برگزیدگان دوره سوم شوراهای اسلامی شهر و روستای کشور ابقاء شدند و بالطبع همه اعضای شورای اسلامی شهر لاهیجان هم همینطور. گنجه خسروی ـ شهردار لاهیجان ـ نیز به دلیل "خستگی مفرط ، کمبود نقدینگی، انباشت بدهی به پیمانکاران و پرسنل شهرداری، رکود فعالیتهای عمرانی و بسته بودن دست شهردار در حوزه اجرایی مدیریت شهری"
1 از سمت خود استعفا داد تا کهالی به عنوان نهمین شهردار لاهیجان بر این منصب تکیه زند.
کهالی درحالی از سوی شورای اسلامی این شهر انتخاب شد که باید به چند نکته اساسی از جمله قدمت طولانی شهرنشینی در لاهیجان توجه ویژهای نماید. اگرچه توانمندی و تجربه کاری وی را نمیتوان در املش، رودسر و برای مدت کوتاهی در انزلی نادیده گرفت، اما لاهیجان موقعیت و شرایط خاص خود را داشته و آنچه در گذشته بر این شهر پرقدمت رفته و آنچه در پیش رو برای آن متصور است، میتواند نقشه راه مناسبی برای آبادانی آن باشد.
در کارنامه تجارب کاری کهالی، مدیرعاملی شرکت توسعه گردشگری نیز دیده میشود. همین نکته را میتوان به فال نیک گرفت؛ چرا که لاهیجان پیش از هر چیزی شهرستان نمونه گردشگری است و بسیاری از گردشگرانی که گیلان را مقصد سفر انتخاب میکنند، لاهیجان را به واسطه تنوع جاذبههای گردشگری، اعم از طبیعی، تاریخی و مجموعه بام سبز و تلهکابین، یک اولویت تعیینکننده در میان شهرهای این استان برمیگزینند. بدین خاطر در سالهای اخیر انگیزه سرمایهگذاریهای خرد و کلان در لاهیجان میل و رغبتی بیشتر یافته و میرود با اندک تدبیر مدیریت شهری و هدفگذاری مناسب در این زمینه، رشدی قابل توجه در گردشگری لاهیجان به وقوع پیوندد.
گذشته از آن، بافت تاریخی لاهیجان که بهترین ظرفیت برای تبدیل شدن به اکو موزه تاریخی را در خود دارا میباشد، متأسفانه به دلیل نادیدهانگاری ـ و بیشتر بیتوجهی ـ در حال فاصله گرفتن از نقش و موقعیت کلیدی خود میباشد. این نگرانی عمیقی است در میان لاهیجیهای اصیل و شهروندانی که مسئولانه حوادث این شهر را دنبال کردهاند و بر این باورند که تکرار مکررات سوء مدیریت در زمینه توسعه شهری، لاهیجان را از هویت و اعتبار خود دور انداخته و دیر نباشد چیزی از بقایای محلهها و بناهای آن برای نسل آینده به یادگار نماند.
ساخت و سازهای بدون ضابطه و نادیده انگاشتن الگوی معماری خاص لاهیجان نکتهای است که شهردار منتخب میبایست در چارچوب و قواعد تعیینشده "کارگروهها و کمیتههای تخصصی سیمای شهری" دنبال نماید؛ از آن جهت که میل به ساخت و سازهای جدید ـ چه در مرکزیت شهر و چه در خیابانهایی چون شهید بهشتی، کارگر، کاشف، طالقانی و ... ـ دور افتادن از این قواعد را نهیب میزند و در این میان عدم به کار بستن شیوههای مدرن طرحهای ترافیکی، گاهاً در اوج پیک سفر در نقطهای چون میدان چهار پادشاهان برای شهروندان غیرقابل تحمل و یا در نقطهای دیگر برای ساماندهی ایستگاههای تاکسی، چهره پارک بسیار زیبا و خاطرهانگیز "باغ ملی" را مخدوش ساخته است.
بزرگترین تجربه "کهالی" بیتردید میتواند لجامگسیختگی شهر رشت به عنوان مرکز استان باشد؛ چنانکه همه مسئولان، از جمله شهرداری و شورای اسلامی شهر رشت و سایر دستگاههای اجرایی بسیج شدهاند تا کلاف سردرگم این شهر را بهسامان نموده و شهروندان این شهر را به آسایش و آرامش آینده در محیط شهری رشت امیدوار سازند.
این نقطه قوت لاهیجان است؛ چرا که هنوز در این شرایط گرفتار نیامده و با وضعیتی که مرکز استان دچار آن است، فاصله بسیار دارد. اما پایداری این موضوع در گذر زمان به دلیل ضرورتهای اجتنابپذیر، ممکن است تغییراتی را در شهر تحمیل نماید (چنانکه آرامآرام این مسأله در حال نشان دادن خود است).
ناگفته پیداست که عدم برنامهریزی و فقدان چشماندازی روشن در تمامی حوزههای شهری، اعم از سیمای شهری، بافت قدیم و فرسوده، معابر و مبلمان شهری، بوستانها و پارکها و سایر خدمات عمومی مورد نیاز، میتواند لاهیجان را از جذابیتهای خود دور ساخته و زندگی در این شهر را برای شهروندان آن غیرقابل تحمل نماید.
پینوشت1- پایگاه خبری ـ تحلیلی لاهیگ، ۱۰ آذر ۱۳۸۹
• معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان