كدخبر: ۴۴۱۱
تاريخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۷:۳۹
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
همه چيز برای دامادهای خوش شانس!
يونس رنجكش

روز گذشته در كلاس درس پای صحبت‌های دانشجویان نشسته بودم و به واسطه نوع درسی كه درخصوص كارآفرینی و اشتغال بود، با یكدیگر گفت‌وگو می‌كردیم تا راهی پیش پای جوانان گذاشته شود و ایجاد انگیزه تا بتوانند به آینده امیدوار و با شناخت و كشف از هوش و استعداد خود برای كارآفرینی بهره ببرند. در این میان، بحث‌های جالبی به میان آمد، از همه چیزی و همه جا گفته شد تا این‌كه رسیدیم به مشكل اصلی و آن نبود نظام صحیح در برخی تصمیم‌سازی‌ها و شناخت و پرورش استعدادهای جامعه و این‌كه نه كسی به استعدادها بها می‌دهد و نه نیروهای توانمند و باتجربه و كوشا جایگاهی در نظام شایسته تصمیم‌سازی دارند و تنها كافی است كه شما به كسی و باندی و جریانی وصل باشی تا نانت در روغن باشد. از نمونه‌های مختلفی مثال به میان آمد؛ از اختلال 3000 میلیارد تومانی در سیستم بانكی كشور تا زد و بندهای باندی در انتصاب مدیران و سرانجام هم كسی گفت كه آدم باید داماد خوش شانس باشد!
شکل‌گیری نسل جدیدی از آقازادگی به واسطه پشتوانه‌های سیاسی در گیلان این روزها پس از کنار گذاشتن روح‌الله قهرمانی (استاندار قبلی گیلان) و روی کار آمدن مهدی سعادتی (سردار سپاه مازندرانی) به جانشینی او و پاسخگویی‌اش به این شیوه به حامیان گیلانی روی کارآمدنش، این روزها بحث داغ برخی محافل سیاسی شده است
.
در برخی انتصاب‌هایی که این روزها در گوشه و کنار استان گیلان در حوزه‌های مختلف سیاسی و اجرایی این استان شکل می‌گیرد و اولین بار هم از خود ایشان در انتصاب دامادهایش به عنوان مدیران ستادی و مشاور در استانداری آغاز و در انتصاب داماد برخی نمایندگان و کاندیداهای احتمالی انتخابات پیش رو از شرق و غرب ادامه می‌یابد، به نوعی با واکنش محافل سیاسی و حتی از درون جریان اصولگرایی روبه‌رو شده است.
در این انتصاب‌ها دامادهای خوش شانس بدون توجه به توانمندی و تجربه مدیریتی‌شان تنها به پشتوانه وابستگی‌های خانوادگی و ذی‌نفوذی در جریان سیاسی خاص در کنار سایر وابستگان بر روی رأس هرم مدیریت اجرایی استان گیلان قرار می‌گیرند که این نوع نگرش‌ها در آینده، استان گیلان را با چالشی جدی در حوزه مدیریتی روبه‌رو و شاهد شکل‌گیری باندهای جدید قدرت‌های خانوادگی در این استان خواهیم بود که می‌تواند نگرانی‌هایی را در آینده به همراه داشته باشد
.
هرچند که انتصاب مدیریت‌های خرد و کلان در این استان به واسطه وابستگی‌های سیاسی مختص تنها این دوران نیست، اما با توجه به شعارهایی که در جریان اصولگرایی داده شده و آن بازگشت به اصول و آرمان‌های انقلاب اسلامی و نظام است، این‌گونه رفتارها با آن در یک راستا نبوده و کاملاً بیان‌گر تناقض رفتاری است که از شعار تا عمل پدیدار شده است و این رفتارها نقش مؤثری در کاهش اعتباری که این جریان برای خود در نزد مردم قائل است، می‌شود
.
در این شرایط توصیه‌ای که به آقای استاندار می‌توان کرد این‌که خود را با سرنوشت برخی مدیران این استان که با انتصاب‌های واسطه‌ای و به سقوط کشاندن سیستم مدیریتی استان نامی جز نیکویی در افکار عمومی به یادگار گذاشته‌اند، گره نزده و ضمن درنظر گرفتن وابستگی‌ها و گرایش‌های سیاسی خود و به کرسی نشاندن آرمان‌های اصولگرایی که در ذهن دارد، با انتصاب افراد شایسته‌تر این جریان بر مسندهای اجرایی، موجب ارتقاء هرچه بیشتر این استان و رفع مشکلات مردم گیلان شود؛ زیرا هنوز هم در جمع هم‌کیشان وی هستند افراد توانمندی که می‌توانند با تخصص و تعهد و درنظر گرفتن چشم‌انداز توسعه این استان یاریگرش باشند و آنانی که در این روزگار گذرا به دنبال ایجاد باندهای جدید قدرت هستند، هرگز قادر نخواهند بود آقای استاندار را در بحران‌های احتمالی یاریگر باشند، زیرا اهل معامله در همه جا در اندیشه سوداگری خویش خواهد بود
!
مگر آن‌كه آقای استاندار برای انجام این مأموریت آمده باشد
!

pasazbahman.blogfa.com
مطالب مرتبط
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"