ای عجب آن عهد و آن سوگند کو!
وعدههای آن لب چون قند کو!
بسیار با خود فکر کردم که آیا باید در پاسخ عضو محترم شورای اسلامی شهر لاهیجان که دستنوشتهای تحت این عنوان که "فریادمان را به کی بگوییم!؟" چیزی باید گفت و نوشت؟! آیا پس از نوشتن و گفتن، ما را متهم نمیکنند که همیشه این قلم به دستان(!) بودند که نگذاشتند شورای شهر کار کند و در شهر کاری صورت پذیرد!؟ چیزی که در دورههای گذشته شورا، دوستان روزنامهنگار و دردمند شهر لاهیجان بینصیب از تهدیدها و هتاکیها در زمانی نماندند. چه میتوان کرد؟ چه باید کرد در برابر این همه مشکلات! و آیا تاریخ و نسل بعد لاهیجان در مورد همه ما قضاوت نمیکنند!؟ امروز اگر سکوت کنیم و محافظهکارانه عمل شود، چه بر سر شهرمان خواهد آمد؟ اما دیدم باید گفت و سئوال کرد.
اگرچه اینجانب هنوز هم در مقام شاگرد سخنگوی محترم شورا هستم و همیشه به یاد دارند که در کلاس تاریخ ایشان نیز سئوالات متعددی داشتم و این اصل است که برای شاگرد همیشه سئوالات متعددی بهوجود میآید و معلم نیز گاهی پاسخی نمیدهد! اگرچه مقام معلم، پاسخگویی است. و چون تاریخ خوانده و درس دادهاند، به خوبی میدانند که همه مسائل شهر در ذهن و حافظه تاریخی مردم باهوش و فهیم لاهیجانی ثبت خواهد شد، بهویژه برخی از اظهارنظراتشان. سکوت مردم لاهیجان همیشه با عکسالعملی مواجه است و در زمان خود و در مواقع مهم، همه چیز در ذهنشان مرور خواهد شد.
1ـ وقتی در دوره دوم شورای اسلامی شهر لاهیجان بر اثر سلب عضویت دو عضو شورا و کناررفتن آنها پس از کش و قوسهای فراوان و آمدن دو نفر و انتخاب ایشان به عنوان سخنگوی شورا، ایشان از مافیای شهرداری سخن به میان آوردند و وعده داده بودند که حتماً به زودی همه چیز را افشا خواهند کرد(!) به راستی که گفت واسطهها و دلالان و مافیای زمین در شهرداری لاهیجان وجود داشت و دارد؟ چرا تاکنون که شورای سوم نیز دو سال از عمر آن میگذرد و هنوز اسامی آنان و باندهای معروفش را سخنگوی محترم شورا برای مردم که چند سالی است منتظرند، نمیگویند؟ چرا؟ حتماً همراهی مابقی اعضای شورا لازم است و باید گفت اگر آنها با شما همگام نبودند، شما به تعهد خود در برابر مردم و سوگندی که یاد کردید نباید پایبند باشید؟!
2ـ تلهکابین: قصه پُرغصهای که تبدیل به زخمی دیرین شده است و همه به آن خو کردهاند را شما بار دیگر و نمیدانم چه اتفاقی در این مدت افتاده است که دوباره به یاد مردم آوردید. زمانی که هنوز عضو علیالبدل شورای دوم بودید، از قرارداد تلهکابین که در آن زمان نقدهای کارشناسی و جدّی به آن شده بود، انتقاد داشتید و قول داده بودید که در صورت ورود به شورا، مشکل حقوقی قرارداد را حل کنید و آنگونه شود که به نفع شهرداری و شهروندان گردد! اما چه شد که وقتی وارد شورا شدید در برابر این قرارداد سکوت کردید(؟!) و فقط از جزیره گفتید؟!
3ـ تغییر کاربری خیابان شیخ زاهد: یکی از زیباترین خیابانهای شهر لاهیجان، خیابان شیخ زاهد بود. زمانی همه دردمندان گفتند و فریاد زدند که همان مافیایی که شما چند سال قرار است به مردم بگویید که هستند و چه کردند(!) بهترین نقاط شهر و همه فضای سبز و ... را به راحتی تغییر کاربری دادند. آن زمان ما و همه کسانی که شهرشان را دوست داشتند، و نوشتند و گفتند محکوم شدند و بسیاری سکوت کردند.
به دکتر این شهر گفتند که تو بهتر است بهجای نقد کردن و نوشتن، به طبابت خود مشغول باشی! و وقتی امروز همه خیابان شیخ زاهد ساخته شد و چندین دست هم فروخته شد، تازه به یاد بعضی افتاده است که خیابان شیخ زاهد و پارک بازی قبلی شهر (زیر شیطان کوه) را دارند میسازند و نمای کوه از بین رفته است! و چه جواب بهتری که شهرداری نمیتواند هزینه چند میلیاردی ساختمان مذکور را بدهد! بسیاری از مشکلات و مسائل را به دوش قبلیها و بر سر قبلیها گذاشته است و اگر کسی نداند، میگوید چه میراث بدی برای امروز گذاشتند! آیا به راستی اینچنین است؟!
خیابان شیخ زاهد یکی از خیابانهایی بود که دختران و زنان شهرمان در بهار و تابستان برای پیادهروی و ورزش در تنها نقطه امن و راحت به آنجا میرفتند و میروند. اما اکنون چه چیزی مانده است و دیده میشود؟
عضو و سخنگوی محترم شورا! مردم محرم شمایند! اگرچه این مردم همه چیز را به خوبی درک میکنند و میدانند و بدانید که همراه خادمین خود هستند. اما بگویید. بنویسید مردم لاهیجان، خادمین خود و کسانی که صادقانه کار کردند را به خوبی میشناسند.
مطرب مهتاب رو آنچه شنیدی بگو
ما همگان محرمیم آنچه بدیدی بگو