يک بار ديگر مظلوميت و بيپناهي خبرنگاران نمايان شد و یک شکایت دیگر به جمع پروندههای شکایت از خبرنگاران و مدیران رسانهها اضافه شد. انگار رسم است که هرچه ناکارآمدی وجود دارد، برعهده رسانهها گذاشته شود و مدتی است که ترجيع بند سخنان مسئولان مختلف، گريز به عملکرد مطبوعات است.
پس از انتشار هر خبر و یادداشتی که به مذاق آقایان خوش نیاید، سریعاً از خبرنگار و رسانهها شکایت میکنند و بهنوعی با این روش قصد از میدان بهدر کردن و یا تهدید کردن خبرنگاران و مدیران رسانهها و قصد پاک و منزه جلوه دادن و تبرئه کردن خودشان با محکوم کردن یک رسانه یا یک خبرنگار را که نماینده مردم میباشد را دارند. اما این را بدانند شکست خواهند خورد؛ زیرا خداوند شاهد و ناظر بر اعمال بندگانش میباشد و همینطور مردم بهترین قاضی هستند و سره و ناسره را بهخوبی تشخیص میدهند. اين رويه محکوم است؛ چرا که اگر باب و سنت شود، ميتواند اين حداقل امنيت خبرنگاری را بر باد دهد.
در اين مجال، بناي تأييد و يا تکذيب مواضع را نداریم. اين نوع برخورد با مطبوعات و اهالي مظلوم رسانهها، نه به صلاح مملکت و نه در شأن مسئولان است. به هر حال سير برخوردها باعث کاهش منزلت رسانهها و ناامن شدن شغل خبرنگاري در جامعه ايران ميشود و بيترديد هيچکس از تضعيف رسانهها و کاهش منزلت آنان سود نخواهد برد. پويايي و سرزنده بودن رسانهها و خبرنگاران، شاخص نشاط جامعه است و سکوت، رکود و خمودگي مطبوعات خود دليلي بر بن بست حرکت جامعه به حساب ميآيد. بهجای شکایت از رسانهها و فرار رو به جلو، رفتار خودتان را اصلاح کنید.
خون شهدا را پایمال نکنیم! سی و چند سال پیش جوانان برومند کشور در درگیری با عوامل طاغوت و نیز درگیری با دشمن تا بُن مسلح بعثی، به فرمان مراجع تقلیدشان، و همانند ایشان برای انجام تکلیف رفتند؛ لیکن امروز هر کسی مدعی است، شهدا برای فلان کار رفتهاند، بابا به ... سوگند بیشتر شهیدان تنها برای رضای خدا و انجام وظیفه شرعیشان به جبههها رفتند؛ لیکن امروز هر شخصی در هر مقامی و هر قضیهای، خون شهدا را به سمت و سوی خودش متمایل میکند و میگوید: شهدا رفتند، تا ما این کار را بکنیم، یا ما به فلان جا برسیم. بیاییم از خون جوانان پاک ـ برای اهداف مقدس ـ استفاده نکنیم. بیاییم خون شهیدان را بازیچه هدفهای خودمان نکنیم.