سرانجام آزادراه رشت ـ قزوین (بهجز چند کیلومتر باقیمانده در محدوده منجیل و رودبار) در نوروز 1389به بهرهبرداری رسید. گذشته از برخی نقطهنظرات کارشناسی و بعضاً ایرادات فنی که بر این پروژه ملی از سوی صاحبنظران وارد میشود، نمیتوان این موضوع را انکار کرد که قدرت برد توان دسترسی به استان سهلالوصولتر و از ضریب ایمنی بالاتری برخوردار شده است. این آزادراه ضمن آنکه انگیزه سفر، بهویژه از کلانشهر تهران و استانهایی چون قزوین، زنجان و چند استان دیگر به مقصد گیلان را افزایش داده است، از سوی دیگر، فعال بودن همزمان جاده قدیم قزوین ـ رشت توانسته بر حجم ترانسفر کالا و مبادلات تولیدی تأثیر بهسزایی برجای نهد.
ناگفته پیداست که سایر پروژههای دست به نقد استان، چون راه آهن قزوین ـ رشت ـ آستارا، تکمیل آزادراه خط کناره شمال کشور و نیز توسعه منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی انزلی و سایر پروژههای در دست اجرا، بر این نکته تأکید دارند که اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی به چه میزان میتواند زمینه سرمایهگذاریهای کلان و در عین حال رشد و تعالی توان اقتصادی یک منطقه را ارتقاء بخشد.
ضرورت پرداختن به این بحث، نیمنگاهی را به شهرستان لاهیجان و پروژههای وعده داده شده چون ایجاد "منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان" که جزء مصوبات دور دوم سفر رئیس جمهور به استان گیلان بوده است و یا "محور بام سبز ـ ساحل دریای خزر" معطوف میدارد.
آنچه سابقه این پروژهها را در ذهن یادآور میشود، چند مصاحبه رسانهای از سوی برخی مسئولان است. نماینده مردم شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل در یکی از مصاحبههای سال گذشته خود با خبرگزاری مهر درخصوص "منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان"، میگوید: "این منطقه که برای دو هزار نفر به صورت مستقیم شغل ایجاد خواهد کرد، در نوار ساحلی 11 کیلومتری حسن بکنده شهرستان لاهیجان شکل میگیرد... ایجاد این منطقه ضمن جذب سرمایهگذاران، در ایجاد اشتغال و حل معضل بیکاری منطقه نیز بسیار مؤثر است." (خبرگزاری مهر، 27 آبان 1388)
یوسف قاسمی در بخش دیگری از این مصاحبه، "ساخت شهرک صنعتی جدید در رودبنه لاهیجان" و صنعتی شدن و احداث واحدهای تولیدی را یکی از محورهای اصلی توسعه و شکوفایی اقتصادی استان گیلان، بهویژه لاهیجان و سیاهکل میداند.
اما فارغ از مباحث مطرحشده با همه مشکلاتی که میتوان از آن در شهرستان لاهیجان سراغ گرفت، از زمان طرح ایجاد "منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان" تاکنون چه اقدام عملی به انجام رسیده است؟ طرح مطالعاتی و امکانسنجی این پروژه پس از گذشت دو سال از زمان تصویب هیأت وزیران در چه مرحلهای قرار دارد؟ و اساساً به اهداف پیشبینی شده، یعنی "جذب سرمایهگذاران" و "ایجاد اشتغال و حل معضل بیکاری منطقه" چقدر کمک نموده است؟
در سوی دیگر، در لابهلای مصوبات هیأت وزیران طرح دیگری را میتوان جستوجو کرد و آن، ایجاد محور ارتباطی "بام سبز لاهیجان به ساحل دریای خزر" است.
فرماندار لاهیجان در مصاحبه خود با روزنامه "ایران"، چنین میگوید: "طرح اتصال بام سبز لاهيجان به دريا در جريان سفر دوم رئيس جمهور به استان گيلان به تصويب رسيده است... این طرح به طول ۲۶ كيلومتر جاده دسترسى به دريا است كه براى اجراى آن ۱۴۰ ميليارد ريال هزينه پيشبينى شده است... با اجراى اين طرح، شهرستان لاهيجان از داشتن يك ساحل درياى مستقل برخوردار [میشود]... طرح اتصال بام سبز لاهيجان به ساحل دريا در منطقه اميركلايه اين شهرستان مىتواند نقش بهسزايى در توسعه صنعت گردشگرى و توريسم شهرستان لاهيجان بهشمار آيد... ." (روزنامه ایران، ۲۴ آذر ۱۳۸۷)
آنچه مشخص است، طرحهای پیشنهادی لاهیجان را میتوان جزء اهداف استراتژیک و بسیار تعیینکننده تلقی کرد؛ چنانکه به گفته مدیران ارشد این شهرستان، تحقق هریک از آنها میتواند بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی را حل نموده و منجر به اشتغالزایی و ارتقاء سطح درآمدها در این منطقه گردد.
این وعدهها اگرچه نوعاً یک ایده اجرایی در نظام برنامهریزی منطقهای و جهتدهی توسعهیافتگی را در گام اول نشانه میرود، اما حرکت غیرشتابان و به اصطلاح "قطره چکانی"، از فاز صفر مطالعاتی تا طراحی و بخش عملیاتی، در گذر زمان طرحها و پروژهها را از فرصتی بالقوه به تهدیدی جدی تبدیل خواهد کرد؛ چرا که از یکسو تأخیر در توانمندسازی و توسعهیافتگی، رکود و عقبماندگی را ماندگارتر و ریشهدار نموده و از سوی دیگر، سطح مطالبات و توقعات مردم افزایش یافته و عدم تحقق شعارها و وعدهها، فضای بدبینی را حاکم خواهد ساخت.
در این شرایط خطیر، اقتضاء میکند مدیران ارشد شهرستان لاهیجان ـ از نمایندگان مردم در مجلس و شوراها گرفته تا فرماندار و دستگاههای اجرایی ـ ارادهای جدیتر در پیگیری امور به خرج داده و ضمن تحقق شعارهای داده شده، با هدفگذاری مناسب، فرصتهای جدیدتری را خلق نمایند.
حق این بود در طرحهایی که از عقبه و پشتوانه مصوبات هیأت وزیران برخوردار شدهاند، زمینه حضور وزرای ذیربط و جذب اعتبارات ملی در تسریع اجرای پروژهها بیشتر احساس میگردید که متأسفانه در سالهای اخیر از ظرفیتها و جایگاههای در اختیار کمتر بهره برده شده است.