كدخبر: ۱۰۰۵۳
تاريخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۶
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
از آینده‌ای دور برای تو می‌نویسم "خمینی جان"
سید امیر اردوان میرحیدری
فریب زلف تو با عاشقان چه شعبده ساخت؟
که هر که جان و دلی داشت در میان انداخت

از آینده ای دور با تو سخن می گویم. تویی که هنوز هم پس از گذشت سال های هجران، تار و پود وجود مان به عطر ایمان و معرفت و مسلک پاک و الهی ات مأنوس وآشناست.
تویی که حق گویی و حق خواهی ات بواسطه ی تقرب در پیشگاه پروردگار، جانی در کالبد این امت دمید و دعایت را در حق آنان مستجاب کرد.

خمینی عزیز؛
ای درهم کوبنده ی بساط ظلم و باطل و ای احیاگر حق در عصر اقسام ظلمت ها و تباهی ها!
ای عاشق و عارف دلسوخته ای که هنوز در حلقه عاشقانت قصه دلدادگی و پیروی از توست و تا دل شب سخن از سلسله حکایات و حکمت های تو می رود.
گویا زمان و مکان ، هرگز قدرت زنگار نشاندن بر آینه درخشان وجودت را ندارند و مقتدایی فرزانه تر و الهی تر از تو را نمی جویند.

خمینی؛ ای جان جانان؛
هر آن کس که تو را شناخت و به حقیقت راهت ایمان آورد، صادقانه و بی ادعا به پیام رهایی بخش تو لبیک گفت و پای دل در مسیر عاشقی نهاده و به افتخارِ عنوانِ “سرباز جان بر کف اسلام” نائل آمد.

مقتدای من!
سال های فراق تو اما حکایتی دیگر رقم زد. چه برای نسلی که تو را شناخت و حضورت را درک نمود و چه آن نسلی که هرگز تو را ندید اما شیفته ی کلام و مرامت شد.

مولای من!
برای تو می نویسم، از پس دوران پرفراز و نشیب سخت دوران پس از عروج تو.
از سال های تنهایی و غربت یارانت، از مظلومیت دلباختگان و عاشقان و فراق مریدانی که تا آخرین نفس در مقابله با انحراف ها و کج روی ها ایستادند و در پای عهد شان با مراد خویش، مُهر وفاداری زدند.

خمینی جان!
برای تو می نویسم؛ تویی که هنوز پرتو پرفروغ چشمهایت، افق چشم انداز انقلاب را روشن کرده و شعله های اندیشه ها و سخنانت راه دشوار انقلابیون را فروزان نگه داشته است.
اکنون، هنوز پرسوختگان هجرتت ، در انتظار دست نوازشی هستند تا از بلندای مقام قدسی ات، کالبد رنجور و مجروحشان را جانی دوباره بخشید و عنایت و دعایی پدرانه را بدرقه راهشان کنید.
اینجا و اکنون تاریخی که ما ایستاده ایم، اگر چه سیه مستان شب و پیمان بستگان شیطان، کمر همت بسته اند تا نام و نشان تو را کم فروغ ساخته یا به محاق فراموشی بسپارند، اما هیچگاه نتوانستند به خانه های قلب عاشقانت راه یابند و دلهای امت و ملتی را که سر در ارادت جانانه تو داشتند، سرد و خاموش کنند!
ای روح خدا!
هنوز که هنوز است رواق چشم این ملت آشیانه توست و تو چه کریمانه در خانه خود جای داری! هنوز نام و یاد تو نوری از عشق و امید در دلهای مردمان می افکند!
امام من!
چه خون دلی خوردند آنانی که در دوران فراق تو رواج اقسام بازارهای مکاره و هیاهوی مدعیان دروغین انقلابی گری که گوشها را می آزارد و پنجه بر روحها می کشد را شاهدند! مدعیان هزارچهره خواستند و می خواهند که به اقسام تدلیس ها و نقاب های تزویر و ریا خود را مرغان تماشاگه راز تو بنمایند؛ اما همواره دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد. امروز همه به نیکی دریافته اند تفاوت راه و مرام اصیل و الهی تو را با ادعاهای دروغین و بی اساس فرصت طلبان سوداگر تا به کجاست!
عنایت حضرت حق و دعاهای تو در حق رهروانت، بذر سبز امید را در دلهای بالنده کرده است و گرما و روشنای راه و کلام و مسلک تو، نور امید و رهایی را همچنان در دلهایمان روشن نگه داشته است.
گواه آشکار ما لاله های خونینی است که برای تداوم و استمرار راه تو سر و جانشان را هدیه کردند.
چه ناسپاس ایم ما اگر لحظه ای از میراث بجامانده تو و یاد و خاطر رشادت های عاشقان خونین بالت غافل شویم!
ای سلاله پاک زهرا اطهر !
۲۹ سال از پرواز عرشی تو گذشت… و جسمت دیگر در میان ما نیست! و من در بیست و یکمین بهار عمرم ، تو را می خوانم! با تو می گویم در این روزگار که اقسام تیرهای طعنه و بلا از سوی اصحاب قدرت و ثروت جهان بر ما می بارد! و بادهای ناملایم و ناموافق همچنان بر ما می وزد! ضد ارزشها در تلاش برای جایگزین شدن ارزشها هستند! خنجرهای نفاق و فرصت طلبی را همواره پشت سر خود احساس می کنیم! و ما همچنان به آن «وحدتی» دلخوشیم که تو به ما آموختی! به ایمان و جهادی و استقامتی دل بسته ایم که در مکتب تو آموختیم!
ای جان جانان، ای خمینی بزرگ!
از تو آموختیم که هیچگاه مرگ و شکست و بن بست ها و خستگی ها و نا امیدی ها را باور نکنیم! یادمان دادی تا پیش از ظهور آن نجات دهنده و آخرین ذخیره ی هدایت بشریت هیچگاه از پای ننشینیم، و ما در غربت و مظلومیت همچنان به عهدی که با تو بر سر این جهاد و استقامت بسته بودیم پای بندیم!

ای روح خدا!
به ما سفارش کرده بودی که «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نا محرمان بیفتد!»
ما تمان عزم و توان خود را جزم کرده ایم تا میراث گرانبهایت به دست این جماعت نیفتد، اما کار بسیار دشوار است و گردنه های صعب و فرساینده در پیش رو!
پس ای سید خوبان؛ ما را در انجام تکلیف و عمل به سفارش خود دعا کن
که تو در عرش الهی ارج و قربی والا داری!
و بگذار اعتراف کنم که نفسهایمان می گیرد در هوایی که عطر نفسهای تو نیست!
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"