهیختگان غنی است. خدا به شما خیر دهد که سبب روشنگری شدید. الحق والانصاف حاج آقا رنجبر گزینه مناسبی برای نمایندگی مجلس است. حق مردمان نجیب و بزرگ شهرستان نخبه پرورمان این وضع بیاحترامی و بیاخلاقی نیست. پس اگر حق انتخاب با ماست، (((رأی من، مرد اخلاق))).
رودبنه: دم شما گرم! اصلاً یادمان رفته بود ما چندین بزرگوار داریم که میتوانیم به آنها اعتماد کنیم، مثل آقای کهالی، رنجبر، دکتر نیکفر، جواد کریمی. خدا را شکر! خسته شدیم از بس شأنمان زیر سئوال رفت.
دوستدار لاهیجان و سیاهکل: واقعاً دوستان کامنتهای خوبی گذاشتند. خیلی اوقات شما به اداره یا بخش خصوصی مراجعه میکنید، شاید به ظاهر کارت هم انجام نشود، ولی طرف مقابل آنقدر رفتار خوب از خودش نشان میدهد، انسان راضی برمیگردد. اما امان از متلکهای بعضی از آقایان ... که هیچ کاری که انجام نمیدهند، فقط دوست دارند شخصیت دیگران را تخریب کنند! دوستان از آن موقع که در این دو شهرستان اخلاق مرد، همه کارها رنگ دیگر به خود گرفت!
رودبنه: امیدوارم نویسنده مقاله توجه داشته باشد که اخلاق لازم است، ولی کافی نیست. عموم اخلاقگرایان در مواجهه با سیاست و الوان آن بهخصوص در انتصابات و اجراییات، عکسالعملی منفی نشان میدهند و سکوت و انزوا اختیار میکنند. بهتر است مدیری توانمند سکان مدیریت شهری(!!!) را بهدوش بکشد که بااخلاق (هم) باشد. به هرحال به شما تبریک میگویم که به ما گوشزد شد که بدانیم از نظر بزرگان و شخصیتها، شهرمان فقیر نیست که گمان بریم که اگر فلانی نباشد، چه شود، یا به بد پناه ببریم. الآن حواسمان باشد که ما در این سامان خوبترینها و بهترین سیاستمداران را داریم و امیدواریم به آینده روشن منطقه و عزت مردمانمان باز گردیم.
دوستان محترم! بهنظر بیانصافیه که جلسات تفسیر ماه رمضان حاج آقا و مباحث غنی و پربار ماه محرم ایشان در مسجد جامع یا هرجای دیگهای که ایشون تشریف بردند رو حمل بر برنامهریزی برای شرکت در انتخابات ـ چه مجلس و چه خبرگان ـ بکنیم. مگه رویه همیشگی ایشون در جلسات و سخنرانیها یادمون رفته؟ اگر هم حضور مردم در جلسات ایشان پررنگه، دلیلش صفای روح و اخلاص و مرتبه علمی و ... بهقول شما این مرد اخلاق است.
مهدی: مقام معظم رهبری در توصیه به دولت قبلی فرمودند: تقوا، تقوا و تقوا. الآن هم ما اخلاق، اخلاق و اخلاق میخوایم.
یک شهروند عادل: آقای رنجبر اگر مرد اخلاق هستند که صد البته چنین است و شاگرد آیتالله بهجت فومنی نیز میباشند و الگوی ایشان مرحوم بهجت میباشند، چرا که آیتالله بهجت یک عمر مرد اخلاق بودند و درس اخلاق دادند، ولی وارد سیاست نشدند، چرا که سیاست با اخلاق دینی و مذهبی سنخیت خوبی ندارد و ورود آقای رنجبر در فضای سیاست چهره ایشان را تخریب خواهد کرد که برای این شخصیت شایسته نمیباشد.
غزل: توو این دوره حرف راست زدن مثه این میمونه بخوای توو کویر زراعت کنی و ازش محصول بهدست بیاری.